یک رهایافته از کرونا از تجربه خود گفت



گروه جهان/ «مهم نیست چند سال یا چه مذهب و نژادی دارید، هیچ کس در برابر کرونا مصون نیست.»
«تریشا پارکس» 28 ساله در حالی که بحران سخت «کووید-19» را پشت سرگذاشته و دوره نقاهت را سپری می کند، برای اینکه دیگران را متوجه خطر پیش رویشان کند، از آنچه بر او گذشته و تجربه سختش در نبرد با این دشمن نامرئی می گوید.
به گزارش «WALB»، این زن آلبانیایی که پس از شرکت در مراسم مذهبی کلیسای محل زندگی اش به «کووید-19» مبتلا شد، درباره علایم بیماری اش گفت:«من پیش از این آنفلوانزا گرفته بودم اما باید اعتراف کنم که گرچه علایم این بیماری شبیه آنفلوانزا است اما شاید 10 برابر سخت تر از آن است. انگار یک تراکتور روی سینه شما قرار دارد. حتی از عهده انجام کارهای ساده مثل صحبت کردن برنمی آیید. از مردم می خواهم این ویروس را جدی بگیرند، هیچ کس در برابر آن مصون نیست.» «تریشا» که به گفته خودش از یکقدمی مرگ برگشته، ادامه داد: «همه چیز از یک حال تهوع شروع شد. هیچ غذایی از گلویم پایین نمی رفت. انگار حشره ای در شکمم بود. 4 روز از مراسم کلیسا می گذشت و من هنوز منتظر نتیجه تست بودم که احساس کردم تمام بدنم داغ شده است. تب سنج هم درجه بالایی را نشان می داد. از طرفی درد هم بی وقفه ادامه داشت و در شکم  و کمرم می پیچید و بی تابم کرده بود. هر لحظه دمای بدنم بالاتر می رفت و همزمان سرفه، فرصت نفس کشیدن نمی داد. آنقدر سرفه کرده بودم که حس می کردم قلبم هر آن ممکن است از سینه ام بیرون بیاید . 6 روز گذشته بود. همه خانه دور سرم می چرخید. تلفن را برداشتم اما نفسم بالا نمی آمد که صحبت کنم. اوضاع من خیلی وخیم بود که همسرم بموقع مرا به بیمارستان رساند و از یکقدمی مرگ برگشتم.»
این زن حالا تنها آرزویش در آغوش کشیدن فرزندانش است:«به گفته تیم درمان وقتی به بیمارستان رسیدم ضربان قلبم به 156 رسیده و به شدت تب داشتم. انگار همه بدنم قفل شده بود و سه نفر همزمان سعی داشتند مرا به زندگی برگردانند. یک روز بعد با کمک دستگاه اکسیژن می توانستم نفس بکشم و به همین خاطر تصمیم گرفتم ویدیویی در فیس بوک بگذارم تا شاید حال و روزم تلنگری برای دیگران باشد و تجربه ام به دردشان بخورد.»
وی که می گوید زندگی اش را مدیون کادر درمانی بیمارستان است، افزود: «من از کادر درمانی سپاسگزارم. آنها با یک برنامه منظم مرا نجات دادند. حالا می توانم به خانه بروم اما بخاطر خانواده ام باید خیلی مراقب باشم و بدتر اینکه چندین روز دیگر برای در آغوش کشیدن آنها باید صبر کنم.»

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7315/3/539974/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها