سفره کوچک نفت
ادامه از صفحه 7
اما در دوسال اخیر تقاضا برای نفت در بازارهای جهانی کم شد. یکی از دلایل کاهش تقاضا برای سوخت مایع و نفت، کاهش تقاضا برای بنزین است و اکنون سوختهای جدیدی مانند گاز و برق در حال افزایش سهم در حملونقل هستند. بحران شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان شرایط را از آنچه که تصور میشد نیز سختتر کرد و تقاضا برای نفت را 30 میلیون بشکه در روز کاهش داد. اکنون بخشی از سقوط قیمتها به زیر 20 دلار برای هر بشکه نفت را که در 20 سال اخیر بیسابقه بوده، باید به این موضوع مربوط دانست.
از سوی دیگر و همزمان با این کاهش تقاضا، بازیگران جدیدی به بازار نفت آمدند. بهطوری که طی 20 سال اخیر با سرمایهگذاریهای عظیم، نفت غیرمتعارف امریکا رقیب نفت متعارف شد و این کشور دست به بازارسازی از طریق تحریم برخی از تولیدکنندگان و فشار آوردن به مصرفکنندگان در مذاکرات زد. در یک سال اخیر نیز این کشور بخشی از بازار ایران را ربود و با عناد و تحریم به هدف خود دست یافته است.
شرایط اکنون بهگونهای شده که حتی اگر امسال نیز تحریمهای ایران برداشته شود، دیگر ممکن نیست که ایران بهراحتی گذشته بتواند در بازار سهم بگیرد. بنابراین پیشبینی که میتوان از تولید نفت و بازارش طی سال 1399 داشت، مثبت نیست و لازم است که قبول کنیم دیگر دوران درآمدهای کلان نفتی و رانت ناشی از آن تمام شده است. مردم نیز باید این تصور پوپولیستی که کسی میآید و «پول نفت را سر سفره آنها میگذارد» فراموش کنند.
در حال حاضر بازار نفت رقابتیتر از هر زمانی است. حتی شرایط بسیار سختتر از روزهای کودتای مرداد 1332 است. اما همان موقع نیز وقتی ایران بازار نفت خود را از دست داد، با اینکه امریکا و انگلیس برای تصاحب مجدد منابع نفت ایران کودتا کرده بودند؛ ورود ایران به بازار نفت آسان نبود. دولت کودتا تا 18 ماه پس از کودتا نمیتوانست در بازار جهانی نفت بفروشد. چراکه رقبای کشور اجازه ورود نفت ما را به بازار نمیدادند. لذا 10 سال طول کشید تا کشور بتواند به سهم تاریخی خود در بازار برسد.
آن سال، دوره افزایش شدید تقاضا بود. اما اکنون که تقاضا برای فرآوردههای نفتی کاهنده شده است نه ایران، بلکه همه تولیدکنندگان با مشکل سهم بازار مواجهند. چندان که نفت خام تولید شده حتی جایی برای انبار کردن ندارند و تولیدکننده مجبور است، نفت را تحویل خریدار فرضی کند و پول انبارداری را هم به آن بدهد. نفتهای سرگردان آینده بازار نفت را تغییر دادهاند و باید به این موضوع توجه ویژه تری داشته باشیم.
متأسفانه فرصتی را هم که برای گاز در بازار بینالمللی داریم، هر روز در حال محدود شدن است. حتی این نعمت بزرگ را نمیتوانیم به ارزش افزوده قابل قبولی تبدیل کنیم. ما در این بخش بشدت هدرسوزی میکنیم و با تولید یک میلیارد متر مکعب گاز نه صادرات قابل ملاحظهای داریم و نه ارزش افزودهای که بتوان به آن افتخار کرد. باید نیمی از این گاز تبدیل به ارزش افزوده شود و اگر در سال آتی تمرکز بیشتری بر گاز طبیعی و ظرفیتهای آن برای توسعه داشته باشیم، میتوانیم تا اندازهای از چشمانداز منفی کنونی خارج و به سمت بهبود حرکت کنیم. البته با کاهش اتلاف منابع، سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال بواسطه درآمدهای این بخش در میان مدت که با اندکی همت، غیرممکن نخواهد بود.
اما در دوسال اخیر تقاضا برای نفت در بازارهای جهانی کم شد. یکی از دلایل کاهش تقاضا برای سوخت مایع و نفت، کاهش تقاضا برای بنزین است و اکنون سوختهای جدیدی مانند گاز و برق در حال افزایش سهم در حملونقل هستند. بحران شیوع ویروس کرونا در سراسر جهان شرایط را از آنچه که تصور میشد نیز سختتر کرد و تقاضا برای نفت را 30 میلیون بشکه در روز کاهش داد. اکنون بخشی از سقوط قیمتها به زیر 20 دلار برای هر بشکه نفت را که در 20 سال اخیر بیسابقه بوده، باید به این موضوع مربوط دانست.
از سوی دیگر و همزمان با این کاهش تقاضا، بازیگران جدیدی به بازار نفت آمدند. بهطوری که طی 20 سال اخیر با سرمایهگذاریهای عظیم، نفت غیرمتعارف امریکا رقیب نفت متعارف شد و این کشور دست به بازارسازی از طریق تحریم برخی از تولیدکنندگان و فشار آوردن به مصرفکنندگان در مذاکرات زد. در یک سال اخیر نیز این کشور بخشی از بازار ایران را ربود و با عناد و تحریم به هدف خود دست یافته است.
شرایط اکنون بهگونهای شده که حتی اگر امسال نیز تحریمهای ایران برداشته شود، دیگر ممکن نیست که ایران بهراحتی گذشته بتواند در بازار سهم بگیرد. بنابراین پیشبینی که میتوان از تولید نفت و بازارش طی سال 1399 داشت، مثبت نیست و لازم است که قبول کنیم دیگر دوران درآمدهای کلان نفتی و رانت ناشی از آن تمام شده است. مردم نیز باید این تصور پوپولیستی که کسی میآید و «پول نفت را سر سفره آنها میگذارد» فراموش کنند.
در حال حاضر بازار نفت رقابتیتر از هر زمانی است. حتی شرایط بسیار سختتر از روزهای کودتای مرداد 1332 است. اما همان موقع نیز وقتی ایران بازار نفت خود را از دست داد، با اینکه امریکا و انگلیس برای تصاحب مجدد منابع نفت ایران کودتا کرده بودند؛ ورود ایران به بازار نفت آسان نبود. دولت کودتا تا 18 ماه پس از کودتا نمیتوانست در بازار جهانی نفت بفروشد. چراکه رقبای کشور اجازه ورود نفت ما را به بازار نمیدادند. لذا 10 سال طول کشید تا کشور بتواند به سهم تاریخی خود در بازار برسد.
آن سال، دوره افزایش شدید تقاضا بود. اما اکنون که تقاضا برای فرآوردههای نفتی کاهنده شده است نه ایران، بلکه همه تولیدکنندگان با مشکل سهم بازار مواجهند. چندان که نفت خام تولید شده حتی جایی برای انبار کردن ندارند و تولیدکننده مجبور است، نفت را تحویل خریدار فرضی کند و پول انبارداری را هم به آن بدهد. نفتهای سرگردان آینده بازار نفت را تغییر دادهاند و باید به این موضوع توجه ویژه تری داشته باشیم.
متأسفانه فرصتی را هم که برای گاز در بازار بینالمللی داریم، هر روز در حال محدود شدن است. حتی این نعمت بزرگ را نمیتوانیم به ارزش افزوده قابل قبولی تبدیل کنیم. ما در این بخش بشدت هدرسوزی میکنیم و با تولید یک میلیارد متر مکعب گاز نه صادرات قابل ملاحظهای داریم و نه ارزش افزودهای که بتوان به آن افتخار کرد. باید نیمی از این گاز تبدیل به ارزش افزوده شود و اگر در سال آتی تمرکز بیشتری بر گاز طبیعی و ظرفیتهای آن برای توسعه داشته باشیم، میتوانیم تا اندازهای از چشمانداز منفی کنونی خارج و به سمت بهبود حرکت کنیم. البته با کاهش اتلاف منابع، سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال بواسطه درآمدهای این بخش در میان مدت که با اندکی همت، غیرممکن نخواهد بود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه