مرا شیرینی ذکر خویش بچشان
سید حبیب حبیبپور
ای توانای توانبخش!
تویی که به هر کس که بخواهی توان میبخشی تا به اجرای فرمانهایت برخیزد و براستی از چه کسی جز تو قدرت و نیرو بخواهم که تو قوی و نیرومندی. آنها که به سوی قدرت دیگران رفتند، نومید و شکست خورده بازگشتند و آنان که تو را جستوجو کردند، توانشان بدهی، بر عالم و آدم حاکم شدند.
پس اینک با زبانی که به فرمان تو به روزه و امساک، معطر شده است از تو میخواهم که توانم دهی تا به انجام فرایض و دستورات تو توفیق یابم و به دست و زبان و اعضایم قدرتی عطا کنی که برای رضای تو به تکلیف خویش عمل کنم.
***
ای نام تو شیرینی روانها و یاد تو صفابخش جانها!
چه سعادتمندند آنان که لحظهلحظه زندگیشان به محضر تو نورانی است و رشتهرشته جانهایشان نشان از همراهی با تو دارد.
و براستی آنها که با تو همراز و همنشیناند، چه ندارند و آنان که از تو دور میشوند چقدر غریب و تنهایند.
شوریدگان قرب تو چگونه لحظهای از تو«دل» میکنند و سرمستان جام لبخند تو کی به تشنگی دچار میشوند؟
خدایا تو را سوگند به مؤمنانی که پرده پندار دریدند و غیر از تو نخواستند و ندیدند. مرا شیرینی ذکر خویش بچشان که دیگر از این تلخی و زشتی گناه به تنگ آمدهام.
تشنه آن حلاوت متبرک بهنام و یاد توام تا به خویش ببالم و پیشانی به سجده سپاس آشنا کنم که: شکرا شکرا شکرا
با تو غم بیشمار، سهل است مرا
با عشق، فراز دار، سهل است مرا
تا با توام و به من نگاهی داری
«برگشتن روزگار، سهل است» مرا
ای توانای توانبخش!
تویی که به هر کس که بخواهی توان میبخشی تا به اجرای فرمانهایت برخیزد و براستی از چه کسی جز تو قدرت و نیرو بخواهم که تو قوی و نیرومندی. آنها که به سوی قدرت دیگران رفتند، نومید و شکست خورده بازگشتند و آنان که تو را جستوجو کردند، توانشان بدهی، بر عالم و آدم حاکم شدند.
پس اینک با زبانی که به فرمان تو به روزه و امساک، معطر شده است از تو میخواهم که توانم دهی تا به انجام فرایض و دستورات تو توفیق یابم و به دست و زبان و اعضایم قدرتی عطا کنی که برای رضای تو به تکلیف خویش عمل کنم.
***
ای نام تو شیرینی روانها و یاد تو صفابخش جانها!
چه سعادتمندند آنان که لحظهلحظه زندگیشان به محضر تو نورانی است و رشتهرشته جانهایشان نشان از همراهی با تو دارد.
و براستی آنها که با تو همراز و همنشیناند، چه ندارند و آنان که از تو دور میشوند چقدر غریب و تنهایند.
شوریدگان قرب تو چگونه لحظهای از تو«دل» میکنند و سرمستان جام لبخند تو کی به تشنگی دچار میشوند؟
خدایا تو را سوگند به مؤمنانی که پرده پندار دریدند و غیر از تو نخواستند و ندیدند. مرا شیرینی ذکر خویش بچشان که دیگر از این تلخی و زشتی گناه به تنگ آمدهام.
تشنه آن حلاوت متبرک بهنام و یاد توام تا به خویش ببالم و پیشانی به سجده سپاس آشنا کنم که: شکرا شکرا شکرا
با تو غم بیشمار، سهل است مرا
با عشق، فراز دار، سهل است مرا
تا با توام و به من نگاهی داری
«برگشتن روزگار، سهل است» مرا
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه