با این فقدان چطور کنار بیاییم




سیروس علی‌نژاد
نویسنده و روزنامه نگار
سابقه آشنایی‌ام با نجف دریابندری عزیز به حدود چهار دهه قبل بازمی‌گردد؛ هر چند که ترجیح می‌دهم به جای بازگویی ماجرای دوستی و نخستین دیدارمان از خود او بگویم؛ از این استاد و دوست قدیمی... همه آنهایی که دریابندری را می‌شناسند ، اذعان دارند که نویسنده و مترجمی چیره‌دست و برخوردار از نثر کم نظیر بود. اغراق نیست اگر بگویم طی تمام این سال‌ها از وجود کمتر اهل کسی با آن قلم شیوا و نثر خاص بهره‌مند شده‌ایم؛ آنچنان که حتی اگر دست روی پیچیده‌ترین مطالب می‌گذاشت، حاصل کار را با نثری روان در اختیار مخاطبان می‌گذاشت که این یکی از مهم‌ترین خصیصه‌های زندگی حرفه‌ای‌اش بود؛ نویسنده‌ای که در قالب مترجم به مخاطبان معرفی شده بود و حق بسیاری بر فرهنگ‌مان دارد. این مسأله را براحتی می‌توان حتی از مقدمه‌هایی که بر کتاب‌هایی همچون «پیرمرد و دریا» اثر همینگوی نوشته نیز فهمید؛ در ارتباط با ترجمه‌های او هم نیاز چندانی به توضیح نیست چراکه در آن عرصه هم به استادی هرچه تمام‌تر کار می‌کرد. آنچنان که به ندرت می‌‌توان مترجمی را یافت که بعد از انتشار اثری از دریابندری جسارت این را یافته باشد که دست به بازترجمه کتاب‌هایی بزند که از سوی او عرضه شده بود. افزون بر این، او روزنامه‌نویسی بسیار برجسته هم بود که نمی‌دانم چرا به این وجهه‌اش کمتر توجه شده است. در آن سال‌هایی که مشغول فعالیت در انتشارات فرانکلین بود و به نوعی سردبیری کل و سرویراستاری را به عهده داشت موفق به انتشار مجله ای با عنوان «کتاب امروز» شد. اغلب مصاحبه‌های این مجله به شکل جمعی انجام می‌شدند با این حال دریابندری خودش به شخصه دست به نوشتن می‌زد. کافی‌ست یک مرتبه مصاحبه‌هایی که به قلم او هستند را بخوانید تا ببینید که چقدر استادانه دست به کار می‌شد؛ حتی اگر به عنوان یکی از حاضران در گفت‌وگویی شرکت می‌کرد، باز هم حاصل کار متفاوت از دیگر مصاحبه‌های رایج بود. در همین رابطه کتابی با عنوان «یک گفت‌وگو» به یادگار مانده که حاصل گفت‌وگوی ناصر حریری با نجف دریابندری است؛ حتماً به علاقه‌مندان توصیه می‌کنم این گفت‌وگو که بعد از انجام مجدد از سوی دریابندری بازنویسی شده را بخوانید. متن را که بخوانید، تازه متوجه تفاوت گفت‌وگوی یک استاد با افراد عادی می‌شود؛ البته که گفت‌وگو با خود اوست اما به وضوح تأثیر بازنویسی انجام شده از سوی دریابندری بر آن مشاهده می‌شود. بگذارید با ذکر خاطره‌ای  از این دوست قدیمی، گفته‌ام را به پایان ببرم. سال 67 یا 68 بود که برای مجله «آدینه» و انجام گفت‌وگویی نزدش رفتم. گفت‌وگو که تمام شد، از من قول گرفت متن را چند روزی در اختیارش بگذارم؛ با اینکه قبول آن چندان روال کارم نبود اما پذیرفتم. دو- سه روزی که گذشت برای تأیید نهایی رفتم؛ در راه بازگشت نگاهی به صفحه‌های گفت‌وگو انداختم و دیدم کاغذها، کاغذهای من نیست. راستش به من برخورده بود؛ مخصوصاً که به کار خودم اطمینان داشتم و بارها پیش آمده بود که هنگام مصاحبه با بزرگان فرهنگ و ادب با تحسین‌شان روبه‌رو شده بودم؛ از  جمله زنده‌یاد خانلری که بعد از انجام گفت‌وگویی به من گفته بود فلانی تو حرف‌های من را بهتر از خودم نوشته‌ای. بنابراین در جایگاهی نبودم که کسی دست در نوشته‌ام ببرد؛ خیلی دلخور شدم. در راه بازگشت به نشریه حتی فکر کردم که شاید گفت‌وگو را منتشر نکنم. به هر حال همه ما روزنامه‌نویس‌ها دچار غروری کاذب می‌شویم که در مواقعی از این دست دلخوری‌مان را به دنبال دارد که من نیز با  سابقه کاری‌ام از آن جدا نبودم. به نشریه که رسیدم، از سر کنجکاوی متن را خواندم و از تعجب حالم دگرگون شد. اغراق نیست اگر بگویم انگار که در متن آتش ریخته بود؛ سؤال‌های خود من بود اما چنان عالی پیش رفته بود که بی‌توجه به غروری که تا چندی قبل گریبانم را گرفته بود، آن را منتشر کردم. بی‌اغراق او استاد در نوشتن و فراتر از اینها رفیق بی‌مانندی بود. حدود 20 سال قبل سکته مغزی کرد و من و صفدر تقی‌زاده فکر کردیم برای روحیه دادن به دوست قدیمی‌مان کاری کنیم. تصمیم گرفتیم هر روز به خانه‌اش برویم اما باید بهانه‌ای برای ساعت‌ها ماندن پیدا می‌کردیم؛ بنابراین گفتیم که قصدمان انجام مصاحبه‌ای مفصل است. حالا افسوس می‌خورم که چرا تمام آن گفت‌وگو را ضبط و منتشر نکرده‌ام. فارغ از تعارف‌های رایج آن طور که او را طی سال‌های بسیار شناختم، دریابندری مردی بی‌نظیر، هم از جهت حرفه‌ای و هم اخلاقی بود؛ تردیدی نیست که عرصه فرهنگ و ادب یکی از بزرگمردان خود را از دست داده و نمی‌دانم با این فقدان باید چطور کنار بیاییم.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7339/16/542413/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها