شاهکاری در زبان مقصد




هوشنگ چالنگی
شاعر
نجف دریابندری آدم بسیار مهربان و خونگرمی بود و پیش از آنکه او را در مؤسسه فرانکلین ببینم، آثار و ترجمه‌هایش را خوانده بودم و او را می‌شناختم. اواسط دهه چهل که به تهران آمدم در بنیاد پهلوی کار می‌کردم و دوستان پیشنهاد دادند که در مؤسسه فرانکلین مشغول کار بشوم. آن زمان جهانگیر افکاری، مجتبی مینوی و نجف دریابندری جزو ارکان اصلی مؤسسه بودند و برای پذیرش من باید نامه‌ای، در واقع معرفی و تأییدی به رئیس مؤسسه نوشته می‌شد. نامه تأیید مرا با کمال مهر و محبت نجف دریابندری نوشت و امضا کرد و بعد از آن در مؤسسه فرانکلین مشغول به کار شدم. دریابندری را باید یکی از شاخص‌ترین چهره‌های نسلی دانست که ثمره بسیار داشتند و بسیار خدمت کردند و تا آخرین لحظه که توان و توشه‌ نوشتن داشتند نوشتند و ترجمه کردند و از خود آثار بزرگ و بااهمیت و البته درجه یک به جای گذاشتند. نثر او، بسیار درخشان است و انگار که کار را در ترجمه‌های خود تمام کرده و بعد از هر آن‌ چیزی که او ترجمه کرد، دوباره ترجمه کردن آن آثار توسط دیگران، نوعی دوباره کاری است و بیهوده. او مراوده‌ و دوستی‌های بسیار نزدیکی با کسانی مثل شاملو داشت و از نزدیک در بطن و متن آنچه در ادبیات می‌گذشت بود و داستان‌هایی که او ترجمه کرد در زمانی که ترجمه مثل امروز فراگیر و بسیار نبود، علاقه‌مندان ادبیات را با جنس خوبی از ادبیات کشورهای دیگر آشنا کرد. آثاری شاخص که به بهترین شکل ممکن ترجمه شد و در زبان مبدأ و زبان مقصد شکل شاهکار زبان بودند. جای کسانی مثل او به سادگی پر نمی‌شود و او حالا، حداقل با یکی از آخرین آثار درخشانش یعنی «کتاب مستطاب آشپزی» در خانه‌های بسیاری از مردم ایران هست و امیدوارم در کنار همسرش، فهیمه راستکار، در آرامش باشد.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7339/16/542414/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها