مردی با چشم های حادثه ساز ـ قسمت دهم
هاری، زخمهای پنهان آدمها
محمد بلوری
روزنامه نگار
با افزایش تعداد سگهای هار در آن جزیره کوچک تعداد انسانهای مبتلا به این ویروس مرگبار ساکن مرادآباد هم بیشتر میشد. عامل انتقال بیماری جنونآمیز هاری به سگها و آدمها ابتدا لاشههای گاوها و گوسفندهایی بود که در ادامه خشکسالی و بند آمدن آب چشمهها از گرسنگی و تشنگی میمردند و لاشههایشان پراکنده در آبادی برجا میماند و همین لاشهها سبب انتقال ویروس مرگبار در میان سگهای گرسنهای میشد که از گوشت دامهای تلف شده تغذیه میکردند و سگهای مبتلا به هاری، این ویروس را در جدال با سگهای دیگر به آنها انتقال میدادند و در حمله به مردم آبادی در جزیره، انسانها را مبتلا میکردند که روزبه روز بر تعداد سگهای هار و ساکنان مبتلا به این ویروس افزوده میشد. آبادینشینان شبها تا سحر صدای پارس و زوزههای هولناک سگهایی را میشنیدند که همدیگر را میدریدند. با فرا رسیدن غروب ساکنان آبادی از ترس حمله سگهای هار به مراد آباد به خانهها پناه میبردند. برخی شبها جدال خونین سگها در گذرگاههای آبادی پشت در خانهها میرسید یا در کوچهها کمین میکردند تا رهگذری را بدرند و آنهایی که در حمله سگهای هار زخم بر میداشتند تا زمان مرگشان در اتاقی بهبند کشیده میشدند که کسی جز اعضای خانوادههایشان به راز ابتلای این بیماران به ویروس هاری پی نبرد. چون بیم آن میرفت، مردم عوام تحت تأثیر تلقینهای خرافی میرزا هاشم معروف به «آقا بزرگ» رمال مقتدر مرادآباد، اعضای خانوادههای افراد مبتلا به ویروس هاری را از مریدان شیطان بدانند و خانههایشان را به آتش بکشند.
در مرادآباد تنها سگهای هار نبودند که مرادآبادیها را به وحشت میانداختند بلکه هرگاه دو رهگذر در کوچهای بههم میرسیدند، هر یک از دیگری به هراس میافتاد که مبادا زخمی شیطانی پنهان بر تن داشته باشد. «آقابزرگ» بهمردان سیاهپوش از مریدان تحت فرمانش دستور داده بود، اجساد کسانی را که زخمی شیطانی برتن دارند اجازه ندهند در گورستان آبادی دفن کنند بلکه در حاشیه جنگل به آتش بکشند و پیکر شعلهورشان را به درهای بیندازند تا روح شرور شیطانیشان در فضای آبادی به پرواز در نیاید چرا که ممکن است این ارواح سرگردان در بدن نوزادانی حلول کند که در روزهای آینده از مادران باردار زاده میشوند. دستور دیگر «آقابزرگ» این بود که با شناسایی مبتلایان به بیماری هاری که مرید شیطان شناخته میشدند صورتک شیطان را نصب کنند تا شناسایی شوند و به ساکنان آبادی اخطار میشد که با افراد این خانواده معاشرت نکنند. از روز بعد تفتیش خانهها آغاز شد تا هر کسی زخمی از حمله سگهای هار، بر تن داشت تا زمان مرگ در دارالمجانین تازه تأسیس نگهداری شوند.
ادامه دارد
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه