ارزیابی علی ماجدی، سفیر پیشین ایران در آلمان از تلاشهای ضد ایرانی امریکا
اروپاییها با «رأی»حرف خود را میزنند
مریم سالاری
خبرنگار دیپلماسی
نزدیک شدن به نوامبر، زمان انتخابات ریاست جمهوری امریکا و سلسله بحرانهای داخلی این کشور که به نظر میرسد دولت دونالد ترامپ را به یک چالش اساسی کشیده است، امید اروپا را برای کنار رفتن رئیس جمهوری جنجالی کاخ سفید دوچندان کرده است. به نظر میرسد شرکای اروپایی برجام پیگیری همه اقدامات پیرامون این توافق را که حفظ آن اهمیتی حیاتی برای آنها دارد، به بعد از نوامبر موکول کردهاند. علی ماجدی، سفیر پیشین ایران در آلمان در گفتوگو با «ایران»، از ابعاد و پیامدهای این انتخابات و وجوه رابطه پیچیده اروپا و امریکا سخن گفته است.
اروپا و امریکا در سالهای گذشته و پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ دوران پرفراز و نشیبی را در رابطه دوجانبه پشت سر گذاشتهاند. تصمیمات یکجانبه ترامپ در صحنه سیاست خارجی که یکی از جنجالیترین آنها خروج از برجام بود، اروپا را بیش از همیشه در مسیر همپیمانی با امریکا دچار تزلزل کرد. آیا موضوع برجام در نهایت میتواند راه اروپا را از امریکا جدا کند؟ بویژه که اروپاییها در مهرماه در آزمون اجرای یکی از تعهدات خود یعنی لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران قرار میگیرند و این در حالی است که امریکا از همه امکانات موجود برای ممانعت از این اقدام استفاده میکند.
رابطه اروپا و امریکا ابعاد گستردهای در زمینههای سیاسی، اقتصادی و امنیتی دارد؛ به عبارت دیگر روابط دو سوی آتلانتیک یعنی ایالات متحده و اتحادیه اروپا روابطی راهبردی است؛ اما اکنون اختلافاتی پیرامون موضوعاتی به وجود آمده که ترامپ درباره آنها به طور یکجانبه عمل کرده است. اروپا و امریکا از منظر امنیتی بر سر تداوم حمایت امریکا از ناتو دچار اختلاف شدهاند. ناتو یک سازمان بینالمللی است که کارکرد اصلی آن حفاظت از امنیت اروپاست و طبیعتاً امریکا خیلی نگران نیست که این سازمان تضعیف شود. به همین دلیل اروپا در تلاش است در آینده دارای یک نیروی نظامی قوی باشد اما تا زمان اجرای این هدف که ممکن است دستکم دو الی سه دهه طول بکشد، وجوه رابطه عمیق نظامی و امنیتی اروپا و امریکا باقی میماند.
همچنین از منظر سیاسی اروپا و امریکا در بلوک غرب هستند و رابطه میان آنها عمیق و گسترده است. گرچه اگر به تاریخ نگاه کنیم، در برخی از دورهها برخی از رؤسای جمهوری مانند ژانرال دوگل، رئیس جمهوری اسبق فرانسه سردمدار اقداماتی بود که اروپا بتواند خودش حرفهایی برای گفتن داشته باشد و با سیاستهای امریکایی همراهی نکند ولی در مجموع سیاست حاکم، همراهی اروپا با امریکا بوده و این سیاست بیشتر از سوی این کشور دیکته شده و بقیه پیروی کردهاند. اما این رابطه در دوره ترامپ دچار آسیب واقعی شده است. یعنی در واقع اروپا به نحوی برتری امریکا را در روابط خود پذیرفته است.
مهمترین وجه رابطه اروپا و امریکا، مناسبات اقتصادی دوطرف است که بسیار درهم تنیده است و با توجه به اینکه در بخش پولی و مالی عملاً یورو به عنوان یک ارز بینالملل شناخته شده اما کاملاً تحت سلطه دلار قرار دارد به طوری که بیش از 80 درصد از نقل و انتقالات پولی توسط دلار انجام میشود. این قضیه در برجام خیلی مشخص شد. به طوری که حتی وزیر دارایی فرانسه گفت ما باید به این نتیجه برسیم یورو نمیتواند نقشی را که باید و شاید در صحنه بینالمللی پولی و مالی ایجاد کند. بنابراین ابعاد رابطه اروپا و امریکا چنان گسترده است که نمیتوان براحتی پذیرفت اختلافات جدی دو طرف درباره برجام بتواند باعث شکاف عمیق میان طرفین شود.
اما اروپا در موضوع برجام خیلی جدی تلاش کرد اقدامات مقابلهای خود را به اجرا درآورد و به نظر میرسد تا پای رویارویی جدی هم پیش رفت.
اتحادیه اروپا مبتکر برجام بوده است؛ یعنی درست است که ما بیشترین اختلاف را با امریکا داشتیم و داریم اما در برجام آنچه برجسته بود نقش اتحادیه اروپا بود. این اتحادیه متشکل از 27 کشور است و اشتراکاتی دارد و یکی از موفقیتهای سیاست خارجی آن قطعاً برجام بوده است. این در حالی بوده که وقتی در سال 2003 مذاکرات ایران با EU3 شروع شد و به نتیجه مطلوب نرسید، حضور امریکا عملاً ورق را برگرداند و مذاکره با ایران را به سرانجام رساند.
با این وجود، اروپا برجام را یک دستاورد امنیتی و سیاسی برای خود میداند اما به دلایلی که اشاره کردم یعنی رابطه پیچیده سیاسی و اقتصادی که با امریکا دارد، خودش عملاً به این نتیجه رسید که به طور مستقل امکان حفظ برجام را ندارد. به همین دلیل بعد از یک سری تلاشهای نه چندان نتیجهبخش، میخواهد از طریق برجام بین امریکا و ایران تعادل ایجاد کند. ایجاد این تعادل تاکنون از منظر سیاسی موفقیتآمیز بوده است؛ یعنی اروپا با مواضع صریح سیاسی حمایت خود را از ایران در موضوع برجام نشان داده اما از نظر اقتصادی موفق نبوده است. اروپا ابتدا ساز و کار «اینستکس» را پیگیری کرد و میخواست با ایران کار کند اما چون اغلب شرکتهای اروپایی خصوصی هستند و از دستورات دولتهای خود تبعیتی ندارند، نتوانستند سیاستهای متوازن و یکدستی را درباره ایران در پیش گیرند؛ به عنوان مثال زمانی که یکی از شرکتهای آلمانی میخواست با ایران کار کند، وزیر دارایی وقت خانم مرکل خطاب به این شرکت گفت حالا که میخواهید با ایران کار کنید اگر فردا امریکا شرکت شما را تحریم کرد از دولت آلمان انتظار کمک نداشته باشید.
به نظر میرسد در شرایط کنونی که کمتر از پنج ماه دیگر تا انتخابات ریاست جمهوری امریکا باقی مانده است، اروپا پیرامون برجام به نوعی سکوت کرده است و همه چیز را به بعد از انتخابات موکول کرده است. ارزیابی شما چیست؟ آیا اروپا منتظر است ببیند که ایران نیز تا کجا حاضر است پیش برود؟
اروپا کاملاً به هر دو طرف یعنی ایران و امریکا نگاه میکند. بالاخره تنها مسأله پیش روی اروپا جمهوریخواهان نیستند بلکه مسأله آنها بویژه ترامپ است؛ زیرا او در دولت خود خارج از نرمهای جمهوریخواهان رفتار کرده است. لذا اروپا سعی میکند برجام را گرچه خیلی ضعیف شده و عملاً فاقد کارایی مورد نظر برای احقاق حق ایران، حفظ کند. یعنی سعی میکند چهره و اصل برجام باقی بماند گرچه میداند ایران حق دارد اما اروپا قدرت این را ندارد امریکا را به چالش بکشاند، بنابراین میکوشد تا انتخابات صبر کند و اگر احیاناً دموکراتها ببرند، روند را طور دیگری پیش ببرد.
پیشتر دولت اوباما، رئیس جمهوری سابق امریکا تلاش میکرد با کمک اروپاییها مدیریت جهانی داشته باشد و دنبال جمع کردن شریک بود و اروپاییها از این نظر شریک خوبی بودند اما ترامپ این رابطه را خدشهدار کرده است لذا اگر دموکراتها در انتخابات پیش رو ببرند احتمالاً میخواهند رابطه با اروپا را احیا کنند. بنابراین اروپاییها کجدار و مریز با امریکا و ایران پیش میروند تا نتیجه انتخابات امریکا مشخص شود و صبوری پیشه میکنند تا این مدت بگذرد و بعد بتوانند تصمیمگیری کنند.
ایران هم به هر حال کمابیش همین سیاست را در پیش گرفته است. ما دیگر بعد از مهرماه از نظر فروش تسلیحات کاملاً آزاد هستیم و در عین حال داریم سیاستی را ادامه میدهیم تا برجام را نگه داریم و در این مسیر اگرچه اروپا را به طور کامل در کنار خود نداریم اما روسیه و چین نشان دادهاند که تاکنون و برخلاف دوره پیش از دستیابی به برجام کاملاً در کنار ایران قرار گرفتهاند و میتوان روی حمایت آنها حساب ویژه باز کرد. به همین دلیل ما نمیتوانیم بگوییم برجام مرده است، برجام یک نیمه جانی است که میتوان دوباره آن را احیا کرد.
با وجود این شرایط، تلاش امریکا برای ممانعت از لغو تحریمهای تسلیحاتی میتواند به چالشی جدی برای حفظ برجام تبدیل شود؟ اروپاییها خیلی در این رابطه شفاف موضعگیری نکردهاند.
ایران تا اینجای کار همراهی جدی روسیه و چین را با خود به همراه داشته و طبیعتاً موضعگیری مسکو و پکن در مخالفت با اقدام امریکا را از همین الان میتوان به نوعی وتوی این دو کشور بر هرگونه قطعنامه احتمالی در شورای امنیت در نظر گرفت. اما اروپاییها در این رابطه به نوعی محتاط تر عمل کردهاند. آنها نمیخواهند از حالا هزینه سیاسی مخالفت با تصمیم ترامپ را بپردازند؛ یعنی وقتی موضوعی را میتوانند سر وقت خود جواب دهند و عملاً تصمیم امریکا را بیاثر کنند، دلیلی ندارد که از حالا فضا را متشنج کنند. در عالم سیاست ممکن است شما حرفی را در زمان خود بزنید و اگر زودتر آن حرف را مطرح کنید، رابطه را دچار تنش زودتر میکنید. به نظر من اروپاییها موقع طرح رسمی موضوع تحریم تسلیحاتی ایران در شورای امنیت در مخالفت با امریکا موضعگیری خواهند کرد و با رأی خود حرف میزنند.
چنانچه اروپا در آیندهای نزدیک در موضوع برجام با دولت ترامپ همراستا شود، تهدید ایران به خروج از «انپیتی» میتواند عامل بازدارندهای برای کشورهای منظومه غرب باشد؟
ما باید بازی خود را کنیم، اگر قرار باشد ما هم منافعی به دست نیاوریم باید ابزارهای خود را داشته باشیم که در صحنه بینالملل بازی کنیم؛ یعنی وقتی زمانی ضرورت پیدا کند باید از این ابزارها استفاده کرد و با توجه به اقداماتی که ایران در متوقف کردن بخشی از تعهدات برجامی خود انجام داد، ثابت شده که آماده است تا در صورت عدم تحقق همه منافع خود در قالب این توافق تا پای خروج از «انپیتی» هم برود. البته برای مشخص شدن این چشمانداز کمی دیگر باید منتظر انتخابات امریکا باقی ماند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه