چرا مجسمه‎های تاریخی به زیر کشیده می‌شوند



بنفشه غلامی/ در روزهای اخیر در اروپا و امریکا مردم شاهد تلاش برخی معترضان برای به زیر کشیدن مجسمه های تاریخی بودند. طوری که دیروز شهردار لندن نگران از آسیب دیدن مجسمه وینستون چرچیل، نخست‎وزیر اسبق این کشور که این روزها با اتهام نژادپرستی از سوی مبارزان این پدیده در انگلیس مواجه است، آن را در صندوقی فلزی قرار داد.
وینستون چرچیل، جدیدترین شخصیت تاریخی است که هدف خشم معترضان به نژادپرستی در جهان و بویژه امریکا قرار گرفته است. اما نخستین این شخصیت‎ها نیست. در جریان اعتراض‎های جهانی علیه نژادپرستی که بعد از قتل «جورج فلوید»، مرد 46 ساله سیاه‎پوست امریکایی به دست پلیس سفید این کشور آغاز شد و همچنان ادامه دارد، حمله به مجسمه‌های مشاهیر تاریخی، با واکنش‎های زیادی مواجه شده است. اما چرا معترضان سراغ مجسمه‌ها رفته‌اند؟ اعتراض به نژادپرستی شاید بخشی از دلیل حمله به مجسمه‌ها باشد. اما همه آن نیست. نکته نخست در حمله به مجسمه‎ها در اروپا و امریکا، به نارضایتی عمومی از شرایط حاکم بر جامعه باز می‎گردد. دهه‌ها بعد از جنگ جهانی دوم، ساکنان غرب به این باور رسیده‎اند که بنیانگذاران دنیای مدرن، نتوانسته‎اند پایه‎های جهان امروز را آن گونه که شایسته و بایسته بود، بنا نهند. کرونا کبریتی بود که بر خرمن خشم نهفته مردم از شرایط موجود زده شد. جامعه‌هایی که به نظر مدرن و آسیب‌ناپذیر به‌نظر می‌رسیدند، ناگهان چنان آسیب‌پذیر شدند که قفسه‎های فروشگاه‎ها را خالی و بیمارستان‎ها را پر دیدند. تفکراتی که این جوامع را پی‌ریزی کرده بود، نواقص خود را نشان داد و فقر و ادبار بیش از هر زمان بروز کرد. کسانی که در روزهای اخیر به مجسمه‎ها حمله می‎کنند، در واقع خشم فروخورده خود از نواقص جامعه مدرن و بنیانگذاران آن را بروز می‌دهند.
حمله به مجسمه‎ها در اروپا وامریکا در درجه دوم، دلایل مبارزه با نژادپرستی دارد. چیزی که به یک مجسمه اهمیت می‎دهد، دو نکته است: نخست خود فردی که مجسمه‎اش ساخته و برپا شده و دوم تاریخی که پشت مجسمه نهفته است. به عبارتی کارکرد مجسمه‎ها انتقال دیدگاه‎های شخصیت‎هایی است که مجسمه به آنها تعلق دارد. مجسمه‎ها همچنین در هر کشوری و فرهنگی روایتگر تاریخ کشور خود هستند. تاریخی که می‎توانند افتخارآفرین باشد یا موجب سرافکندگی شود. مجسمه‎هایی که به آنها حمله شده است، مجسمه کسانی همچون، ادوارد کالستن، از تاجران برده‌فروش در تاریخ انگلیس، لئوپولد دوم، پادشاه بلژیک که در قرن 18 موجب قتل‌عام 10 میلیون نفر از شهروندان کنگو شد، رابرت میلیگان، تاجر برده‌فروش انگلیسی و کریستف کلمب، کاشف امریکا که موجب تجاوز به حریم بومیان امریکا و برده‌داری آنان شد، بودند. همه این مجسمه‌ها جدا از تفکر صاحبان خود درباره انسان‎هایی با رنگ پوستی متفاوت، بخشی از تاریخ کشور خود را به‌دنبال می‌کشند که سیاه است. شاید زمانی بریتانیایی‌ها و امریکایی‌ها به برده‌داری و استعمار انسان‎ها افتخار می‎کردند، اما ایده‎آل‎ها و معیارهای نسل جدید این کشورها تغییر کرده است. نسل جدید از جرینگ و جرینگ زنجیر برده‎ها در گوش تاریخ کشور خود شرمسار است و از همین رو علیه کسانی که موجب کلید خوردن و یا تداوم نژادپرستی در کشور خود و جهان شده‌اند، قیام می‎کنند و چهره آنها را به رنگ سرخ خون آغشته کرده، سرهایشان را قطع کرده و به زیر می‌کشند و حتی به این اکتفا نکرده، آنها را در رود غرق می‎کنند تا شاید بتوانند آنها را از خاطره خود و تاریخ کشورشان بزدایند.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7369/4/545456/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها