روزنامه نگاری آغاز قرن
«داد و بیداد» شاید بهترین واژههایی باشد که بتوان برای توصیف تلاش روزنامهنویسان و روشنگری آنها در 100 سال گذشته استفاده کرد. داستان روزنامهنگاران در قرن 14 ایران حکایت حرکت روی لبه تیز شمشیر است و «خط قرمز»هایی به طول همه این سالها و دههها که خط پایانی برای آنها وجود ندارد و تلاش برای عبور محتاطانه از آن قصه روزانه زندگی روزنامهنویسان ایران است. حکایت روزنامه نگارانی همچون یحیی ریحان که در روزهای ابتدایی قرن (9 فروردین 1300) هفته نامه نوروز را منتشر کرد و بهدلیل نوشتن مقاله «غارتگران مفتخر» و حمله به سید ضیا طباطبایی دستگیر و برای تنبیه روانه دارالمجانین (دیوانه خانه) شد. تاریخ مطبوعات ایران در شروع قرن 14 با بگیر و ببندها و فضای حاکم بر روزهای بعد از کودتا و حکومت نظامی کار خود را شروع کرد و چه واضح فرخی یزدی در اسفند سال 1300 در مقالهای در نشریه طوفان به این سیاستها تاخت و در ابتدای آن این شعر را نوشت:«از یک طرفی مجلس ما شیک وقشنگ/ از یک طرفی عرصه به ملیون تنگ/قانون حکومت نظامی وفشار/ این است حکومت شتر گاو پلنگ» نوشتهای که باعث تهدید او به دستگیری و فرار او به کنسولگری یا به قول آن روزها قنسولگری روسیه ختم شد و در پی آن در 29 فروردین 1301 تعدادی از روزنامهنگاران به سرپرستی موسویزاده یزدی مدیر روزنامه پیکار در مجلس تحصن کردند.
اما در این فضای شروع قرن 14 اولین گام رسمی برای تعیین خط قرمزها برای مطبوعات در سال 1301 و با تصویب «قانون نظارت بر مطبوعات» رقم خورد و چندی بعد نخستین جلسه «محکمه» مطبوعات هم برگزار شد. همچنین در سال 1301 شورای عالی معارف بهعنوان نهاد کنترل مطبوعات از سوی مجلس شناخته شد و همه امور مربوط به مطبوعات را به شورای یاد شده واگذار کردند. شورای عالی معارف 14 اسفند 1301 تصویب کرد که «اشخاص ذیل از مدیری و سردبیری روزنامه و مجله سیاسی ممنوعاند: 1. اشخاصی که رسماً داخل در خدمت دولت یا منتظر خدمتند؛ 2. مدیران و اعضا و معلمان مدارس دولتی.» البته با توجه به تحصنهای پی در پی روزنامه نگاران و مدیران مطبوعاتی نسبت به برخوردهای تند با روزنامهنویسان و نشریاتشان، مجلس در آن سال قانونی برای رسیدگی به جرایم مطبوعاتی با حضور هیأت منصفه تصویب کرد. با همه اینها «ارعاب»، «توقیف»، «شلاق» و «زندان» کلیدواژههای اصلی رفتار حکومت از رضاخان گرفته تا دیگران با مطبوعات بود. سرنوشت افرادی مانند میرزا حسین خان صبا مدیر روزنامه ستاره ایران که در مهر1301 مقالهای در روزنامهاش به چاپ رساند که در آن انتقاداتی نسبت به رضاخان مطرح شده بود و سردار سپه با احضار سیلی محکمی به گوشش نواخته و او را روانه محکمه نظــامی کرد. همچنین زمانی که مشیرالدوله پیرنیا در روزنامه حقیقت، مطلبی درباره اختلاس رئیس قورخانه به چاپ رساند، رضاخان سردار سپه به نخستوزیر پیغام داد: یا دستور توقیف این روزنامه را بدهید یا اینکه میسپارم دیگر به دربار راهتان ندهند.
اما اوج این برخوردهای قهری، تند و نظامی رضاخانی با قتل میرزاده عشقی شاعر، نویسنده و مدیر روزنامه قرن بیستم رقم خورد. عشقی که در شماره 7 تیر 1303 مجموعه مقالات و شعرهایی در مخالفت و ضدیت با سیاستهای رضاخان از جمله «جمهوری رضاخانی» منتشر کرد در خانهاش از سوی دو نفر ترور شد و جان باخت. بهدنبال قتل میرزاده عشقی 12 نفر از مدیران مطبوعات در مجلس تحصن کردند:«تحصن فقط برای احتراز از وقوع در معرض سوء قصدهای محتمل نبوده. این تحصن از برای این است که در عین احتراز از وقوع در معرض خطر حتمی بتوانیم قضیه سوء قصد به رفیق بی گناه خود را تعقیب نموده وموفق شویم که دولت را با نظارت مجلس ملی وادار به کشف جنایت وبه دست آوردن محرکان اصلی آن بنماییم.» خواستههایی که البته در این پرونده و دهها پرونده دیگر برخورد با روزنامهنگاران در قرن 14 ایران بیپاسخ باقی ماند. حکایتهای تلخ روزنامه نویسان ایران به فرخی یزدی، یحیی ریحان، میرزاده عشقی و دیگران در ابتدای سالهای قرن 14 ختم نمیشود بلکه این قصهای بهطول یک قرن و رشتهای با سری دراز است...
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه