دوستی پر فراز و فرود ایران و مصر
فرزانه قبادی/ گلولههای توپ در اسکندریه به نشان شادی شلیک شدند. مردم مصر در خیابان های قاهره و اسکندریه مشغول شادی بودند، ملک فؤاد خود را برای سان دیدن از نظامیان کشورش آماده میکرد. مصر پس از سالها از تحت الحمایگی انگلستان رها شده و همزمان با ششم فروردین 1301 اعلام استقلال کرده بود. این خبر خیلی زود به گوش سیاستمداران دنیا و شاه ایران رسید. ایران نخستین کشوری بود که در یادداشتی که از سوی وزارت امور خارجه منتشر شد، اعلام کرد استقلال مصر را به رسمیت میشناسد. روابط ایران و مصر بهعنوان کشورهای تأثیرگذار منطقه خاورمیانه همواره در عالم سیاست اهمیت داشت و دارد.
سابقه روابط ایران و مصر را میتوان در روزگار باستان پیدا کرد، آن روزها که داریوش هخامنشی بهدنبال راهی بود که کشتیها را از مصر به پارس برساند. در کتیبهها از قول او درباره نخستین آبراهه کانال سوئز نوشتند: «امر کردم این جوی را بکنند. از رودی به نام نیل که در مصر جاری است تا دریایی که از پارس میرود. کشتیها از مصر از میان این جوی به سوی پارس میرفتند.» در طول دورههای مختلف تاریخی این دو کشور بارها برای اتحاد با یکدیگر بویژه در مقابل قدرت عثمانی، تلاش کردند. هر چند اغلب به نتیجه مطلوب نرسیدند. در قرن اخیر هم روابط سیاسی ایران و مصر به دلیل مشابهتهایی که این دو کشور از نظر موقعیت استراتژیکی و نقشی که در منطقه خاورمیانه دارند، برای هر دو کشور اهمیت داشت. بعد از استقلال مصر ایران نخستین کشوری بود که در اردیبهشت 1310 عهدنامه دوستی با مصریها امضا کرد. دوستیای که سالها بعد منجر به وصلتی سیاسی بین شاهزاده مصری و ولیعهد ایران شد. ازدواجی که دیر نپایید و خیلی زود منتهی به تیره و تار شدن روابط بین تهران و قاهره شد. رابطهای که در سالهای بعد تا حدودی بهبود پیدا کرد و وقایعی باز تیرگی را بر آن حاکم کرد. شاید جمله انور سادات در مورد روابطش با محمدرضا پهلوی را بتوان به رابطه دو کشور در طول تاریخ تعمیم داد وقتی که گفت: «فاصله بین ما دو نفر در ظاهر بسیار کم، ولی در باطن زیاد بود.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه