هفته غمبار موسیقی نواحی در مرداد ۹۹
علی مغازهای
پژوهشگر موسیقی
روز جمعه سوم مرداد سال ۹۹ با اخبار متأثرکننده و در واقع ناگواری از موسیقی اقوام و نواحی ایران برای من همراه بود. در بلوچستان؛ پهلوان (استاد) «رسولبخش زنگشاهی» معروف به بخشوک زنگشاهی دیده بر جهان بست. در گوشه دیگری از خراسان نوازنده دوتاری بهنام «عیسی رستمی افین» (که متأسفانه نمیشناختمش) بر اثر کرونا دستش از دوتار و دنیا کوتاه شد و کمی اینسوتر در شهر درگز عاشقچی بزرگ «حیدرعلی عاشق» از چهرههای اصلی خنیای شمال خراسان، روی تخت بیمارستان زیر تیغ جراحی قرار گرفته است، بدون بیمه و بدون پشتیبانی مالی! البته که اگر پیگیری کنیم امروز بسیار هنرمندانی را میتوانیم یاد کنیم که وضعی مشابه حیدرعلی عاشق را دارند.
رسولبخش زنگشاهی از تبار پهلوانان نامداری چون «پهلوان بلد زنگشاهی» بود که نسب و میراث از خاندانی کهن از موسیقیدانان بزرگ بلوچ داشتند که در دیار و فرهنگ وتاریخ بلوچ کمتر کسی پیدا میشود که این سلسله هنرمندان موروثی را نشناسد.
این هنرمند اگر چه در پیری و ضعف در سالهای اخیر توانایی بالای خود را از دست داده بود؛ اما از نامداران موسیقی بلوچستان بود. پیش از او چند سال پیشتر «علیمحمد بلوچ» معروف به پهلوان علی یا علیوک بر اثر نارسایی کلیه از دست رفت. کمی پس از علیوک، پهلوان «دینمحمد زنگشاهی» در سرحد بلوچستان دیده بر جهان بست و پس از این دو بزرگ این بار پهلوان رسولبخش به رفتگان پیوست.
باری؛ بار دیگر ساز و موسیقی سوگوار شد اگر چه که هماره داغدارند. امروز در اذکار هنرمندان و زنهار مدیران بسیار میتوان گفت و نوشت اما آنچه پوشیده نخواهد ماند خطاهای ما در شیوه و کیفیت توجه به دارندگان و حاملان هنر و میراث هنری اقوام ایران است.
بیتوجهیها در کنار بدتوجهیها هر دو ویرانگر و آسیبزا هستند. ما وقتی به جوانب بیتوجهیها میپردازیم نمیتوانیم از صدمات کنشهای ناصحیح در توجه مفرط در مواردی استثنایی و تبعات آن غفلت کنیم. گاهی اقدامات تبعیضآمیز یک مدیر دولتی و گاهی فعالیت پرسروصدای چهرهای از جامعه هنری معروف به سلبریتی چنان آسیبی بر پیکر فرهنگ و هنر وارد میآورد که گویی کبریتی در خرمنی از کاه افکنده باشند.
پیرامون این دو سوی این جوی حمایتی در زمانه عسرت و تنگدستی هنرمندان کشور ساعتها میتوان گفت و صفحات بسیار قلمی کرد اما حکایت ما چیز دیگری است. ما همزمان که هنرمندی را از کف میدهیم، مظاهری از هنرمان نیز ناپدید میشود. اکنون یاد رسولبخش و عیسی رستمی را زمانی گرامی میداریم که حیدرعلی عاشقها پا در مرز میان ماندن و رفتن دارند. در هنگام نگارش این یادداشت به یاد شعری میافتم که ما را نهیب میزند: نه بر مرده بر زنده باید گریست.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه