خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید

اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد




جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی

یک مسأله با چند پاسخ
ترامپ در مورد یکی از کارکنان شورای امنیت ملی سؤال کرد که من قصد داشتم او را اخراج کنم. این کارمند از آغاز رقابت‌های انتخاباتی یکی از حامیان ترامپ بود. من به رئیس جمهوری گفتم که این فرد بخشی از «معضل درز اطلاعات محرمانه» از شورای امنیت ملی به رسانه‌ها است ولی او اصلاً تعجب نکرد و در عوض گفت: «تعداد زیادی از مردم اطلاعات زیادی درباره موضوعات مختلف دارند.» چنین رفتاری، یکی از مهم‌ترین مشکلات مدیریتی مرا در شورای امنیت ملی برجسته می‌کرد؛ مواجهه با بحران سوریه و همزمان تلاش برای هماهنگ کردن نیروهای مشغول به کار در شورا و هم‌جهت کردن همه آنها برای تعقیب یک هدف مشترک. این کاری بس دشوار بود، مثل تغییر خطوط در بازی‌ هاکی وقتی که توپ در خط دفاعی شماست و ممکن است به دریافت گل منجر شود. اکنون زمان واکنش آرام و با طمأنینه نبود، چرا که در این صورت از حوادث عقب می‌ماندیم و روند تحولات از ما پیشی می‌گرفت. تنها پیشنهادی که در روز یکشنبه می‌توانستم ارائه دهم این بود که از کارکنان شورای امنیت ملی بخواهم هر چه در توان دارند به کار بگیرند و تلاش کنند تا اقدامات و فعالیت‌های رژیم اسد (و اینکه آیا حملات بیشتری در راه است) را به دقت رصد کنند و گزارش‌های دقیقی را به همراه گزینه‌های پیشنهادی برای پاسخ احتمالی امریکا آماده نمایند. من جلسه شورای امنیت ملی را برای ساعت 6 و 45 دقیقه صبح روز دوشنبه نهایی کردم تا ببینیم دقیقاً در کجای این بحران ایستاده‌ایم و نقش آفرینی احتمالی روسیه و ایران را نیز ارزیابی کنیم. ما به تصمیماتی نیاز داشتیم که با تصویر عمومی سوریه و عراق در دوران پساداعش همخوان و هماهنگ باشد. ما باید از واکنش‌های مقطعی و سطحی پرهیز می‌کردیم.
بامداد دوشنبه و چند دقیقه مانده به ساعت 6 من با همراهی تعدادی از مأموران پلیس مخفی که تیم حفاظتی تازه من بودند، با دو خودروی شاسی بلند نقره‌ای خانه را به مقصد کاخ سفید ترک کردم. وقتی به نزدیکی بال غربی کاخ رسیدم، «جان کلی» رئیس کارکنان کاخ سفید را دیدم که قبل از من به مقابل دفتر کارش در طبقه اول گوشه جنوب غربی ساختمان رسیده بود، دفتر وی از طریق یک سرسرا به دفتر من در گوشه شمال غربی متصل می‌شد. خوش و بش کوتاهی با کلی کردم و عازم دفترم شدم. در طول هشت ماه، من و کلی هر زمان که در واشنگتن بودیم معمولاً هر روز حدود ساعت 6 صبح در محل کارمان حاضر بودیم، یک هماهنگی عالی برای شروع یک روز کاری. جلسه کارکنان شورای امنیت ملی که رأس ساعت 6 و 45 دقیقه تشکیل شد، نظر من – ظاهراً نظر ترامپ هم چنین بود – را مبنی بر اینکه حمله شیمیایی به دوما نیازمند یک پاسخ محکم و فوری است، تأیید کرد. امریکا مخالف کاربرد سلاح‌های کشتارجمعی شامل تسلیحات اتمی، شیمیایی و میکروبی توسط هر کسی است و آن را در تعارض با منافع ملی خود می‌داند. سلاح‌های کشتارجمعی دست هر کسی که باشد از جمله دشمنان راهبردی ما، کشورهای یاغی یا تروریست‌ها، خطری برای مردم امریکا و متحدان ما محسوب می‌شود.
سؤال مهمی که متعاقباً و در گفت‌وگوهای پس از جلسه شورای امنیت ملی مطرح شد این بود که آیا ایجاد بازدارندگی به منظور جلوگیری از کاربرد مجدد سلاح‌های کشتارجمعی در آینده، مداخله گسترده‌تر امریکا در جنگ داخلی سوریه را اجتناب‌ناپذیر نمی‌کند؟ به نظر من نه. منافع حیاتی ما در مقابله با حملات شیمیایی می‌توانست بدون ساقط کردن بشار اسد محقق شود، چون هم کسانی که طرفدار اقدام شدید علیه رژیم اسد بودند و هم کسانی که با این کار مخالف بودند، از سقوط اسد و بروز خلأ در سوریه هراس داشتند. استفاده از نیروی نظامی برای جلوگیری از به‌کارگیری سلاح‌های کشتارجمعی در آینده توسط اسد و دیگران قابل توجیه بود. از نظر ما سوریه از لحاظ راهبردی یک موضوع فرعی بود و اینکه چه کسی بر آن کشور حکومت می‌کند نباید ما را از ایران به عنوان یک تهدید واقعی غافل کند.
ساعت 8 و پنج دقیقه صبح به جیمز متیس، وزیر دفاع تلفن کردم. او معتقد بود که مشکل اصلی روسیه است و به توافق غیرعاقلانه اوباما با پوتین در سال 2014  اشاره می‌کرد که قرار بود قابلیت تسلیحات شیمیایی سوریه را از بین ببرد ولی به صراحت می‌توان گفت که این اتفاق هرگز نیفتاد و حالا ما مجدداً در این شرایط قرار گرفته بودیم. جای تعجب ندارد که روسیه پیش‌تر اسرائیل را به عنوان عامل حمله شیمیایی به دوما معرفی کرده بود. من و متیس پاسخ‌های احتمالی به حمله شیمیایی سوریه را بررسی کردیم و او گفت که گزینه‌های نظامی «سبک، متوسط و سنگین» را برای ملاحظه رئیس جمهوری ارائه خواهد کرد که به نظر من هم رویکرد درستی بود. من متوجه شدم که برخلاف سال 2017 فرانسه و بریتانیا واقعاً آماده هستند به اقدامات تحت رهبری امریکا علیه سوریه بپیوندند که به اتفاق وزیر دفاع به این جمع‌بندی رسیدیم که این هم می‌تواند یک گزینه اضافی باشد. من در این گفت‌وگوی تلفنی احساس کردم که آقای متیس مطالبش را از روی یک متن آماده شده می‌خواند.
پس از آن سِر «مارک سدویل» مشاور امنیت ملی بریتانیا در ادامه رایزنی‌های بوریس جانسون با جرد کوشنر، به من تلفن کرد تا تحولات سوریه را بررسی کنیم. سدویل نخستین همتای خارجی من بود که پس از انتصابم به عنوان مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری امریکا با من صحبت می‌کرد و این گفت‌وگویی فراتر از یک تماس تشریفاتی بود. اینکه برای تحقق اهداف دفاعی و سیاست خارجی، متحدان خود را نزدیک‌تر از همیشه در کنارمان داشته باشیم، موضع ما را در مسیر سختی که در پیش رو داشتیم تقویت می‌کرد و تحقق چنین شرایطی یکی از اهداف اصلی برنامه‌های من بود. سدویل گفت روشن است که بازدارندگی مورد نظر ما ناکام مانده و اسد مهارت بیشتری برای پنهان کردن کاربرد سلاح‌های شیمیایی پیدا کرده است.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7404/4/549686/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها