خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
صدور حکم عفو «اسکوتر لیبی»
در ساعت 9 و 15 دقیقه صبح جمعه، کِلی رئیس کارکنان کاخ سفید مرا احضار کرد و گفت که ترامپ همین الان تماس گرفت و چند نکته را گوشزد کرد از جمله اینکه قصد دارد بسته عملیاتی طراحی شده برای حمله به سوریه را یک بار دیگر مرور کند. ترامپ دیروز موافقت خود را با این بسته اعلام کرده بود. سریع متیس وزیر دفاع و دانفورد رئیس ستاد مشترک ارتش را پشت خط آوردیم تا ترامپ که هنوز در بخش مسکونی کاخ سفید بود با آنها صحبت کند. رئیس جمهوری در این گفتوگو اعلام کرد؛ «هدفهای تعیین شده برای حمله را دوست ندارم. من به خاطر حمله به این هدفهای کم اهمیت احتمالاً با انتقاداتی مواجه خواهم شد.» او همچنین کمی هم در مورد خطر نشت مواد شیمیایی نگران بود، هرچند که متیس در جلسه دیروز تأکید کرده بود که کارشناسان پنتاگون معتقدند که خطر نشت شیمیایی منتفی است. ترامپ گفت: «در این فکر هستم با انتشار توئیتی اعلام کنم که ما یک حمله طراحی کرده بودیم ولی با توجه به اینکه اهداف تعیین شده دیگر چندان مناسب به نظر نمیرسند، حمله را لغو کردیم ولی انگشت من همچنان روی ماشه است.» من (از عصبانیت و تعجب) نزدیک بود منفجر شوم و داشتم تصور میکردم که الان متیس و دانفورد چه حالی دارند. اما کِلی آرام و بی تفاوت به نظر میرسید، شاید به این دلیل که بارها چنین شرایطی را در این دولت تجربه کرده بود. ترامپ دوباره تکرار کرد؛ اهداف خوبی نیستند، «ما تقریباً چیزی را نابود نمیکنیم.»
من گفتم ما باید در مورد حملات سنگینتری توافق میکردیم ولی اکنون زمان مناسب برای تغییر عقیده نیست که حملات را کنار بگذاریم و فقط به ارسال توئیت بسنده کنیم. بقیه هم با نظر من موافقت داشتند. ترامپ از آلمانها عصبانی بود و مقدمه چینی میکرد که از پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) هم خارج شود. او همچنین مصمم بود که جلوی اجرای پروژه بزرگ انتقال مستقیم گاز طبیعی روسیه به آلمان (با خط لولهای به طول هزار و 222 کیلومتر) از طریق دریای بالتیک را بگیرد. این خط لوله انتقال گاز به «نورد استریم 2» مشهور است. بحث در مورد این خط لوله جزو دستور جلسه ما نبود ولی وقتی مطرح شد، ترامپ از منوچین وزیر خزانهداری خواست حتماً روی موضوع کار کند. وی گفت: به خاطر بحران سوریه، از این موضوع غافل نشوید. رئیس جمهوری سپس وارد بحث واکنش متقابل و احتمالی روسیه به حمله امریکا به سوریه شد. وی از جمله احتمال حمله روسیه به شناورهای نیروی دریایی امریکا و مثلاً غرق کردن یکی از آنها را مطرح کرد که متیس به رغم حضور چندین کشتی جنگی روسیه در شرق مدیترانه اطمینان داد که چنین اقدامی بسیار بعید است. بعد از کش و قوسهای فراوان و طرح سخنان بی ربط، به نظر میرسید که ترامپ قانع شده که حمله طراحی شده مطابق برنامه پیش برود، پس از رضایت نسبی ترامپ، کِلی بلافاصله گفت؛ پس ما رضایت شما را به عنوان فرمان شروع حمله در ساعت 21:00 ابلاغ میکنیم. به این ترتیب سخنرانی جمعه شب را در واقع برای اعلام خبر حمله به سوریه به مردم امریکا برنامهریزی میکنیم. ترامپ پاسخ داد؛ بله موافقم. این فرآیند یعنی تماس ترامپ با کِلی و بعد مداخله کِلی نشان داد که چقدر از وظایف مشاور امنیت ملی را او انجام میداده است. مک مستر سَلَف من هم هفته گذشته اشاراتی به این موضوع کرده بود. در هر صورت من خوشحال بودم که حداقل این بار تجربه کِلی در کاخ سفیدِ تحت رهبری ترامپ به دادمان رسید و مانع از گسترش بیشتر هرج و مرج و بی برنامگی شد. مداخله کلی باعث شد تصمیمی که به طور کامل در مورد آن بحث و گفتوگو شده بود (هرچند از نظر من تصمیمی کافی و قاطع نبود) مطابق برنامه پیش برود.
خوشبختانه در ادامه روز، با وقفه و سکته بیشتری مواجه نشدیم و تماس با اعضای کلیدی مجلس سنا و مجلس نمایندگان را شروع کردیم تا آنها را در جریان تصمیم رئیس جمهوری برای حمله به سوریه قرار دهیم. مکرون رئیس جمهوری فرانسه نیز دوباره با ترامپ تماس گرفت تا اطلاع دهد که با پوتین صحبت کرده و همه چیز در مسکو خوب به نظر میرسد. رئیس جمهوری روسیه طبق معمول به مکرون گفته بود که حملات شیمیایی کار نیروهای اسد نبوده ولی همه ما میدانستیم که او دروغ میگوید. پوتین همچنین تأکید کرده بود که اگر در گزارشهای منتشره حملات شیمیایی در سوریه به غلط به دولت بشار اسد نسبت داده شود، از نظر تبلیغات و کار روابط عمومی جای تأسف بسیار خواهد داشت. حدس مکرون بر این بود که دولت روسیه یک کمپین تبلیغاتی را برای تحت تأثیر قرار دادن افکارعمومی در فرانسه و بریتانیا و حتی احتمالاً در امریکا کلید زده است. بعد از پایان مکالمه تلفنی مکرون و ترامپ، من حدود نیم ساعت دیگر در محل کار رئیس جمهوری در اتاق بیضی ماندم. ترامپ پرسید اوضاع چطوره؟، «این همان چیزی است که تو از مدتها قبل برای آن تمرین کرده ای.» وی در ادامه بحث را عوض کرد و مجدداً مثل چند روز قبل، احتمال عفو «اسکوتر لیبی» را مطرح کرد که من قویاً از این پیشنهاد حمایت کردم. لیبی را از زمان دولت بوش پدر میشناختم و احساسم این بود رفتاری که با او در قضیه «والری پلام» شد، نشان داد چرا مفهوم «استقلال وکلا» این قدر معیوب و غیرمنصفانه است (اسکوتر لیبی که سمتهای مهمی را در دوران ریاست جمهوری بوش پسر در کاخ سفید داشت در سال 2005 مجبور شد از سمتهای دولتی خود استعفا دهد و متعاقباً در چندین اتهام از جمله افشای هویت «والری پلام» مأمور مخفی سیا و همچنین دادن شهادت دروغ به زندان و ممنوعیت انجام فعالیتهای حقوقی محکوم شد). ترامپ چند ساعت بعد حکم عفو لیبی را امضا کرد. بعد از ظهر همان روز «استفن میلر» گروه نویسندگان سخنرانیهای ترامپ را آورد تا درباره متن سخنرانی امشب، گفتوگو کنند. پیشنویس سخنرانی ترامپ که مربوط به بحران سوریه بود، خوب به نظر میرسید. ساعت پنج عصر دوباره به اتاق بیضی برگشتم. ترامپ کلمه به کلمه سخنرانی را مرور و اصلاح کرد. پمپئو حدود ساعت سه و 40 دقیقه تلفن کرد و من تأیید صلاحیتش را به عنوان وزیر خارجه توسط سنا تبریک گفتم. او از جیناهاسپل جانشین خود در سازمان سیا خواسته بود که به ترامپ بگوید آمادگی دارد حتی اقدامات شدیدتری را علیه سوریه انجام دهد. این اعلام آمادگی نشانه خوبی بود که اگر در ساعات آینده باز هم در تصمیم حمله به سوریه مشکل و دو دلی ای پیش میآمد میتوانستیم روی پمپئو به عنوان رئیس سیا و بزودی وزیر خارجه حساب کنیم. البته در ساعات اولیه جمعه شب فعالیتهای آمادهسازی برای حمله بخوبی در جریان بود و با توجه به اینکه این عملیات قرار بود یک عملیات یکپارچه و منسجم باشد، اصابت موشکها به اهداف مشخص شده باید همزمان صورت میگرفت و به همین دلیل برخی واحدهای عملیاتی که فاصله زیادی با خاک سوریه داشتند باید زودتر دست به کار میشدند تا مهماتشان همزمان با بقیه واحدها به هدف اصابت میکرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه