کاروان ایران در المپیک لندن
نخستین حضور، نخستین مدال
ایران در بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۴۸ لندن برای نخستین بار بهطور رسمی و با کاروانی متشکل از 36 ورزشکار در 5 رشته ورزشی شرکت کرد، البته پیش از آن فریدون مالکوم شمشیرباز ایرانی بهعنوان تنها ورزشکار کشورمان در المپیک 1900 فرانسه حاضر شده بود ولی ایران کاروان رسمی به این بازیها اعزام نکرده و در کمیته المپیک هم عضویت رسمی نداشت و از همین رو المپیک لندن را باید نخستین حضور رسمی کشورمان در این رقابتها در نظر گرفت.
المپیک 1948 لندن (1327) اولین دور این بازیها بعد از جنگ جهانی دوم بود، مسابقاتی که بهدلیل مشکلات اقتصادی و سیاسی کشورهای جهان دوره «ریاضت» خوانده میشود. در این دوره از بازیها کشورهای شکست خورده در جنگ، یعنی آلمان، ایتالیا و ژاپن اجازه حضور در رقابتها را پیدا نکردند و از دور بازیها حذف شدند. در المپیک لندن 59 کشور از جمله ایران با 4099 ورزشکار حضور داشتند و بازیها در 19 رشته و در استادیوم ویمبلی برگزار شد.ایران که در سال 1947 (1326) بهصورت رسمی به عضویت کمیته المپیک پذیرفته شد در سال 1948 با یک کاروان از ورزشکاران جوان راهی بزرگترین رقابتهای ورزشی جهان شد و در نهایت این رقابتها را با یک مدال برنز بسیار ارزشمند (نسبت به شرایط کشور بعد از جنگ جهانی دوم) به پایان رساند. شیرینترین لحظه این دور از رقابتها برای ایران دقایقی بود که جعفر سلماسی بهعنوان اولین ورزشکار ایرانی روی سکو رفت و نشان برنز (سوم) المپیک را دور گردن انداخت و نام خود را بهعنوان نخستین ورزشکار ایرانی که در المپیک مدال دریافت کرده است، ثبت کرد. در این دوره از بازیها هیچ زن ورزشکاری عضو کاروان ایران نبود و تمام 36 ملی پوش ایرانی در رشتههای مختلف مرد بودند. کاروان ایران را 13 بازیکن بسکتبال، 8 ورزشکار در رشته مشتزنی، 3 تیرانداز، 5 وزنه بردار و 7 کشتی گیر تشکیل میدادند.
تیم بسکتبال ایران که با حضورکاظم اشتری، حسین جبارزادگان، هوشنگ رفعتی، ابوالفضل صلبی، اصغر احساسی، حسین کاراندیش، فریدون صادقی، فریدون اسفندیاری، فرهنگ مهتدی، ضیاءالدین شادمان، حسین سرودی، حسین هاشمی و به مربیگری کاظم رهبری به این بازیها اعزام شده بود در دور اول با فرانسه، مکزیک، ایرلند و کوبا هم گروه شد که سه بازی خود را باخت و تنها توانست در مقابل تیم ملی ایرلند با نتیجه 49 به 22 برنده از زمین بیرون بیاید.
در جریان مسابقات مشتزنی هم که ورزشکاران ایرانی در وزنهای 51 ، 54 ، 58 ، 62 ، 67 ، 73 ، 80 کیلوگرم و مثبت 80 کیلوگرم شرکت کرده بودند در تمام مسابقات شکست خوردند بجز یک مسابقه که در آن حسین طوسی در وزن 73 کیلوگرم حریف سوئدی خود را در دور اول شکست داد ولی در دور دوم به ورزشکار ایرلندی باخت و از دوربازیها حذف شد.در رشته تیراندازی فرهنگ خسروپناه در۵۰ متر تفنگ درازکش رتبه ۶۹ را به دست آورد. او در۳۰۰ مترتفنگ سه حالته رتبه۳۶ جهان را کسب کرد. صمد ملازال در۵۰ مترتفنگ درازکش به رتبه۷۱ جهان رسید و در ۳۰۰ متر تفنگ سه حالته نفر 34 جهان شد. محمود سخایی هم در۵۰ مترتفنگ درازکش 67 جهان شد و در رشته 30۰ متر تفنگ سه حالته کارش را با جایگاه ۳۵ به پایان رساند.
اما در بازیهای المپیک لندن ورزشکاران دو رشته ورزشی کمی بهتر ظاهر شدند؛ کشتی و وزنه برداری. در کشتی آزاد منصور رئیسی در وزن 52 کیلوگرم توانست با دو برد (حریف استرالیایی و هندی) و دو باخت (حریف امریکایی وترکیه ای) به رتبه چهارم دست پیدا کند ولی شش کشتی گیر دیگر کشورمان رقابت هایشان را با رسیدن به جایگاه 5 تا 16 جهان به پایان رساندند. در وزنهبرداری هم محمود نامجو (۵۶ کیلوگرم) به رتبه 5، اسدالله میهنی(5/67 کیلوگرم) به رتبه 19، ناصرمیرقوامی (۷۵ کیلوگرم) به جایگاه ۱۳، رسول رئیسی (5/82 کیلوگرم) به رتبه 8 و جعفر سلماسی (60 کیلوگرم) به مدال برنز دست پیدا کردند.
ممنوعیت فروش مشروبات الکلی در مشهد و قم
فرزانه قبادی/ مصرف و معامله مشروبات الکلی در ایران از دوران صفویه بهصورت رسمی با ممنوعیت و مجازات همراه شد. تا جایی که مجازاتهایی مثل «ریختن سرب گداخته در حلق شراب خوار» توسط مأموران حکومت صفوی در میان صفحات تاریخ ثبت شده است. اما در قرن حاضر اولین بار در کابینه سید ضیا (بعد از کودتای 1299) واردات مشروبات الکلی به کشور ممنوع شد. اسفند 1299 بود که هیأت وزیران در مصوبهای ورود ﮐﻠﯿﻪ ﻣﺸـﺮوﺑﺎت الکلی خارجی به ایران را ممنوع اعلام کرد و دستوری مبنی بر تعطیلی کلیه مشروب فروشیها صادر شد. در همین مصوبه قرار بر این شد که در میهمانیهای رسمی دولتی دوغ و شربت قند به جای شراب سرو شود. طبق این قانون خرید و فروش الکل فقط برای مصارف دارویی و در داروخانهها امکانپذیر بود. آن روزها دلیل این امر اینطور اعلام شد که قزاقها ممکن است با زیاده روی در مصرف مشروبات مزاحمتهایی برای مردم ایجاد کنند. این قانون با اعتراض شیرکچیهایی که در پی اجرای این قانون دچار ضرر و زیان شده بودند، همراه شد. در پی اجرای این قانون جمعی از مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان هم برای ابراز مخالفت با این قانون در مقابل منزل سیدضیاءالدین طباطبایی رئیس الوزراء وقت تجمع کردند. سفارتهای بلژیک و انگلیس هم در نامههایی به وزارت امور خارجه اعتراض خود را در مورد این قانون اعلام کردند.
بعد از تحولات سال 1320 اعتراضاتی از سوی روحانیون برای برخورد حکومت با استفاده از مشروبات الکلی در جامعه مطرح شد. روحانیون و افراد مذهبی مشروبات الکلی را امالفساد و امالخبائث میدانستند و معتقد بودند مصرف مشروبات زمینه ساز چاقو کشیها و جرمهای اجتماعی است. این اعتراضات در نهایت منجر به تصمیم دولت در دوازدهم تیر 1327 شد که طبق آن خرید و فروش مشروبات الکلی در شهرهای مذهبی قم و مشهد ممنوع اعلام شد و پس از آن هم «قانون منع تهیه و خرید و فروش و مصرف نوشابههای الکلی و تریاک و مشتقات آن» در سال 1331 توسط مجلس تصویب شد. طبق این قانون دولت موظف شد: «به فاصله شش ماه ورود، تهیه، خرید و فروش و مصرف کلیه نوشابههای الکلی و تریاک و مشتقات آن و نیز کشت خشخاش را از سال 1333 به بعد در سراسر کشور ممنوع کند». این قانون با توجه به حوادثی که در ماههای بعد از آن در فضای سیاسی پیش آمد و کودتای مرداد سال 1332، اجرایی نشد.
جمعیت تهران از پریشانی شهرستان ها است
جمعیت تهران از پریشانی شهرستانها است، شهر تهران بسرعت شگفتآوری رو به شمال پیش میرود و داد و ستد اراضی و ساختمان در پایتخت از بهترین معاملات روزانه است و بدون تردید سود دارد و زیانی ندارد. شهربانی کل کشور با توجه به کثرت روزافزون وسایط نقلیه برای جلوگیری از تلفات، مقررات سخت در قسمت رانندگی وضع و منتشر میکند و پیوسته بر تعداد پاسبانها اضافه میکند. علاوه بر هزاران اتومبیل شخصی و دولتی، دو هزار تاکسی به قیمت حداقل صدوبیست میلیون ریال در شهر تهران کار میکنند. شرکت تلفن شش هزار شماره تلفن علاوه بر ده هزار شماره فعلی پیش فروش میکند و هنوز سیم کشی آن را شروع نکرده نمرات تلفن به چند برابر خرید و فروش میشود. شهرداری تهران در نقاط مختلف شهر حفر چاه میکند و برای تأمین آب مورد نیاز مردم بذل مساعی میکند و هر شب در رادیو از اقداماتی که برای رفاه حال اهالی محترم پایتخت نموده داد سخن میدهد. اداره برق تهران برای تأمین روشنایی پایتخت، با دریافت میلیونها ریال وام از بانک ملی ایران کارخانه برق دیگری خریداری میکند... وزارت پست و تلگراف در نقاط مختلفه شهر دفاتر تلگراف و گیشه پست دایر میکند. بهداری، مؤسسات بهداشتی خود را در تهران توسعه میدهد. دادگستری بر شعب دادگاهها میافزاید. اداره آمار دفاتر جزء در حوزههای مختلف شهر تشکیل میدهد. بودجه ساختمانی وزارتخانهها هر سال اضافه میشود. تشکیلات ثبت تهران و دفاتر اسناد رسمی روزانه بیشتر میشود. اینها همه دلیل بارزی بر افزایش روزانه جمعیت پایتخت است... مسئولی نیست که از او بپرسند علت افزایش روزانه جمعیت تهران چیست و ازکجا سرچشمه میگیرد؟ آیا این فزونی جمعیت تهران مولود بهداشت تهران است که باید متذکر شوم تهران از کثیفترین پایتختهای دنیا است.در جویهای تهران موادی هست که به زحمت نام مایع میتوان بر آن نهاد. آیا در ظرف سنوات اخیره وسایل تأمین زندگی خانوادگی و امرار معیشت بهطوری سهل و ساده شده که جوانان تهران همگی به ازدواج گراییده و در اثر توالد و تناسل بر تعداد نفوس افزوده شده و نسل بیست ساله است که تهران را بزرگ کرده؟ آمار مبتلایان به امراض مسریه، رواج فقر، ترقی روزافزون هزینه زندگی، فرار جوانان از تأهل و مقایسه آمار دفاتر طلاق با آمار دفاتر ازدواج نیز به این سؤال پاسخ منفی میدهد و خلافش را ثابت میکند. آیا از امریکا و اروپا، ... سیل مهاجر به تهران روی میآورند تا از منابع طبیعی و موهبت خداداد تهران بهرهمند شوند؟...این جمعیت از کجاست از آسمان میبارد یا از زمین میجوشد؟ هیچکدام، این جمعیت تهران از پریشانی شهرستانها است. اینها همه مردمی هستند که از شهرها فوج فوج به تهران میآیند...
روزنامه کیهان- پنجشنبه 19 فروردین 1327
خسرو روزبه مارشال ایران!؟
هفته گذشته خسرو روزبه افسر فراری ارتش توسط مأموران شهربانی دستگیر شد.
این خبر چون برق بسرعت در تمام کشور منتشر گردید زیرا همکاری بسیار نزدیک روزبه با دموکرات نماهای آذربایجانی و مواضعه[همدستی] او برای تهیه فرار افسران یا سران حزب توده و مخالفت او با سازمان ارتش و نوشتن مقالات مختلفی علیه ارتش در روزنامههای حزب توده و بازداشت اولیه او در زندان دژبانی و فرار اسرار آمیزش، او را بهصورت مرد اسرارآمیزی درآورده بود.
چندی قبل یکی از روزنامههای انگلیسی نوشته بود که روزبه یا «لنین ایران» در یکی از نقاط دورافتاده قفقاز شب و روز به طرح نقشههای جنگی برای حمله به مرزهای ایران اشتغال دارد و فرمانده قوای مهاجم نه [جعفر] پیشهوری و نه غلام یحیی [دانشیان] و نه افسران خارجی هیچکدام نخواهند بود، بلکه این خسرو روزبه افسر فراری ارتش است که فرماندهی مهاجمین را در آینده بهدست خواهد گرفت.
این خبر در محافل دست چپ و منتسب به سیاست همسایه شمالی موجب مسرت گردید. منتها اختلاف آزادیخواهان؟! با آن روزنامه انگلیسی بر سر این بود که اگر هرکس فقط به نام مبارزه با ارتجاع، مزدوری و جاسوسی دیگران را قبول کند و برای لگدکوب کردن کشور از قوای خارجی استمداد کند و فرماندهی قوای متجاوز را عهده دار شود، او را نمیشود با [ولادیمیر] لنین مقایسه کرد بلکه باید او را «تیتوی ثانی» [مارشال یوسیپ بروز تیتو] خواند.شاید همین مقاله روزنامه انگلیسی سبب گمراهی و آفتابی شدن خسرو روزبه شده باشد. به هر حال پانزده روز پیش به شهربانی خبر میرسد که خسرو روزبه را در چند جا با لباسها و قیافههای مختلف دیدهاند. شهربانی با جدیت کاملی به جستوجو میپردازد و بالاخره مأموران شهربانی و رئیس شهربانی پساز چند روز جستوجو و زحمت او را در باغ مهندس شریفی دستگیر مینمایند....
میگویند خسر و روزبه طبق قرائنی که در دست میباشد در قتل محمد مسعود دست داشته است....
خسرو روزبه از کلیه جریانات سیاسی دو سال و نیم اخیر اسراری میداند که اگر فاش شود بهنفع کشور خواهد بود. همان فرار اسرارآمیز او از زندان دژبان، قطعاً مقدماتی داشته است که دست مقامات ذی نفوذ در آن وارد بوده است، والا چگونه امکان دارد که یک نفر زندانی بتواند به این سهولت از زندان و در برابر چشم نگاهبانان فرار کند. دلایلی نیز در میان است که گذشتن خسرو را از مرز تأیید میکند.خسرو روزبه یک افسر فراری عادی نباید تلقی بشود، چه بسا بتوان مطالب بسیار مهمی را در صورت جدیت مقامات کشف جرم، از دهان او بیرون آورد که برای حفظ امنیت و استقلال کشور مفید باشد.گرفتاری روزبه نشان میدهد که مأموران شهربانی جداً مراقب اوضاع میباشند ولی اصرار ارتش در بردن روزبه به دژبانی قدری اذهان را مشوش داشته است چون در تاریخ نظیر خیانت روزبه، وقایعی روی داده است که فقط به حکم «بر نیاید ز مردگان آواز» قبل از اینکه اینگونه زندانیهای مهم بتوانند حقایقی را ابراز و مسائلی را فاش نمایند راه عالم دیگر در پیش گرفتهاند.
هفته نامه الفبا- شنبه 28 فروردین 1328
تهیه و تنظیم:حسن مجیدی
نویسنده شهیر امریکایی وارد تهران شد
ویل دورانت درایران
دکتر ویلیام ج. دیورانت [ویلیام جیمز دورانت. ویل دورانت] مورخ و نویسنده شهیر امریکای امروز از بغداد بوسیله هواپیما وارد تهران شد و عده کثیری از دانشمندان و اعضای سفارت کبرای امریکا از ایشان استقبال نمودند و قرار است تا تاریخ ۱۳ اردیبهشت به قاهره عزیمت کنند.دکتر دیورانت تاکنون کتابهای معروف بسیاری تألیف کرده است که از آن جمله یکی کتاب «تاریخ تمدن» است که به ۱۲ زبان مختلف ترجمه شده و شهرت عظیمی کسب کرده است. دکتر دیورانت اکنون نیز مشغول تألیف هشت جلد کتاب تاریخ تمدن میباشد و تاکنون سه جلد آن را به اتمام رسانده است.این دانشمند امریکایی در تاریخ ۱۸۸5 از یک خانواده کانادایی فرانسوی الاصل در نرث آدامس[آدامز] واقع در ایالات متحده امریکا متولد شده و تحصیلات خود را در کالج سنت پترز نیوجرزی پایان رسانید سپس تا مدتی بتدریس زبانهای خارجی مشغول بود و بعد بنا به تقاضای والدینش که مایل بودند دیورانت کشیش بشود وارد دیر ستون هال شد ولی در سال ۱۹۱۱ دیر مزبور را ترک گفت.سپس تا مدتی در کشورهای اروپا به سیاحت پرداخت و در سال ۱۹۱۷ به اخذ درجه دکتری از دانشگاه کلمبیا در رشته فلسفه نائل آمد و مدت یک سال در همان دانشگاه مشغول تدریس فلسفه شد.در ضمن ریاست آموزشگاه اکابر مخصوص کارگران را عهده دار شده و تا سال ۱۹۲۷ به این سمت باقی ماند. دکتر دیورانت سپس به تألیف کتب فلسفی پرداخت و با انتشار کتاب «تاریخ فلسفه» شهرت فوقالعادهای کسب کرد.
روزنامه کیهان- دوشنبه 30 فروردین 1327
بیانیه آیتالله کاشانی
حمایت از فلسطین در مسجد شاه
روز جمعه در تجمع عده کثیری از اهالی پایتخت که در مسجد شاه برگزار شد، بیانیهای از طرف آیتالله حاج سید ابوالقاسم کاشانی به مناسبت وقایع فلسطین و توطئه انگلیسیها قرائت شد:
«... متأسفانه در نتیجه تحولات و پیدایش سیاست های بوقلمونی جهان و بخصوص روی کار آمدن حکومتهای جبار و تبهکار و نفوذ سیاست و مداخلات خائنانه استقلال شکنانه شوم استعماری، زنجیر اتحاد و یگانگی و آن معنویت و برادری و برابری را که اسلام به دور خود کشیده و با نیروی ایمان، دانههای محکم آن را به هم متصل و پیوست نموده بود از یکدیگر گسیخته و خاک ذلت بر سر مسلمین عموماً ریختند.
برادران عزیز مسلمان! امروز بیش از همه چیز به اتحاد و برابری و یکرنگی و صمیمیت احتیاج داریم، چنانچه خداوند میفرماید: «یا ایها الذین آمنوا ادخلو فی السلم کافه و لا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین» باید با ایمان به مبدأ حق و حقیقت و در سایه تعالیم اسلامی سعی کنیم ریشههای فساد و بدبینی را از بیخ و بن برکنیم و خود را مشمول آیه «انالله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص» بداریم. خداوند تبارک و تعالی کسانی را که در راه او فداکاری میکنند و دسیسههای کفر در آنها رخنه ندارد دوست دارد، به طوری که پیغمبر اکرم فرموده: «المؤمنون کبنیان واحد یشد بعضاً بعضا» یعنی مسلمانان مانند اجزای یک ساختمانند که یکدیگر را نگاه داری مینمایند. اسلام حدود و ثغوری برای مسلمین تعیین نکرده و نقطه یا سرزمین معینی را برای آنها وطن قرار نداده است و همه مناطق و ممالک اسلامی وطن مسلمین است و بر مسلمانان لازم نموده است که اگر چنان که برای برادران مسلمان زحمت و مشقتی پیش آید، بکوشند و به کمک یکدیگر رفع نگرانی از خود بنمایند. اسلام با تمام قوا بر آن بوده است که مسلمین اختلافات را کنار گذارند و متفقاً در یاری و استعانت یکدیگر جدیت نمایند و به مضمون آیه «واعتصموا بحبلالله» کمر همت بر میان بندند. این مصیبتی که اخیراً برای برادران مسلمان فلسطین پیش آمده و ایرانیان را برای همدردی و اظهار تأثر در این مکان گردهم جمع آورده، منشأ آن حس برادری و عواطف دینی و اسلامی است که همه متحداً تأثر و تألم خود را با قلبی آزرده و خاطری پریشان به سمع عموم مسلمین دنیا میرسانیم: چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار.
اکنون که باعث تهییج احساسات مردم ایران و اجتماع عمومی شده است، به سمع آقایان محترم میرساند چنانچه در اخبار روزانه مشاهده کرده اید، بعضی دول، بدون مجوز قانونی، فلسطین را که مراکز مقدسه اسلام و محل مسجد اقصی که قبله مسلمین میباشد و سالیان دراز وطن و مسکن مسلمانان به شمار میرفت و بر آن حکومت میکردند و طی صدها سال جنگهای خونین صلیبی و دادن میلیونها کشته، نتوانستهاند این سرزمین مقدس را از دست مسلمین به در آورند، وطن صهیونیستهایی که از نقاط مختلفه عالم به آنجا مهاجرت کرده، شناختهاند. در صورتی که حکومت اسلام از قدیم الایام بر فلسطین حقی ثابت است و مسلمین دنیا بخصوص ملت مسلمان ایران چنین اجازهای نمیدهند که صهیونیستها به این حق ثابت دست تعدی دراز نموده و با چنگالهای آلوده به فساد و ظلم، برادران مسلمان ما را درهم ریخته و خون آنان را بیرحمانه بریزند....»
روزنامه اطلاعات - دوشنبه 3 خرداد 1327