حکایت شغل خاکستری در شهرهای قرمز
روز خبرنگار در بیمارستان رازی اهواز جشن گرفته شد
زهره افشار-خبرنگار/خبرنگاران خوزستان امسال روز خبرنگار را در بیمارستان رازی اهواز جشن گرفتند. بیمارستان رازی اهواز مدتهاست تختهای خود را به مبتلایان به کرونا اختصاص داده و میزبان بیماران این همهگیری جهانی است. این تنها خبرنگاران خوزستانی نبودند که مطالبات صنفی خودشان را در ۱۷ مرداد سال ۹۹ فراموش کردند؛ بسیاری از خبرنگاران، حتی آنها که بار دوم به کرونا مبتلا شدهاند هنوز پای کارند.
خبرنگاران ایلامی هم در گفتوگو با «ایران» میگویند همقسم شدهاند تا پایان این بیماری جهانی پای کادر درمانی و مسئولان استان بمانند و تا زمان شکست کرونا قلمهایشان را زمین نگذارند. برخی از این خبرنگاران در راهی که انتخاب کردهاند خود هم دچار کرونا شدهاند. خبرنگاران خوزستانی مبتلا به کرونا از حمایت استانداری خبر میدهند اما کسی از حال خبرنگاران مبتلا به این ویروس در لرستان خبری نمیگیرد. «علی لطیفی» خبرنگار پایگاه خبری شوشان (نام قدیم خوزستان) در خوزستان به «ایران» گفت: روز خبرنگار امسال با روزهای خبرنگار سال قبل بسیار متفاوت بود. مسئولان امسال از خبرنگاران در فضای باز بیمارستان رازی اهواز که مخصوص بیماران کرونایی است قدردانی کردند. همان بیمارستانی که ما بارها و بارها برای تهیه گزارش میدانی کرونا به آنجا رفته بودیم.
خب خوزستان در بحث کرونا با خیلی از استانها متفاوت بود ما هفتهها در وضعیت قرمز کرونایی و البته دمای بالای 50 درجه بودیم ولی همه این مسائل موجب نشد خبرنگاران قلمهایشان را زمین بگذارند. ما در خوزستان خبرنگاری داریم که دوبار به بیماری کرونا مبتلا شده و با این وصف هنوز در قرنطینه خانگی مطلب مینویسد و پیگیر خبر میشود، البته خوشبختانه تاکنون در خوزستان خبرنگاری نداشتیم که بر اثر بیماری کرونا فوت کند. به گفته وی در حال حاضر چند خبرنگار از جمله عکاس ایرنا با بیماری کرونا درگیر هستند.
وی در همین حال از استاندار خوزستان به خاطر پیگیری شخصی از حال خبرنگارانی که به کرونا مبتلا میشوند قدردانی و تأکید کرد: این زمینه دلگرمی ما را فراهم کرده است. لطیفی همچنین در خصوص مشکلات صنفی خبرنگاران خوزستانی گفت: تا بوده خبرنگاران با مشکلات نداشتن امنیت شغلی، پایین بودن حقوق و نداشتن بیمه درگیر بودهاند اما امسال خبرنگاران این مطالبات را گذاشتهاند انشاءالله برای دوران پساکرونا و سال دیگر! «محمد کریم ویسی» خبرنگار حقالتحریر «ایران» نیز گفت: همزمان با شیوع کرونا در کشور خبرنگاران استان ایلام چه تصویری، چه نوشتاری و چه رسمی و آزاد یک ستاد اطلاعرسانی تشکیل دادند و هم از طریق فضای مجازی بویژه واتس اپ و چه میدانی با مسئولان و مردم در ارتباط بودند.
وی افزود: دیدن صحنههای تلخ و شیرین از کرونا در این چندماهه خبرنگاران ایلامی را هم قسم کرده تا مهار کرونا در کنار مردم و مسئولان پای کار باشند. وی در عین حال از دولتمردان خواست بیشتر به رفع مشکلات خبرنگاران شهرستانی توجه کنند و این مسأله را مدنظر داشته باشند که در حال حاضر نه تنها خبرنگاری حرفه سخت و زیانآوری است، بلکه خطرناک نیز هست و خبرنگار مجبور است برای تهیه گزارش به شهرها و روستاهای با وضعیت قرمز و حتی داخل بیمارستانهای کرونایی برود. «گودرزی» خبرنگار یکی از روزنامههای محلی خرمآباد لرستان هم به «ایران» گفت: از زمان شیوع کرونا سمت و سوی بیشتر خبرها به طرف کرونا رفته است و ما بیشتر پیگیر وضعیت کرونا و کمبود دارو در استانمان هستیم. خب من خبرنگاری با قرارداد یکماهه با حقوق 2 میلیون و 800 هزار تومان هستم که هرکجا برای تهیه گزارش بگویند باید بروم. در همین سرکشیها به بیمارستان شهدای عشایر خرمآباد یک روز خودم احساس کردم که دچار تنگی نفس و تب شدهام.
وقتی پس از 48 ساعت که دلم میخواست کرونا نگرفته باشم ضعف جسمانی مرا مجبور کرد به درمانگاه مراجعه کنم تازه آنوقت بود که کمبودهای درمانی کرونا در استانم را لمس کردم. خب تست کرونا در لرستان ما محدود است و فقط آنهایی که بیش از 30 درصد ریهشان درگیر باشند شانس بستری شدن پیدا میکنند و خود من با وجود اینکه خبرنگاری بودم که روزانه با مسئولان برای کرونا مصاحبه میکردم برای گرفتن تست رایگان کرونا و با دفترچه بیمه با مشکلات بزرگی روبهرو شدم و برای تأمین دارو خانوادهام سرگردان بودند و متأسفانه در دوران قرنطینه خانگی مسئولی از من خبری نگرفت.
حال پس از بهبودی با خودم عهد کردهام تا جایی که میتوانم پیگیر کمبودهای بهداشتی در استانم باشم. «حدیثه ریگی» خبرنگار آزاد در سیستان و بلوچستان هم گفت: من 20 سال است در این حرفه فعالیت میکنم و متأسفانه بهدلیل محدودیتهای کاری هراز گاهی باید با یک نشریه جدید کار کنم.
من خودم اهل روستای «ال گرگ» از توابع شهرستان هیرمند هستم، در جریان کرونا نه تنها بهعنوان یک خبرنگار کار میکردم بلکه پیگیر کمبودهای روستای زادگاه خودم از بابت ماسک و مواد ضدعفونیکننده و غیره بودم. در استان ما زیرساختهای بهداشتی مشکلات بزرگی دارد و من چون این را میدانستم با کمک بهیارانی که در روستای ال گرگ مستقر هستند و دو روستای دیگر راهم تحت پوشش دارند سعی کردم به فرهنگسازی برای رعایت مسائل بهداشتی بپردازم.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه