اخلاقیترین روزنامهنگار حرفهای
مینو بدیعی
روزنامهنگار
در یک صبح زیبای پائیزی، در روزهایی که دوران سرخوشی دبیرستانی بلافاصله به دوران پر تب و تاب و پرشور دانشکده ختم میشد، در یک روز که همه دانشجویان با چهرههای جوان و انگیزهای بسیار قوی در سالنی موسوم به ۱۰۰ در دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی سابق گردهم آمده بودند، چهره یک جوان بلندقد سیهچرده و بسیار آرام در بین آن همه دانشجویان پر سر و صدا و پرهیاهو شاید گم بود اما هیچ کس تصور نمیکرد این جوان محجوب که از شهرستان یزد آمده بود، روزی و روزگاری به مدیریت و سرپرستی همین دانشکده پر سر و صدا منصوب شود.
آن جوان قدبلند آنقدر محجوب و آرام بود که شاید کمتر در جمع دانشجویان پسر پرسروصدا وارد میشد اما همه میدانستند که این جوان اندیشه و همت والایی دارد و راه سترگ روزنامهنگاری و در کنار علم و خلاقیت را بی وقفه میپیماید.
دخترهای دانشکده و همکلاس به این جوان احترام میگذاشتند و پسرهای دانشجو، او را انسانی عمیق و خودساخته میدانستند. او شخصیتی جز محمدمهدی فرقانی نبود که راههای پرفراز و نشیب کار خطیر روزنامهنگاری و دوران شاد اما بسیار جدی کلاسهای رشته علوم ارتباطات اجتماعی را در کنار او و سایر همکلاسیها و بعدها همکاران مطبوعاتی طی کردم. مهدی فرقانی، حسابش از همه جدا بود و این را دانشجویان تیزهوش روزنامهنگاری و روابط عمومی به فراست دریافته بودند و انگار از همان زمان میخواست تجربههای مدیریت عالی دانشگاهی را تجربه کند و یکروز... در کلاس درس تکنیکهای مصاحبه مطبوعاتی دکتر صدرالدین الهی، مهدی فرقانی کاری کرد کارستان و همه به عزم بالای این جوان محجوب و اخلاقمدار ایمان آوردند.
در کلاس درس تکنیکهای مصاحبه همواره روال بر این پایه بود که درس تئوریک را در یک جلسه استاد مطرح میکرد و در جلسه بعدی از دانشجویان میخواست در این مورد کار کلاسی خود را ارائه دهند اما کار کلاسی در حقیقت یک کار شسته و رفته حرفهای بود که اساساً میتوانست در همان زمان با کمی ویراستاری در روزنامه چاپ شود. در آن جلسه موعد استاد سوژه یک مصاحبه سیاسی را داده بود که آن هم مصاحبه با هنری کیسینجر وزیر امور خارجه وقت امریکا بود که در سفری به ایران و در فرودگاه، دانشجویان روزنامهنگاری یعنی ما باید به سراغاش میرفتیم و با او مصاحبه میکردیم. در حقیقت این یک مصاحبه تخیلی بود اما آنقدر سؤالات و جوابها باید دقیق تنظیم میشد که به عنوان یک مصاحبه واقعی قابل چاپ در روزنامه به نظر میآمد.
بسیار کار سختی برای یک جوان ۱۹ یا ۲۰ ساله دانشجو بود چون اطلاعات وسیع و درست میخواست و در عین حال دقت در انجام مصاحبه را چه با شکل طرح پرسشها و چه با پاسخها ایجاب میکرد. در هر جلسه استاد کارهای کلاسی دانشجویان را تحویل میگرفت و در جلسه بعد با بررسی دقیق روی تک تک کارها آنها را میآورد و سر کلاس باردیگر کارهای انجام شده مورد نقد و بررسی خود دانشجویان قرار میگرفت. در چنین جلسهای بود که مهدی فرقانی آن جوان محجوب بهترین کار کلاسی را ارائه داد. استاد گفت این مصاحبه بی نظیر است و قابل چاپ در روزنامه. از آن به بعد بود که همه دانشجویان ، دختر و پسر به اختلاف خود با فرقانی پی بردند و دانستند که از این لحظه فرقانی یک روزنامهنگار حرفهای است.
بعد از آن، مهدی فرقانی با معرفی استادان به روزنامه پیوست اما من نوعی برای رسیدن به جایگاهی که مهدی فرقانی با هوش و درایت سرشار خود در کوتاهترین زمان کسب کرده بود، باید خیلی تلاش میکردم. دو سه سال بعد که من با دریافت مدرک لیسانس و گذشتن دوره سربازی و خدمت در سپاه بهداشت! به روزنامه آمده بودم مهدی فرقانی را در جایگاه معاون سرویس گزارش عریض و طویل کیهان دیدم و من به عنوان یک گزارشگر ساده، همکلاسی سابقم رئیسم شد و چه رئیس واقعاً سختگیر و اخلاقی و کوشندهای. یک کلمه اشتباهی من در گزارشها، واکنش مدیریتی و روزنامهنگاری او را برمیانگیخت و در مقابل اگر کار خوبی انجام میدادی، لبخند تحسین بر صورتش ظاهر میشد. او یک مدیر پایهای خیلی خوب رسانهای بود و اینکه در آغاز جوانی، سمت بالایی به خاطر ردهبندی سازمانی در تحریریه به دست آورده بود نه ناشی از پارتی بازیهای امروزه و زد و بندهای نادرست امروزی، بلکه ناشی از صلاحیت، دانش و تخصصش در رشته روزنامهنگاری بود. او بعد از تغییرات اساسی در تحریریه بعد از انقلاب در کیهان، دبیر سرویس گزارش روزنامه کیهان شد که در شرایط پر تب و تاپ آن روزها جایگاه بسیار سترگی بود و همان طور که گفتم، نسل ما در آن زمان در آغاز جوانی بود و آماده پذیرفتن مسئولیتهای مهم در مهمترین و پرتیراژترین روزنامه آن زمان کشور یعنی کیهان.
از آن به بعد سرویس گزارش روزنامه کیهان با درک بالای فرقانی در زمینه جایگاه ویژه و تخصصی «گزارشنویسی اجتماعی، تحقیقی» در مطبوعات به عنوان صفحه بسیار بارز مطبوعات کشور مطرح شد. نقش فرقانی به عنوان یک گزارشنویس و مصاحبهگر برجسته در ارتقای گزارشنویسی در مطبوعات کشور در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ بسیار بارز است. مهدی فرقانی در عین حال همچنان به عنوان یک چهره آرام و متین و اخلاقمدار در مطبوعات کشور در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ تا زمانی که در روزنامه بود و همین طور سردبیری مجله تخصصی تدبیر را برعهده داشت، باقی ماند. فرقانی نه اهل زد و بند بود و نه رانتخواری مطبوعاتی به سبک امروزیها و مطبوعات آن زمان اصلاً جای این کارها نبود.
او حامی همه همکاران جوانش بود که به کار گزارشنویسی و روزنامهنگاری دلبسته بودند و هرگز از این اصول خویش تخطی نمیکرد. او در اواخر دهه ۶۰ به عنوان نماینده مطبوعات در طرح طبقهبندی مشاغل مطبوعاتی میتوان گفت از جان خویش مایه گذاشت. او در دهه طوفانی ۶۰ که جنگ خانمانسوز رژیم عراق علیه ایران، همه شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و سیاسی کشور را تحت تأثیر قرار داده بود، در سنگر روزنامه با همه توان و قاطعیت خویش ایستاد.
ما نسلی بودیم که زیر بمبارانها و موشکبارانها و در شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی، همه نوع ناهنجاریها را تحمل کردیم و مهدی فرقانی با همان چهره اخلاقمدار با تمامی جان و روح خود در خدمت اطلاعرسانی و آگاهیدهی به مردم جامعه بود. او عضو شورای تیتر بود و به عنوان یک متخصص مطبوعاتی بسیاری از تیترهای شایسته دهه ۶۰ را در روزنامه کیهان با همراهی همکاران دیگر مطبوعاتی نوشت.
او بعد از دهه ۶۰ با عشق و علاقه وافری که به بازگشایی و تداوم رشته علوم ارتباطات اجتماعی تا سطح دکترا داشت، توانست با یاری زنده یاد استاد گرانقدر دکتر کاظم معتمدنژاد این رشته را در سطح دکترا بازگشایی و احیا کند. او در بین همه دانشجویان دکتر معتمدنژاد بدون تردید شایستهترین بود و همواره از این رشته بسیار مهم و جایگاه والای آن در عرصه دانشگاهی حمایت کرده و میکند. مهدی فرقانی از انسانهای نوادر روزگار است و هیچ لکهای به حریم انسانیاش نمیچسبد. در طول نزدیک به ۲۰ سالی که میز کار من در کنار میز او قرار داشت و در طول تمام سالهایی که من معاون سرویس گزارش کیهان بودم، هرگز کلامی ناسره و خارج از اخلاق از او نشنیدم. دل و جان او به روزنامه و سپس به دانشکده وابسته بود و هست. من شرمندهام به خاطر رفتار همه آنانی که این چنین نابخردانه و میتوانم بگویم حسودانه علیه فرقانی گرامی سعایت میکنند. آنان باید بدانند:
برو این دام بر مرغ دگر نه
که عنقا را بلند است آشیانه
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه