در تکاپوی یافتن راهی به فلسفه قیام حسینی(ع)

عاشورا پژوهی ضرورتی اجتناب ناپذیر




حسن عبدالله‌‌زاده
دین پژوه
عاشورا پژوهی نیازمند پیمودن راه پر مشقت علمی، توأم با پارسایی وانصاف است تا دقایق و حقایق آن از لابلای ارائه‌ها بیرون کشیده شده و در مقابل چشم تشنگان حق و حقیقت قرار گیرد. عاشورا حماسه‌ای تکان دهنده است که از خون انسان‌های والا و پاک مایه می‌گیرد ومرز شرک و توحید را به‌عنوان بزرگترین دستاورد معنوی مشخص و از یکدیگر متمایز می‌کند. بی‌تردید اگر عاشورا نبود، شناخت صراط مستقیم ایمان از کج راه‌های نفاق و تزویر و پیچ و خم بیراهه‌های رنگارنگ بسیارمشکل و رهایی از دام‌های گوناگون بسیار سخت بود. این مفهوم دراین سخن نغز نهفته است که «الاسلام نبوی الحدوث والوجود و حسینی البقا والخلود»: نکته‌ای که می‌تواند پرده از اهداف حماسه حسینی بردارد و با وقوف و تأمل در رخداد عاشورا نقش احیاگرآن را بنمایاند. دستگاه ظلم وتزویر اموی دراولین برخورد در کاخ یزید در شام متوجه امواج توفنده و بنیان کن رخداد عاشورا شد و از همان لحظه درصدد تحریف اهداف  و فلسفه آن برآمد.از این‌رو از همان ابتدا سعی شد را با تفسیری تاریک شالوده تحریف را پی‌ریزی کند و عاشورای حسینی را با تفسیری مبهم و گنگ از آگاهی بخشی و بسیج‌کنندگی علیه ظلم و شرک تهی نماید.
 انعکاس این شیوه را در دو کتاب «البدایه» از ابن کثیر و «الکامل» از ابن اثیر می‌توان ملاحظه کرد. تصویری که هردو کتاب از حماسه حسینی به دست می‌‌دهند، بسیار نارسا و و  حتی آمیخته با تحریف است و آن عبارت از این است که امام حسین(ع) و افراد انگشت شمار دیگری با یزید بیعت نکردند و به‌دنبال آن از مدینه فرار و به مکه رفتند وپس از دریافت نامه‌های مردم کوفه به سوی آن دیار حرکت کردند. امام حسین(ع) در راه وقتی کشته شدن سفیر خود (مسلم بن عقیل) را شنید قصد بازگشت داشت که برادران مسلم مانع شدند و امام حسین(ع) مجبور شد تا راهش را به سمت کوفه ادامه دهد
شگفتا که اینان با پوشاندن حقیقت سعی کردند تا شهادت امام حسین(ع) را با هر ترفندی، تأویل وتحریف و کم رنگ وکم اثر سازند و حتی اگر توانستند، روح حماسه حسینی را بکشند. این دو کتاب تصویری گنگ و آشفته از عاشورا به دست می‌دهند تا آفتاب درخشان عاشورا برای چند صباحی هم که شده از دید حق پویان پنهان بماند و بدینگونه حقیقت تباه شود.
برخی از ساده اندیشان نیز با پیروی از شیوه تحریفگران در تحلیل قیام عاشورا به بیراهه رفته وبه حواشی بیش ازاندازه بها دادند و از فلسفه واهداف اصلی در به وجود آمدن حادثه کربلا غفلت کردند و در تحلیل‌هایشان سهمی برای مسائل اعتقادی قائل نشدند.
با گذشت 14قرن از واقعه عاشورا بخش وسیعی از امت اسلامی، به دلیل شورآفرینی نهضت حسینی، وابستگی استواری با آن رخداد تاریخی داشته و با یادکرد وقایع آن همه ساله زمینه بیداری دینی و تجدید ارزش‌های توحیدی فراهم می‌شود. امری که در صورت تحقق می‌تواند در طرد ناهنجاری‌ها و تقویت روحیه ظلم ستیزی و عدالت خواهی مؤثر باشد. نهضت عاشورا محصول یک اتفاق ناگهانی و خود جوش نبوده و   متأثر از تحولات بعد از رحلت پیامبرگرامی اسلام(ص) است که در شرایطی خاص به وقوع پیوست. پیامبر اکرم(ص)، پیشاپیش ابرهای تیره و قیرگون حادثه را در افق آینده به وضوح مشاهده کرده و برای مقابله با آن راهکار عملی ارائه کرده بود. عاشورا فریاد نادیده گرفتن راهکار پیامبر اسلام (ص) است که در کربلا طنین انداز
می شود.  براین اساس می‌توان عاشورا را دعوتی به پی ریزی«عدل» و «توحید» پس از آنکه نظمی براساس ریاکاری و عوامفریبی شکل گرفته و باطل لباس حق بر تن کرده بود، دانست.
نهضت اباعبدالله الحسین(ع) حقیقتی اسطوره‌ای دارد که گفتمان ساز است. «عدالت جویی» و «حق پویی» محورهای این گفتمان‌‌اند که اگر دست تطاول تحریف فرصت دهد، می‌توان با الهام از آموزه‌هایش پرچم عدالت را بر بلندای خورشید به اهتزاز درآورد. اما افسوس وصد افسوس که چنین نیست و هرگاه منحنی تحول گفتمان مسلط در ارتباط با واقعه عاشورا ترسیم شود، معلوم خواهد شد که وجه غالب در روایت این رخداد تاریخی - حماسی، ترسیم روایت‌های احساسی و عاطفی وچه بسا خرافی است که فهم آن با یک ارزیابی معمولی نیزکار دشواری نخواهد بود.
از هنگام شکل‌گیری نهضت حسینی(ع)، این سؤال ذهن اهل فکر و اندیشه را به خود مشغول کرده است که انگیزه امام حسین(ع) از این قیام چه بود و با چه هدفی قدم در راه شهادت خود و یارانش نهاد.
 جوهره احیاگر و ظرفیت تحول ساز نهضت حسینی اندیشمندان بسیاری را برآن داشته تا از سر مسئولیت، راهی به فلسفه وجودیش بیابند و آن را دستمایه بیداری ساخته و درصدد برآیند تا در رفتار فردی و جمعی به‌عنوان الگویی راهبردی بازتاب دهند. قیام اباعبدالله(ع) از آنچنان وسعت و عمقی برخوردار است که هر صاحب فکر نکته سنجی در رویارویی با آن می‌تواند به نتیجه‌ای تازه دست یابد و از رهگذرآن آموزه‌ای نو و انسان‌ساز را فرا گرفته و در اختیار بشریت قراردهد.
وقتی از اهداف رخداد عاشورا سخن به میان می‌آید، امر به معروف و نهی از منکر، مبارزه با ظلم، برپایی عدالت، احیای شریعت محمدی، اعتراض نسبت به بدعت‌ها و تلاش برای اصلاح امور مسلمانان در اذهان نقش می‌بندد. این بدان سبب است که اباعبدالله الحسین(ع) در طول سفراز مدینه به مکه و از مکه به سمت کوفه، بر ضرورت و اهمیت اینگونه مسائل تصریح کرده و به‌عنوان اهداف کلی از آنها یاد می‌نماید. حال آنکه تکاپوی عاشورا پژوهی به‌دنبال پاسخ این پرسش است که امام حسین(ع) با چه هدفی قدم در راه سفر شهادت نهاد؟ فرضیات و نظرات متعددی دراین ارتباط مطرح شده است که دامنه آن در وسعتی از اقدام برای «تأسیس حکومت» تا «شهادت طلبی» برای به وجود آمدن زمینه شفاعت و نجات گناهکاران امت در روز قیامت توسط اباعبدالله الحسین(ع) را در بر می‌گیرد. موضوعی که لزوم پرداختن بدان برغم نبود منابع روشن و سرراست و در تعارض با فرهنگ شفاهی واجد پیچیدگی‌های ویژه‌ای است که ورود و خروج به عمق آن را با مشکل مواجه می‌سازد

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7427/15/552352/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها