افسانهها نقبی به خودآگاهی
نلی محجوب
فعال حوزه ادبیات کودک و نوجوان
بی شک ادبیات عامیانه، افسانهها و اسطورهها بخشی از زندگی ما را تحت تأثیر قرار دادهاند.
داستانهای کهن و افسانهها قطعاً بهعنوان بخشی از ادبیات کودک شناخته می شوند که به مخاطبش در شناخت مفاهیم و معنای بهتر کمک میکنند. دنیای امروز سرعت بسیار زیادی پیدا کرده است و یکی از حلقههای ارتباط با گذشته و مفاهیم کهن قطعاً ادبیات است. بخشی که متأسفانه آنطور که باید به آن پرداخته نشده، آنچه در بسیاری از کشورهای پیشرفته میبینیم استفاده از این شخصیتها در انیمیشنها، بازیها و لوازم کاربردی و روزانه کودکان و نوجوانان است که علاوه بر ایجاد انگیزه شناخت، چشم و ذهنشان با این شخصیتها آشنا میشود. افسانهها و داستانهای کهن میتوانند حس کنجکاوی مخاطب را برانگیزانند و بهدلیل ساده بودن، کودکان براحتی میتوانند تقابلها و تضادها را درک کنند. اسطورهها، فرصت خیالپردازی به کودک میدهند و گاه او را به جهانی فانتزی میبرند. جهانی زاییده ذهن کودک. خیال قدرت خلاقیت را در کودک افزایش میدهد، ابزاری که در زندگی میتواند از آن بهره ببرد. خیالپردازی قدرت شناخت پیرامون را برای مخاطب فراهم میکند، قدرت تفکر و تعقل بیشتر به کودک میدهد و فرصت پرسیدن چرایی و چیستی را فراهم
می کند و کودک را بهدنبال یافتن پرسشها سوق میدهد.
در کنار این تأثیرات میتوان به آموزش هم اشاره کرد. آموزشی بر پایه تفکر و خلاقیت، تحریک کنجکاوی کودک به وسیله داستان و شخصیتها، در صورت مداومت مطالعه و خواندن قطعاً از او انسانی پرسشگر میسازد. انسانی که عادت به تفکر دارد و میتواند با مشکلاتش به شکلی واقعی مواجه بشود و راهکار پیدا کند. معمولاً کودکان قصهها و افسانهها را میپذیرند، آنها را با تجربیاتشان میسنجند و گاه به دنبال راه قهرمان میروند و این سبب میشود تا کودکان از انفعال خارج شوند و تأثیری که بر ذهن آنها در درازمدت خواهد گذاشت انکار پذیر نیست. برنو بتلهایم (روانشناس اتریشی) در مورد تأثیر افسانهها بر کودکان معتقد است: «با نفوذ به ذهن ناخودآگاه کودک بسیاری از ترسها و دلنگرانیهای او را کاهش داده و برای ورود به مرحله جدید زندگی آماده میکند.» بازنویسی افسانهها و اسطورهها به شکل صحیح و آگاهانه همراه با تصاویر مناسب میتواند به کودکان و خردسالان فرصت برقراری ارتباط بهتر و پرورش تخیل را بدهد. واژگانی که نویسنده با توجه به گروه سنی انتخاب میکند درک مخاطب را از مفاهیم راحتتر میکند. از طرفی در بازآفرینی، نویسنده با بهرهگیری از خلاقیت خود، عناصری را به داستان اضافه و آن را به روز میکند و ارتباط مخاطب را فراهمتر میسازد. اپوش، دیو خشکسالی، این بار سر از کتاب کودکان درآورده است. «اپوش»، نوشته محمد طلوعی با تصویرگری سحر حق گو توسط نشر چشمه منتشر شده است. مخاطب در کتاب با اپوش همراه میشود. دیو خشکسالی به خیال خود زیباترین دیو جهان است. چون هیچ کجا تصویرش را در برکه ندیده است. او هر جا قدم میگذارد به خارزار و کویر تبدیل میشود. اپوش اما سفری دارد برای خودشناسی. اپوش جایی خودش را در آیینه دیده و به نظرش زشتترین دیو جهان است و بهدنبال چرایی میرود. مخاطب همراه اپوش از مسیرهای مختلف میگذرد و با او تجربه میکند. در نهایت اپوش به خودباوری میرسد و خودش را همانطور که هست میپذیرد.
حالا گاهی زیر لب میگوید زیباترین دیو جهان است.
نویسنده با بهرهگیری مناسب از شخصیت افسانهای سعی دارد موقعیت تازهای خلق کند و مخاطب را با خودش همراه کند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه