تصحیح حرکت سهامداران، چطور و چگونه
مصطفی نصر اصفهانی
اقتصاددان رفتاری
به دنبال ریزشهای اخیر بازار سرمایه، سهامداران با یک نااطمینانی و نوعی انتظارات منفی مواجه شدهاند. زمانی که افراد شاهد فروش سهام دیگران هستند، آنها هم در صف فروش قرار میگیرند و اقدام به فروش میکنند.
البته یک سری تصویر در اذهان سهامداران نسبت به روند قیمتها شکل گرفته که تأثیرگذار است. مثل اینکه اگر شاخص سد حمایتی یک میلیون و 600 هزار واحد را شکست ریزشهای شدیدتری را باید از بازار انتظار داشت.در چنین شرایطی افراد واکنشهای جدی نسبت به چنین اخباری نشان میدهند، حتی اگر احتمال وقوع پایینی داشته باشند. در شرایط فعلی درد زیان بیشتر از لذت سود است. از سوی دیگر سازوکار بازار به گونهای است که حتی اگر به اشتباه اقدام به فروش کنند فردا این فرصت را دارند که دوباره خریدار باشند. چرا که دامنه نوسان 5 درصدی وجود دارد. یعنی اینگونه نیست که اگر رشد سهام را از دست دادند دیگر نتوانند بعد از پایان اصلاح خرید کنند، نهایت آنکه در 5 درصد مثبت خرید میکنند. به تعبیر آنها جبران 5 درصد منفی دشوارتر از گران خریدن 5 درصد مثبت است. البته با شاخصهای علم اقتصادرفتاری، این رفتار یعنی قرار گرفتن در صفهای فروش رفتاری عقلانی تبیین میشود. منظور از رفتار عقلانی ترویج فروش نیست. در واقع ما از یک هنجار رفتاری صحبت نمیکنیم بلکه مقصود توصیف واقعیت موجود بر مبنای علم اقتصادرفتاری است.
وقتی با نااطمینانی مواجه میشویم واکنش امروز سهامداران(احساس ترس و قرار گرفتن در صفهای فروش) یک واکنش طبیعی است.البته دسته دیگری از افراد هم هستند که در زمان زیان ریسکپذیر میشوند، دست روی دست میگذارند، اصلاً فکر نمیکنند و نظارهگر ادامه بازی میشوند.این رفتار ریشه در زیان گریزی و عدم تمایل به شناخت زیان دارد. پس در واقع آنهایی که میفروشند عقلانیتر عمل میکنند اگرچه معلوم نیست این رفتار عاقلانه منجر به سود شود یا زیان اما بازهم تأکید میکنم این تحلیل از منظر تصمیمگیری فردی است نه تجویز به خرید و فروش. آنچه الان مسلم است نشان میدهد که ما در شرایط فعلی با نااطمینانی مواجه هستیم. چون فقر اطلاعات صحیح و بموقع مشهود است.الان نکته مهم این است که چطور رفتار گروهی را متأثر و دچار تغییر کنیم.یعنی نمیتوان صرفاً انتظار داشت با توصیه به نفروختن مردم این موضوع را رعایت کنند.
یکی از فاکتورهای مهم در بررسی رفتار مردم این است که مردم به کنش دیگر افراد نگاه میکنند. اینکه آنها چه انتخابهایی دارند. بنابراین اگر ادراک مردم از تمایل به فروش دیگران را بتوانیم متفاوت کنیم میتوان انتظار تغییر رفتار را داشت. تکنیکهای شناختی هم مثل رسانه و اطلاعرسانی از این مسیر و دیگر روشها نمیتواند جلوی حرکت رمهای مردم را بگیرد.به عبارت دیگر حرکت رمهای مردم در صورتی تغییر میکند که ابتدا بتوان پیامدهای اقتصادی ملموس برای آن رفتارها تعریف کرد. مثل افرادی که برخلاف فعالیتهای فرهنگی باز هم چراغ قرمز را رد میکنند و با جریمه مالی یا طرد اجتماعی مواجه میشوند.علاوه بر اینها میتوان سقلمههایی طراحی کرد که مسیر رفتار مردم را تغییر دهد که البته آن هم نه تنها کار آسانی نیست بلکه رفتار اخلاقمدارانهای هم تعبیر نمیشود.آنچه اخلاقی و میسر است تشکیل کارگروه و ارائه نسخههای قابل تجویز به وسیله تیمهای پژوهشی است. در پایان باید به روند پیش روی بازار هم اشاره کرد که به نظر میرسد بازار به زودی برمی گردد و شاخص مثبت میشود و رکوردهای جدیدی را ثبت میکند.
اقتصاددان رفتاری
به دنبال ریزشهای اخیر بازار سرمایه، سهامداران با یک نااطمینانی و نوعی انتظارات منفی مواجه شدهاند. زمانی که افراد شاهد فروش سهام دیگران هستند، آنها هم در صف فروش قرار میگیرند و اقدام به فروش میکنند.
البته یک سری تصویر در اذهان سهامداران نسبت به روند قیمتها شکل گرفته که تأثیرگذار است. مثل اینکه اگر شاخص سد حمایتی یک میلیون و 600 هزار واحد را شکست ریزشهای شدیدتری را باید از بازار انتظار داشت.در چنین شرایطی افراد واکنشهای جدی نسبت به چنین اخباری نشان میدهند، حتی اگر احتمال وقوع پایینی داشته باشند. در شرایط فعلی درد زیان بیشتر از لذت سود است. از سوی دیگر سازوکار بازار به گونهای است که حتی اگر به اشتباه اقدام به فروش کنند فردا این فرصت را دارند که دوباره خریدار باشند. چرا که دامنه نوسان 5 درصدی وجود دارد. یعنی اینگونه نیست که اگر رشد سهام را از دست دادند دیگر نتوانند بعد از پایان اصلاح خرید کنند، نهایت آنکه در 5 درصد مثبت خرید میکنند. به تعبیر آنها جبران 5 درصد منفی دشوارتر از گران خریدن 5 درصد مثبت است. البته با شاخصهای علم اقتصادرفتاری، این رفتار یعنی قرار گرفتن در صفهای فروش رفتاری عقلانی تبیین میشود. منظور از رفتار عقلانی ترویج فروش نیست. در واقع ما از یک هنجار رفتاری صحبت نمیکنیم بلکه مقصود توصیف واقعیت موجود بر مبنای علم اقتصادرفتاری است.
وقتی با نااطمینانی مواجه میشویم واکنش امروز سهامداران(احساس ترس و قرار گرفتن در صفهای فروش) یک واکنش طبیعی است.البته دسته دیگری از افراد هم هستند که در زمان زیان ریسکپذیر میشوند، دست روی دست میگذارند، اصلاً فکر نمیکنند و نظارهگر ادامه بازی میشوند.این رفتار ریشه در زیان گریزی و عدم تمایل به شناخت زیان دارد. پس در واقع آنهایی که میفروشند عقلانیتر عمل میکنند اگرچه معلوم نیست این رفتار عاقلانه منجر به سود شود یا زیان اما بازهم تأکید میکنم این تحلیل از منظر تصمیمگیری فردی است نه تجویز به خرید و فروش. آنچه الان مسلم است نشان میدهد که ما در شرایط فعلی با نااطمینانی مواجه هستیم. چون فقر اطلاعات صحیح و بموقع مشهود است.الان نکته مهم این است که چطور رفتار گروهی را متأثر و دچار تغییر کنیم.یعنی نمیتوان صرفاً انتظار داشت با توصیه به نفروختن مردم این موضوع را رعایت کنند.
یکی از فاکتورهای مهم در بررسی رفتار مردم این است که مردم به کنش دیگر افراد نگاه میکنند. اینکه آنها چه انتخابهایی دارند. بنابراین اگر ادراک مردم از تمایل به فروش دیگران را بتوانیم متفاوت کنیم میتوان انتظار تغییر رفتار را داشت. تکنیکهای شناختی هم مثل رسانه و اطلاعرسانی از این مسیر و دیگر روشها نمیتواند جلوی حرکت رمهای مردم را بگیرد.به عبارت دیگر حرکت رمهای مردم در صورتی تغییر میکند که ابتدا بتوان پیامدهای اقتصادی ملموس برای آن رفتارها تعریف کرد. مثل افرادی که برخلاف فعالیتهای فرهنگی باز هم چراغ قرمز را رد میکنند و با جریمه مالی یا طرد اجتماعی مواجه میشوند.علاوه بر اینها میتوان سقلمههایی طراحی کرد که مسیر رفتار مردم را تغییر دهد که البته آن هم نه تنها کار آسانی نیست بلکه رفتار اخلاقمدارانهای هم تعبیر نمیشود.آنچه اخلاقی و میسر است تشکیل کارگروه و ارائه نسخههای قابل تجویز به وسیله تیمهای پژوهشی است. در پایان باید به روند پیش روی بازار هم اشاره کرد که به نظر میرسد بازار به زودی برمی گردد و شاخص مثبت میشود و رکوردهای جدیدی را ثبت میکند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه