جریان گریزان از گفتوگو
محمد سالاری
رئیس شورای مرکزی حزب همبستگی ایران اسلامی
سیام شهریور در تقویم کشورمان بهنام روز گفتوگوی تمدنها نام گرفته است که یادآور اولین سفر سید محمد خاتمی بهعنوان رئیسجمهوری ایران اسلامی به نیویورک و سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل و مطرح کردن ایده گفتوگوی تمدنها در مقابل نظریه برخورد تمدنهایی است که پیش از آن از سوی ساموئل هانتینگتون مطرح شده بود.
نظریه رئیس دولت اصلاحات که با استقبال جامعه جهانی مواجه شده بود سبب شد تا سال 2001 میلادی از سوی سازمان ملل متحد بهعنوان سال گفتوگوی تمدنها نامگذاری شود. هرچند که سال 2001 آبستن حوادث ناگواری در عرصه جهانی بود که با حملات تروریستی به برجهای دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک در 11 سپتامبر و متعاقب آن حمله ارتش ایالات متحده به افغانستان همراه شد و سالی خونین و پر از درد و رنج در تاریخ جهان به ثبت رسید، اما تأکید رئیس دولت اصلاحات بر گفتوگو و تنش زدایی در عرصه جهانی و تصویری که از کشورمان به جامعه بینالملل معرفی کرده بود سبب شد تا در بحرانیترین روزهای خاورمیانه، ایران از گزند حوادث مشابهی که در همسایگی اش در حال وقوع بود در امان بماند.
اما آنچه در این مطلب با اشاره و به بهانه روز گفتوگوی تمدنها قابل تأمل است، گریزان شدن برخی احزاب و جناحهای سیاسی در ایران از تعامل و گفتوگو در عرصه جهانی و داخلی است. در کشوری که در زمانهای نه چندان دور با طرح ایده گفتوگوی تمدنها از سوی رئیسجمهوری اصلاحطلب خود، نظریههای جنگ طلبانه قدرتهای مسلط جهانی را به چالش میکشید، چه رخ داده است که حتی بیان طرحهایی برپایه تعامل و تنش زدایی و گفتوگو میان گروههای سیاسی داخلی با مخالفت و ترشرویی مواجه میشود؟
متأسفانه شاهد آن هستیم همان عامل قدرت طلبی و انحصارگرایی که در عرصه جهانی مانع تحقق گفتوگوی تمدنها شد، در عرصه سیاست داخلی نیز موجب شده تا برخی جریانات سیاسی، بدون توجه به تأثیرات مخرب محدود کردن حوزههای تصمیمگیری و کنار زدن نخبگان جریانات مختلف در کاهش سرمایه عمومی نظام، نسبت به کاهش تنشها در داخل کشور مانع تراشی کنند.
حرکت خزندهای در کشور که بیتوجه به بحرانهای داخلی و فشارهای بینالمللی و بدون در نظر گرفتن اهمیت همبستگی ملی و انسجام داخلی و نارضایتیهای عمومی، سعی در یکدست کردن نظام تصمیمگیری و کنار زدن دیگر جریانات سیاسی از ساختار اداره کشور را دارد مسیری را طی میکند که حکایت بر شاخه نشستن و بن بریدن را تداعی میکند.
تعجب آور است که برخی نهادها و جریانات سیاسی، به جای تحلیل و بررسی و تلاش برای برطرف کردن مجموعه عواملی که مشارکت حداقلی انتخابات مجلس یازدهم را پدید آورد، همچنان در اندیشه تداوم رویه گذشته در ناامید کردن مردم و حضور حداقلی آنان در انتخابات آینده هستند تا نتیجه دلخواهشان را توسط پایگاه حداقلی خود در انتخاباتی با مشارکت حداقلی از صندوقهای رأی بهدست آورند. مقاومت و سنگاندازی در مقابل ایده تنشزدایی در عرصه بینالملل و تعامل با جامعه جهانی و نعمت دانستن تحریمها، در کنار مخالفت با طرحهایی که نزدیکی و رفع اختلافات میان جریانات سیاسی در داخل کشور را با تکیه بر گفتوگوهای ملی دنبال میکند، شاخصه اصلی جریانی گریزان از گفتوگو است که سعی دارد تجربه انتخابات مجلس یازدهم را تکرار کند و با کم اهمیت تلقی کردن مشارکت مردم و بیارزش دانستن خواست اکثریت، نهادهای انتخابی را در اختیار گرفته و نظرات انحصارطلبانه خود را در داخل و در عرصه جهانی به نمایش گذارد.
بیتوجهی احزاب و جریانات سیاسی و عموم مردم نسبت به اقدامات و نتایج عملکرد این طیف گریزان از گفتوگو و البته در حال قدرتگیری و قهر با کنشگریهای قانونمند سیاسی و بیاثر دانستن تأثیر صندوقهای رأی از سوی جامعه که البته خواسته قلبی همین جریان تندرو نیز میباشد، سبب خواهد شد که در آیندهای نه چندان دور در کشور با محدودیت جمهوریت مواجه شویم، لذا شایسته است که همه دلسوزان کشور و نظام با وجود همه ناملایمات و سختیهای غیرقابل کتمان و نارضایتیها، تلاش روزافزون برای به چالش کشیدن اقداماتی راکه میتواند به تضعیف جمهوریت ختم شود در اولویت کنشگریهای خود قرار دهند تا همه به این باور برسند که راه نجات کشورمان از بحرانهای اخیر، در گفتوگو، تنش زدایی و تعامل چه در عرصه داخلی و چه در مواجهه با جامعه جهانی خواهد بود.
رئیس شورای مرکزی حزب همبستگی ایران اسلامی
سیام شهریور در تقویم کشورمان بهنام روز گفتوگوی تمدنها نام گرفته است که یادآور اولین سفر سید محمد خاتمی بهعنوان رئیسجمهوری ایران اسلامی به نیویورک و سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل و مطرح کردن ایده گفتوگوی تمدنها در مقابل نظریه برخورد تمدنهایی است که پیش از آن از سوی ساموئل هانتینگتون مطرح شده بود.
نظریه رئیس دولت اصلاحات که با استقبال جامعه جهانی مواجه شده بود سبب شد تا سال 2001 میلادی از سوی سازمان ملل متحد بهعنوان سال گفتوگوی تمدنها نامگذاری شود. هرچند که سال 2001 آبستن حوادث ناگواری در عرصه جهانی بود که با حملات تروریستی به برجهای دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک در 11 سپتامبر و متعاقب آن حمله ارتش ایالات متحده به افغانستان همراه شد و سالی خونین و پر از درد و رنج در تاریخ جهان به ثبت رسید، اما تأکید رئیس دولت اصلاحات بر گفتوگو و تنش زدایی در عرصه جهانی و تصویری که از کشورمان به جامعه بینالملل معرفی کرده بود سبب شد تا در بحرانیترین روزهای خاورمیانه، ایران از گزند حوادث مشابهی که در همسایگی اش در حال وقوع بود در امان بماند.
اما آنچه در این مطلب با اشاره و به بهانه روز گفتوگوی تمدنها قابل تأمل است، گریزان شدن برخی احزاب و جناحهای سیاسی در ایران از تعامل و گفتوگو در عرصه جهانی و داخلی است. در کشوری که در زمانهای نه چندان دور با طرح ایده گفتوگوی تمدنها از سوی رئیسجمهوری اصلاحطلب خود، نظریههای جنگ طلبانه قدرتهای مسلط جهانی را به چالش میکشید، چه رخ داده است که حتی بیان طرحهایی برپایه تعامل و تنش زدایی و گفتوگو میان گروههای سیاسی داخلی با مخالفت و ترشرویی مواجه میشود؟
متأسفانه شاهد آن هستیم همان عامل قدرت طلبی و انحصارگرایی که در عرصه جهانی مانع تحقق گفتوگوی تمدنها شد، در عرصه سیاست داخلی نیز موجب شده تا برخی جریانات سیاسی، بدون توجه به تأثیرات مخرب محدود کردن حوزههای تصمیمگیری و کنار زدن نخبگان جریانات مختلف در کاهش سرمایه عمومی نظام، نسبت به کاهش تنشها در داخل کشور مانع تراشی کنند.
حرکت خزندهای در کشور که بیتوجه به بحرانهای داخلی و فشارهای بینالمللی و بدون در نظر گرفتن اهمیت همبستگی ملی و انسجام داخلی و نارضایتیهای عمومی، سعی در یکدست کردن نظام تصمیمگیری و کنار زدن دیگر جریانات سیاسی از ساختار اداره کشور را دارد مسیری را طی میکند که حکایت بر شاخه نشستن و بن بریدن را تداعی میکند.
تعجب آور است که برخی نهادها و جریانات سیاسی، به جای تحلیل و بررسی و تلاش برای برطرف کردن مجموعه عواملی که مشارکت حداقلی انتخابات مجلس یازدهم را پدید آورد، همچنان در اندیشه تداوم رویه گذشته در ناامید کردن مردم و حضور حداقلی آنان در انتخابات آینده هستند تا نتیجه دلخواهشان را توسط پایگاه حداقلی خود در انتخاباتی با مشارکت حداقلی از صندوقهای رأی بهدست آورند. مقاومت و سنگاندازی در مقابل ایده تنشزدایی در عرصه بینالملل و تعامل با جامعه جهانی و نعمت دانستن تحریمها، در کنار مخالفت با طرحهایی که نزدیکی و رفع اختلافات میان جریانات سیاسی در داخل کشور را با تکیه بر گفتوگوهای ملی دنبال میکند، شاخصه اصلی جریانی گریزان از گفتوگو است که سعی دارد تجربه انتخابات مجلس یازدهم را تکرار کند و با کم اهمیت تلقی کردن مشارکت مردم و بیارزش دانستن خواست اکثریت، نهادهای انتخابی را در اختیار گرفته و نظرات انحصارطلبانه خود را در داخل و در عرصه جهانی به نمایش گذارد.
بیتوجهی احزاب و جریانات سیاسی و عموم مردم نسبت به اقدامات و نتایج عملکرد این طیف گریزان از گفتوگو و البته در حال قدرتگیری و قهر با کنشگریهای قانونمند سیاسی و بیاثر دانستن تأثیر صندوقهای رأی از سوی جامعه که البته خواسته قلبی همین جریان تندرو نیز میباشد، سبب خواهد شد که در آیندهای نه چندان دور در کشور با محدودیت جمهوریت مواجه شویم، لذا شایسته است که همه دلسوزان کشور و نظام با وجود همه ناملایمات و سختیهای غیرقابل کتمان و نارضایتیها، تلاش روزافزون برای به چالش کشیدن اقداماتی راکه میتواند به تضعیف جمهوریت ختم شود در اولویت کنشگریهای خود قرار دهند تا همه به این باور برسند که راه نجات کشورمان از بحرانهای اخیر، در گفتوگو، تنش زدایی و تعامل چه در عرصه داخلی و چه در مواجهه با جامعه جهانی خواهد بود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه