تولید نخستین سواری در ایران
تولد پیکان
«تولد، تولد، تولدت مبارک، مبارک، مبارک تولدت مبارک...» حتماً در زندگیتان این ملودی را بارها و بارها شنیدهاید؛ یکی از مشهورترین ساختههای انوشیروان روحانی آهنگساز برجسته ایرانی که میلیونها ایرانی تاکنون شمع تولدشان را با آن خاموش کردهاند؛ اما ساخت این آهنگ قصهای عجیب دارد که به صنعت خودروسازی ایران گره میخورد.
سال 1347 احمد و محمود خیامی بنیانگذاران کارخانه ایران ناسیونال در روزهای طلایی زندگی و در نخستین سالگرد تولید اصلیترین محصول این کارخانه یعنی «پیکان» میخواستند جشن بزرگی با شرکت کارگران کارخانه در هتل ونک برگزار کنند و برای همین به فکر ساخت ملودی ایرانی افتادند و این کار را به انوشیروان روحانی سفارش دادند؛ آهنگی که در کنار پیکان خود به اثری بسیار ماندگار بدل شد.
اما برادران خیامی برای رسیدن به جشن برگزاری اولین سال تولید پیکان راهی بسیار سخت را پشت سر گذاشتند که روی کاغذ در واقع اصلاً به کارخانهداری و کارآفرینی ختم نمیشد ولی آنها با سخت کوشی، هوش بسیار زیاد، نگاه ویژه اقتصادی (بخصوص در احمد خیامی) و البته مدیریت دقیق صنعتی و نیروی انسانی (بویژه در نگاه محمود خیامی) نشان دادند «نشدی» وجود ندارد. احمد و محمود متولد مشهد بودند و در خانوادهای متوسط بزرگ شدند و پدرشان کارواشی در این شهر داشت که دو برادر از نوجوانی در آن کار میکردند و چند سال بعد با پس اندازشان آن را از پدراجاره (روزی 10 تومان) کردند و مدتی بعد با توسعهاش کار مکانیکی هم انجام میدادند. البته احمد خیامی نگاهی بشدت توسعهگرا در کار داشت و همین شد که خیلی زود نمایندگی فروش لاستیک و قطعات خودرو چند شرکت خارجی و در نهایت فروش مرسدس بنز را در مشهد راهاندازی کرد و مدتی بعد باواگذاری مدیریت این مجموعهها به محمود برادرش خود به تهران آمد تا ایدههای بزرگتری که در سرداشت را اجرایی کند. احمد که از کودکی عاشق ماشین بود در ابتدا در خیابان اکباتان نمایندگی فروش قطعات خودرو راهاندازی کرد ولی طولی نکشید به فکر عملی کردن رویایش افتاد و آن ساخت خودرو بود و همین شد که در ابتدای دهه 40 زمینی در جاده کرج خرید و تقاضای خود را به معاونت صنایع وزارت اقتصاد داد. خود او در کتاب «پیکان سرنوشت ما» دراین باره میگوید: «موقعی که متن تقاضای اجازه ساخت اتوبوس و مینیبوس را مینوشتیم، شرکتی بهنام شرکت سهامی کارخانجات صنعتی ایران ناسیونال را به ثبت رساندیم، با سرمایه 10 میلیون تومان که پنجاه درصد آن بهنام خودم و پنجاه درصد منهای یک بهنام محمود بود، بدون اینکه محمود یک شاهی بدهد و اصلاً در کار تأسیس شرکت عملاً کاری کرده باشد. یک درصد را هم بهنام پدرم ثبت کردم، زیرا طبق قانون تجارت ایران حداقل اعضای یک شرکت سهامی باید سه نفر باشد و ما کسی را بهتر از پدرم برای همکاری سراغ نداشتیم.» مدتی از ثبت درخواست احمد خیامی نگذشت که مجوز شرکت ایران ناسیونال صادر و کار ساخت سولههای کارخانه سرعت گرفت و احمد خیامی از برادرش خواست که برای ادامه راه به او بپیوندد. البته در ابتدای کار به گفته احمد خیامی برادرش تمایل چندانی به دل کندن از مشهد نداشت ولی زمانی که پافشاری برادر بزرگترش را دید راهی تهران شد. برادران خیامی اولین اتوبوس تولید شده در کارخانه ایران ناسیونال را در سال 1341 راهی خیابانهای پایتخت کردند. احمد خیامی مدیریت داخلی کارخانه ایران ناسیونال را به برادرش محمود واگذار کرده بود که مدیریتی قوی و البته دلسوزانه داشت. مثلاً احمد خیامی تعریف کرده است: «محمود هر جمعه در منزل خود مراسم دیدار برگزار میکرد و کارگران و آشنایان برای صرف صبحانه گردهم جمع میشدند و مشکلات و مسائل را در همان دیدارها مطرح و حل میکردند» اما ساخت اتوبوس کف خواستهها و نگاه احمد و محمود خیامی نبود؛ آنها بسیار بلند پرواز بودند و وقتی دیدند که از پس تولید خودرو آن هم اتوبوس برآمدهاند به فکر راهاندازی خط تولید خودروسواری افتادند؛ آن هم خودرویی که ایرانیها قدرت خریدش را داشته باشند و به نوعی به وسیله نقلیه خانواده ایرانی بدل شود. تا آن زمان تنها مدلهایی از جیپ و فیات در ایران مونتاژ میشد برای همین برادران خیامی تلاش کردند تا با همکاری یک شرکت خودروساز خارجی در ایران خط تولید رسمی خودرو راهاندازی کنند، اتفاقی که چندسال طول کشید ولی در نهایت به امضای قرارداد تولید خودرو پیکان بین شرکت ایران ناسیونال (که بعد از انقلاب به ایران خودرو تغییر نام داد) و گروه صنعتی روتس (Group Rootes) انگلستان که در حال ورشکستگی بود، منجر شد. طراحی اصلی پیکان کاری از شرکت تالبوت از زیر مجموعههای گروه روتس بود.
احمد خیامی سفر خود به اروپا برای پیدا کردن یک شریک کاری را اینگونه تعریف کرده است: «پس از بینتیجه بودن مذاکره با بیام و، فورد، فیات در آلمان و ایتالیا به دعوت لرد روتس، رئیس کارخانجات هیلمن، راهی انگلستان شدم و سرانجام با همین کارخانه به توافق رسیدم. در ضمن صحبت با آنها فهمیدم اتومبیلی در دست ساخت دارند که آن را Arow (به فارسی: پیکان) مینامیدند. پس از ۹ روز برای دیدن اتاق اتومبیل پیشنهادی روتس [رئیس کارخانجات هیلمن] بهنام پیکان مجدداً به لندن بازگشتم. آنها طرح اتاق یک سواری را با مواد پلاستیکی ساخته بودند. طرح چندان هم بد نبود. به آنها گفتم بهتر نیست جلو و عقب این اتاق را به صورتی که روی تخته سیاه کشیدم تغییر بدهید؟ و آن طرحی بود که از جلو و عقب اتومبیلهای ۲۵۰ که تازه مرسدس به بازار داده بود اقتباس کرده بودم و با طرح بنز کمی اختلاف داشت.»
با امضا توافق نهایی بین شرکتهای ایران ناسیونال و هیلمن اقدامات لازم برای راهاندازی خط تولید پیکان در ایران راهاندازی شد و در نهایت تولید پیکان در سال 1346 در ایران با تولید 60 هزار دستگاه خودرو در سال شروع شد. خودرویی که تولید آن تا سال 1384 ادامه داشت و در نهایت پس از 38 سال و تولید دو میلیون و 295 هزار دستگاه به موزه خاطرهها پیوست. خودرویی که البته ملودی «تولدت مبارک» یک سالگی آن همچنان سر زبانهاست.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه