خاطرات 453 روز حضور در کاخ سفید
اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد
جان بولتون / مشاورامنیت ملی سابق ترامپ / مترجمان: مسعود میرزایی و بهجت عباسی
نامه عاشقانه «اون» برای ترامپ
ترامپ در ادامه باز هم حرفهای اخیرش را در مورد حضور نظامی امریکا در شبه جزیره کره تکرار کرد و گفت: «من نمیفهمم ما چرا در جنگ کره شرکت کردیم و ما چرا هنوز این همه نظامی در شبه جزیره کره داریم، حالا مانورهای نظامی مشترک بماند. ما به این کلهخریها و حماقتها پایان میدهیم.» وی با اشاره به کره شمالی تأکید کرد: «این کارها فقط وقت تلف کردن است. آنها اصولاً نمیخواهند خلع سلاح هستهای اتفاق بیفتد.» به نظرم این حرف ترامپ کاملاً صحیح بود. ترامپ که گویی تا پایان این مکالمه متوجه نشده بود پمپئو اصلاً رهبر کره شمالی را ندیده است، از او پرسید آیا سیدی موسوم به «مرد موشکی» خواننده بریتانیایی التون جان را که امضا کرده بود، به کیم تسلیم کرده است؟ که طبیعتاً پمپئو این کار را نکرده بود. موضوع رساندن این سیدی به دست رهبر کره شمالی برای چند ماه به یکی از اولویتهای مهم ما تبدیل شده بود. پمپئو پس از پایان مکالمهاش با رئیس جمهوری، جداگانه به من تلفن کرد تا درباره نحوه تعامل با خبرنگاران رسانهها در ژاپن مشورت کند. او برای سوختگیری در ژاپن توقف داشت. تنها چیزی که مرا در مورد رفتارهای کره شمالی متعجب میکرد این بود که آنها چقدر سریع پس از اجلاس سنگاپور، به یک مشکل سخت تبدیل شدند. مقامات کره شمالی ظاهراً هیچ وقتی را هدر نداده بودند.
ترامپ به صراحت خواستار این بود که اخبار بد را خفه کند و به همین دلیل اینگونه اخبار در بحبوحه مبارزات انتخاباتی کنگره علنی نمیشد. بویژه هرگونه خبری که به عدم جدیت کره شمالی در موضوع خلع سلاح هستهای مربوط میشد. در عوض او تأکید داشت که کره شمالی دست به آزمایش هستهای و موشکی نمیزند. من همه تلاشم را به کار گرفتم تا توضیح دهم هرگونه تأخیر و وقتکشی به نفع کره شمالی است، چرا که اصولاً وقت تلف کردن همیشه در راستای اهداف اشاعهدهندگان هستهای بوده و هست. همه احتمالات حکایت از این داشت که کره شمالی تسلیحات، موشکها و تأسیسات و تجهیزات تولید خود را به مکانهای جدیدی منتقل میکند، همانگونه که طی دهههای گذشته این کار را کرده و به تولید تسلیحات هستهای و تجهیزات حمل و شلیک آنها ادامه داده بود. کره شمالی حداقل مأموریتهای خود را در زمینه آزمایشهای هستهای و موشکی به همین شیوه تکمیل کرده و به نتیجه رسانده بود. این دیدگاه دولت ژاپن هم بود که بارها با ما مطرح میکردند، آخرین بار هم توسط یاچی مشاور امنیت ملی نخستوزیر ژاپن هنگام مکالمه تلفنی با من در روز 20 ژوئیه مطرح شد. حتی احتمال میرفت که کره شمالی برخی از تجهیزات و مواد خود را در کشورهای دیگر انبار کرده باشد، اما این موضوع هم ترامپ را اذیت نمیکرد. او میگفت؛ «آنها سالها است که این کار را انجام میدهند.» البته که انجام میدادند و این در واقع مشکل اصلی ما با کره شمالی بود! ترامپ همچنان میان برنامه اتحاد دو کره که توسط سئول پیگیری میشد و هدف امریکا که تحقق خلع سلاح هستهای کره شمالی بود، تفاوت و تضاد میدید و به همین دلیل تصمیم گرفته بود که موافقتنامه تجاری امریکا – کره جنوبی را امضا نکند تا سئول نشان دهد که هنوز با شدت و حدت تحریمها علیه پیونگ یانگ را اعمال میکند. ترامپ شاید بر این باور بود که میتواند از این توافقنامه به عنوان یک اهرم فشار استفاده کند. اما امضای توافقنامه با اندکی تأخیر بالاخره در روز 24 سپتامبر 2018 انجام شد. از آنجایی که ترامپ معتقد بود چین پشت گردنکشیهای پیونگ یانگ حضور دارد و اعمال نفوذ میکند، بنابراین ممکن بود که خطرات رژیم پیونگ یانگ برای مدت طولانی نادیده گرفته شود. او شاید فکر میکرد با حل و فصل مسائل و اختلافات تجاری با چین، سایر مسائل به سر جای اصلی خود باز میگردد. اگر این گمانهزنی صادق باشد باید گفت که ترامپ رؤیاپردازی میکرد.
روز جمعه 27 ژوئیه من کمیته مدیران شورای امنیت ملی را تشکیل دادم تا در مورد نتایج و دستاوردهای اجلاس سنگاپور گفتوگو کنیم. جمع بندی ما حتی بدون یک مخالف این بود که این اجلاس «چیز خاصی» نداشته است. پمپئو بر این نکته مُصر بود که کره شمالی هیچ گام مهمی به سوی خلع سلاح هستهای برنداشته و بنابراین احتمال موفقیت تقریباً صفر است. نظر من هم دقیقاً همین بود. در جلسه کمیته مدیران شورای امنیت ملی اجماع عمومی در مورد ضرورت تشدید تحریمهای دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی کره شمالی وجود داشت. هیچ یک از ما از جمله متیس و پمپئو هدفگذاری و ضربالاجل اول سپتامبر را در جلسه مطرح نکردیم ولی مطمئناً این تاریخ در ذهن من بود، در حالی که فقط پنج هفته با آن فاصله داشتیم.
کره شمالی رویکرد متفاوتی اتخاذ کرده بود. کیم جونگ اون یکی از آن «نامههای عاشقانه» معروف خود را در آغاز ماه اوت برای ترامپ ارسال کرد که در آن از عدم پیشرفت پس از اجلاس سران در سنگاپور انتقاد شده بود. رهبر کره شمالی همچنین پیشنهاد داده بود که سران دو کشور هرچه زودتر مجدداً دیدار کنند. من و پمپئو بر این نظر بودیم که به هر قیمتی شده باید جلوی برگزاری نشست دیگری میان کیم و ترامپ گرفته شود و چنین دیداری حداقل نباید قبل از ماه نوامبر که ماه انتخابات کنگره بود، برگزار شود. واقعاً معلوم نبود در فضای انتخاباتی و تحت فشار شدید، ترامپ چه امتیازاتی ممکن است به کره شمالی بدهد. ما در این موضوع هم متفقالقول بودیم که بهترین جواب به نامه کیم این است که اعلام کنیم پمپئو برای ادامه مذاکرات آماده است هر زمان که لازم باشد مجدداً به پیونگ یانگ سفر کند. وقتی که نامه کیم جونگ اون را به ترامپ نشان دادم و پیشنهاداتمان را هم برای وی تشریح کردم، بلافاصله گفت: «من باید با کیم جونگ اون دیدار کنم. ما باید او را به کاخ سفید دعوت کنیم.» این یک فاجعه بالقوه و در ابعاد عظیم بود. من به ترامپ پیشنهاد کردم که به جای دعوت رهبر کره شمالی به کاخ سفید، در جریان نشستهای سالانه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک با او ملاقات کند ولی او توجهی به این پیشنهاد نکرد؛ «نه، در مجمع عمومی سازمان ملل مسائل و برنامههای زیادی خواهیم داشت و جای مناسبی برای این دیدار نیست.» هنگام صحبت من با ترامپ افراد دیگری از جمله کلی نیز وارد اتاق بیضی شده بودند. من وقتی از آنجا خارج میشدم در گوش کلی گفتم که واقعاً رئیس جمهوری نباید دوباره با کیم دیدار کند و او با این نظر من موافق بود. پمپئو نیز که به سفر آسیایی رفته بود، عصر همان روز تلفن کرد و من آنچه را که اتفاق افتاده بود برای او شرح دادم. او به شوخی گفت: دلم میخواست میتوانستم چهره تو را وقتی که رئیس جمهوری گفته خواهان دیدار با کیم در کاخ سفید است، ببینم! من هم پاسخ دادم انجام این کار بسیار سخت خواهد بود، چرا که اول باید پوست مرا روی فرشهای کف اتاق بیضی بکنند و بعد با کیم دیدار کنند. عصر همان روز ترامپ توئیتی را خطاب به کیم جونگ اون منتشر کرد: «از نامه بسیار خوب شما متشکرم، منتظرم به زودی شما را ببینم.» بااینکه غیرقابل پیشبینی و کمی هم خطرناک به نظر میرسید ولی ما پیشنویس پاسخ نامه رهبر کره شمالی را برای ترامپ آماده کردیم که در آن پیشنهاد سفر مجدد پمپئو به پیونگ یانگ را گنجانده بودیم. ترامپ با اینکه نامه را امضا کرد ولی گفت که از ایده ما خوشش نیامده و آن را نوعی توهین به کیم میداند؛ «من با شما و پمپئو موافق نیستم. برخورد منصفانهای با کیم جونگ اون نکردهاید، امیدوارم که این ایده همه چیز را خراب نکند.» او این حرفها را زد و در عین حال با دستخط خودش زیر نامه نوشت؛ «منتظرم به زودی شما را ببینم.» حداقل نامه را هم امضا کرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه