شهروند مجـــازی
یگانه خدامی
#ترامپ
دیروز هشتگ ترامپ پرکاربردترین هشتگ بین کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی بود. هم به دلیل اینکه او علیرغم ابتلا به بیماری کرونا با یک ماشین بین هوادارانش چرخید هم به دلیل اینکه یک خبرگزاری اسرائیلی مدعی شد ترامپ به آیسییو رفته است. خبری که بعد معلوم شد توسط هکرها نوشته شده و واقعیت نداشته است. گشت زدن ترامپ بین مردم با انتقادات زیادی روبهرو شد و حتی چند پزشک امریکایی در اعتراض به آن توئیت کردند. کاربران ایرانی از تأثیر اخبار مربوط به ترامپ بر قیمت دلار هم مینوشتند: «نکنه ترامپ از افزایش قیمت دلار سکته کرده گفتن کروناس؟»، «اسرائیل هیوم گفته ترامپ به ICU منتقل شده. اگه بمیره جک تاریخ میشه. این همه خودشو کشت که بگه کرونا خطرناک نیست»، «اینکه ترامپ رو بردن icu عجیب نیست عجیب اینه اگه بمیره کارتون سیمپسونها رو چکار کنیم»؟ «ملانیا گفته بود به دیدار ترامپ در بیمارستان نمیره تا سلامتی محافظینش در مسیر رفت و آمد به خطر نیفته. بعد شوهره از رو تخت بیمارستان پا شده رفته بیرون شوی انتخاباتی برگزار کرده. کاش امریکاییا اقلاً اگه میخوان به ترامپ رأی بدن به ملانیاشون رأی بدن»، «ترامپ، گفته تازه فهمیدم کرونا چیه. مرخص شدم میام برا شما هم تعریف میکنم. بعدش هم سوار ماشین شده با محافظین، دور دور کرده بعدش مجدداً برگشته بیمارستان! الان دارن ازش انتقاد میکنند که جان محافظینش را به خطر انداخته. محافظینی که همراهش بودند باید دو هفته برن قرنطینه!»، «اینم دلیل اینکه هنوز ترامپ در مورد کرونا نفهمیده. از بیمارستان آمده بیرون تا فقط به طرفداراش دست تکون بده و دوباره برگشته تو بیمارستان»، «ترامپ کرونا گرفت رفت بیمارستان دلار شد 28 هزار تومن. ترامپ سوار بر ماشین دست تکون داد دلار شد 29 هزار تومن. یه مدت دیگه ترامپ میره کاخ سفید دلار میشه چقدر؟»، «رئیس کارکنان کاخ سفید بین هواداران ترامپ سیگار توزیع کرده. سیگار تو انتخابات امریکا نقشِ چلوکباب تو انتخابات ایران رو داره.»، «من نمیدونم راننده انسان نیست که اینگونه سلامتیش را باید برای شوآف ترامپ به خطر بندازه؟ ترامپ حالشم که خوب باشه، ناقل که هست.»، «ترامپ از این برونگرا توجهطلباس که از تنهایی و سکوت وحشت دارند. 48 ساعت نتونس تنهایی رو تاب بیاره.»، «دونالد ترامپ نه تنها به پیشگیری از کرونا اعتقاد نداشت، هیچ کاری برای جلوگیری از ابتلای اطرافیانش در حد زدن یک ماسک ساده انجام نداد، الان هم به قرنطینه اعتقاد نداره و با ماشین اومده گشت بزنه. مثل ترامپ نباشید وگرنه آمار مرگ و میر آدمها چند برابر میشه.»، «ترامپ با این وضعش ماشین رو گرفته رفته بین هواداران دور دور؛ با این وضع خیلی بعیده کرونا قبل از ترامپ، از کاخ سفید خارج شه.»
تهران؛ عشق یا نفرت؟
دیروز به عنوان سالگرد انتخاب تهران به عنوان پایتخت روز تهران بود. این بهانهای شد تا کاربرانی درباره دلایلشان برای دوست داشتن یا دوست نداشتن تهران بنویسند: «امروز روز تهران است. با همه ترافیک و روزهای زیادِ آلودگی هوا، همچنان تو عزیزترین خونهای برام. هیچی به اندازه عطر میوه و سبزیجات بازار تجریش، کوچههای خیابون ولیعصر، میدان انقلاب و... حال آدمو خوب نمیکنه»، «خودم که شیفته این شهرم اما خیلیها هم اصلاً دوستش ندارند. تماشای منظره شهر تهران همیشه بهم انرژی میده و از کوچهگردی در تهران حسابی لذت میبرم.»، «به خاطر خاطراتم، مخصوصاً خاطرات بچگیم تهرانو دوس دارم. شهر و شهروندان به خودی خود هویتی نداره برام متأسفانه... انقدر عظمت داره هر منطقه و ساکنانش یه دنیای جداست»، «من از اون کسایی هستم که اصلاً از تهران خوشم نمییاد، واقعاً هیچی نداره برای من دل بسته باشم بهش. چند روز پیش هم که بعد از ماهها رفتهام بیرون اصلاً برام حتی هیجانانگیز نبود»، «آخرین بار سال ۹۴ یا ۹۵ اومدم تهرانتون. از پرواز جا موندم و دردسر زیادی کشیدم. گفتم اگه کلاهمم بیفته دیگه برنمیگردم. واقعاً چه جوری تو تهران زندگی میکنید. فلذا روز تهرانتون مبارک»، «تهران جانم، دلم برات تنگه. هیچ جا به اندازه تو پناه مردمان شهرای دیگه نبود. هیچ جا به اندازه تو «خونه» نبود. هیچ جا به اندازه تو مظلوم آدمهای قدرنشناس نبود. دلم برات تنگه تهرانم.»، «حالا شاید شما از تهران متنفر باشید ولی من واقعاً این شهر دودگرفته شلوغ بیبرکتو دوست دارم زیااااااد»، «من واقعاً تهران رو دوست دارم و اگه مدتی ترکش کنم خیلی دلم براش تنگ میشه. بزرگترین ایرادش به نظرم آلودگی هواش هست که اگه حل شه خیلی جذابتر میشه.»، «هرچقدر هم این شهر نامهربان باشه پر از خاطرهست. پر از اشکها و لبخندهاست. پر از پرسه زدنهای بیهدف. ما چیزهایی ساختیم در این شهر که نمیشه دوستش نداشت. نمیشه غمش رو نخورد. رفاقتها، نارفیقیها و هرچی که فکرش رو بکنیم. نمیشه دوستش نداشت دفتر هزار داستان رو»، «روز تهران رو به خودم تبریک میگم چون عاشق این شهرم، عاشق کوچه پسکوچههاش، عاشق محلههاش، عاشق شبای زندهاش، عاشق خیابوناش، معماریش، عاشق سرگذشتش، عاشق آدماش، عاشق جاموندههاش»، «من دچار عشق و نفرت از این شهرم. عاشق وقتاییم که قدم میزنم و از درختای کارگر و بلوار و لاله به آبان و ویلا میرسم و جلوتر میرزای شیرازی با مغازههای خاصش ذوقمو بیشتر میکنه، ولی از ترافیکا و مالهای بزرگش متنفرم، از اینکه طبیعتش
محدوده هم.»
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه