برای مسعود مهرابی و این یک ماهی که بی او گذشت

انتها، مرگ است




رضا مهدوی هزاوه نویسنده
و مدرس دانشگاه
در چوبی کمد اتاق را باز کردم. مجله‌های فیلم خوابیده بودند. شماره سی و سوم مجله، بهمن ۶۴، را ورق زدم. گفت‌وگو با امیر نادری را در همان شماره مجله دوباره می‌خوانم. امیر نادری در پایان مصاحبه گفته بود: «فیلم‌هایی که در بچگی از روی پشت‌بام خانه‌مان که نزدیک سالن تابستانی سینما رکس آبادان بود، می‌دیدم که چون خانه‌مان دست راست سینما بود، همیشه پرده و فیلم‌ها را کج می‌دیدم و لحظه‌ای که «سابو»، روی قالیچه حضرت سلیمان در فیلم «دزد بغداد» (الکساندر کوردا) به آسمان رفت و مرا هم با خودش و با شش ریالی که پول بلیت داده بودم، به هوا برد که در آنجا عشق به سینما را کشف کردم.» مجله را ورق زدم. اتاق را ترک کردم. به آبادان رفتم. گرم بود. با «امیرو» دویدم. سابو در آسمان بود. امیر نادری مدتی به وقت جوانی، در یک عکاسی در آمل کار می‌کرده. برای اولین بار «بیلیارد باز» (رابرت راسن) را می‌بیند. همان وقت، شبانه، به قول خودش جل و پلاسش را جمع می‌کند و سر جاده هراز می‌رود تا به تهران برود و در سینما کار کند. محمد صالح علاء در خانه‌اش ترانه می‌نویسد: «در جاده هراز، رودی پر از خروش، دشتی پر از علف/ بر مرکبی سوار، گم کرده راه خویش، تنها و بی هدف/ دیدم کنار راه جایی نوشته بود، تهران از این طرف/ یادت بهانه شد کم کم ترانه شد، تهران از این طرف...» در کمد را بستم. مجله‌های فیلم خوابیدند. سردشان بود. پتویی با طرح گل نرگس رویشان انداختم. مصطفی جلالی فخر در صفحه اینستاگرامش نوشته: «یکبار پیشنهاد دادم پرونده‌ای با عنوان «مرگ در سینما» در مجله فیلم کار کنم. گلمکانی موافق بود و مهرابی مخالف.» مسعود مهرابی گفته بود این همه تلخی و ترس دور و برمان ریخته، با حرف مرگ بیشترش نکنیم. گفتم مرگ که تلخ نیست. پرواز و رهایی است. گفت ولمون کن دکتر! مرگ ترسناک‌ترین برخورد خلقت با آدمی است.» سر جاده هراز ایستاده‌ام. «سابو» در آسمان است. کم کم یاد مُرده‌های عالم ترانه می‌شود. کم‌کم  آدم‌ها پیر می‌شوند. کم کم یاد کردن آدم‌های غایب، بهانه می‌دهد که از عکاسخانه آمل فرار کنی، به سر جاده هراز بروی و در کنار جاده ببینی کسی روی سنگی نوشته است: تهران از این طرف...
انتها، مرگ است. خوشا آدمی که از حصار عکاسخانه آمل، پرواز کند به نیت سوار شدن به روی قالیچه حضرت سلیمان... سابو، منتظر تک تک ماست.‌

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7462/20/556802/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها