نویسنده و کارگردان تئاتر اندیمشکی در گفتوگو با «ایران»:
تئاتر هنر پستوخانهای نیست
محسن بوالحسنی
خبرنگار
مهدی آشوغ نویسنده و کارگردان تئاتر اندیمشکی از سال 84 فعالیت مستمر تئاتری را آغاز کرد و تا امروز بیش از 15 نمایش را نویسندگی و کارگردانی کرده و چندین و چند دوره بهعنوان نویسنده و کارگردان برتر استان خوزستان معرفی شده و در سطح کشور هم جوایز بسیاری کسب کرده است. او در گفتوگو با «ایران» از دغدغههای این روزها و انتظاراتی که به عنوان یک نویسنده و کارگردان تئاتر دارد میگوید.
کمی از فعالیتهای خود پیش و پس از دوران کرونا بگویید و وضعیت تئاتر استان را از زاویه دید خودتان به عنوان یکی ازفعالان حوزه نمایش شرح بدهید...
نکته ابتدایی این است که معمولاً فصل فعالیت در تئاتر استانها با سررسید و زمان برگزاری جشنوارهها تنظیم میشود و پیش از کرونا خب طبیعتاً به فکر تولیدات جدید و حتی پیشتولید کارهای جدید بودیم که با پیش آمد کرونا متوقف شد. در تئاتر استانها دو فصل همیشه وجود دارد یکی فصل تولید برای جشنواره و دیگری فصل ارائه تولیدات جشنوارهای برای مخاطبان بومی. نیمه اول سال تولید آثار و نیمه دوم سال شرکت در جشنوارهها و اجرای آثار. این دو فصل مشترک هم نقطه ضعف و هم نقطه قوت محسوب میشوند. یکی از نقاط قوت، تولید بسیار بالای آثار در استانها خارج از بحث کیفی است که میتوان گفت تئاتر استانها در بسیاری از نمایشها به دلیل انگیزه موفقیت در جشنوارهها و دیده شدن و راهیابی گروهها به جریان اصلی تئاتر در مرکز اغلب به دنبال تولیداتی فکر شده با شیوههای نوین اجرایی هستند؛ چون انگیزه دیده شدن باعث خلاقیت میشود و نقطه ضعف بسیار مهم، ساخت و تولید آثاری است که متناسب با نیاز جامعه بومی و اقلیمی گروهها نیست و هدفشان موفقیت در جشنوارههاست و به همین دلیل برای همین ارتباط گروههای استانی با مخاطبان استانی خود خیلی کم است. با این مقدمه به نظر میرسد که این روزها، اکثر گروهها در یک سکوت مطلق و کُمای تئاتری فرو رفتهاند. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که بیشترین صدمه را هم همین گروههای نمایشی و تئاتری در حوزه فرهنگ و هنر متحمل شدهاند. اصلیترین خاصیت هنر تئاتر ارتباط مستقیم و بیواسطه با مخاطب است و این مساله از اواخر بهمن ما تا امروز با چالش جدی مواجه شده و از طرفی دیگر همین مسأله باعث شده برای بخش گستردهای از هنرمندان تئاتر که تنها از راه اجرا و تولید آثار نمایشی و شرکت در جشنوارهها ارتزاق میکنند شرایط اصلاً مناسب نیست.
به عقیده شما، چه مشکلاتی در تئاتر استانهای ما وجود دارد که کمی مسأله را نسبت به تئاتری که در شرایط عادی در تهران وجود دارد، متفاوت میکند؟
ببینید تئاتر یکی از شاخصهای مهم فرهنگی یک جامعه پیشرفته و رو به پیشرفت است و برای سنجش فرهنگ یک شهر کافی است تعداد فرهنگسراها، سینماها و سالنهای تئاترش را در نظر بگیریم و داشتن سالنهای فرهنگی یک مطالبه شهری برای شهروندان هر جامعه فرهنگدوستی است. با این همه بسیاری چون من طبق تجربه و زیست شخصی معتقدیم تئاتریها در شهرستانهای مختلف با کمبودهای بسیاری روبهرو هستند و نیازمند توجه جدی به وضعیتی که در آن به سر میبرند. طبیعی است که سالن نامناسب برای اجرا طبیعتاً ریزش مخاطب را به همراه خواهد داشت و حالا فکر کنیم یک گروه نمایشی شهرستانی با تمام مصائبd که دارد اثری را تولید میکند و نمیداند اثرش با چه شرایطی روی صحنه خواهد رفت و چه تعداد مخاطب خواهد داشت؛ دلیلش هم همانطور که به آن اشاره کردم یکی عدم در اختیار داشتن سالنهای استاندارد نمایش است. چطور میشود در این شرایط انتظار داشت که هنرمند بیاید و کسانی را پرورش بدهد که تئاتر را در استانها زنده نگه دارند و از میراثی که در اختیارشان قرار گرفته پاسداری کنند. ما بسترهای لازم را نساختهایم و انتظار داریم که هنرمند همه کارها را به تنهایی انجام دهد و هیچ حمایتی هم نداشته باشد. دنیای هنر، مزرعهای نیست که بشود خلقالساعه از آن انتظار باروری داشت و در این زمین باید بذری کاشته شود و با مراقبت درست و اصولی،در آینده در انتظار ثمرهاش بود اما چنین چنین آن طور که ایدهآل است متأسفانه وجود ندارد. هنرمند استعدادی ذاتی دارد که باید در مسیر درست پرورش پیدا کند تا به درختی تنومند تبدیل شود و همه اینها، الزاماتی هستند که باید در نظر گرفته شود. حال، وقتی مسأله بزرگی مثل کرونا هم پیش میآید تمام مشکلات، 10 برابر میشوند و واقعاً هنرمند را مستأصل میکنند و آیندهای نامعلوم را روبهروی آن قرار میدهند.
دغدغه این روزهای شما به عنوان یک هنرمند چیست؟
مهم ترین دغدغه اینروزهای هنرمندان تئاتر و سؤالی که دارند شاید این باشد که چه زمانی میتوانیم به شرایط عادی بازگردیم و ترس دیگری که این روزهایشان را با آن میگذرانند شرایط نامناسب اقتصادی است. مسلماً در چنین شرایطی اولین چیزی که از سبد هزینههای خانوار حذف میشود هزینه اقلام فرهنگی است و این آسیب مستقیماً متوجه اهل فرهنگ و هنر خواهد بود. مردم به سینما نمیروند، تئاتر نمیبینند، کنسرت نمیروند، کتاب نمیخرند... چیزی که شاید ما شهرستانیها خلأ و آسیبش را بیشتر هم حس میکنیم برگزار نشدن جشنوارههاست. خلاصهاش را اگر بگویم این روزها دغدغهها بسیار و زمان بسیار کم است
چه انتظاری از مدیران فرهنگی دارید؟
ما طبق عادت حداقلترینها توقعات و انتظارات را داریم. یکی مهیا کردن بستر و مجالی برای دیده شدن آثار تولید شده ما در مرکز است یا اختصاص یک یا چند سالن مناسب در طول سال به گروههای منتخب شهرستانی برای اجراهای طولانی مدت در صورت داشتن مخاطب در تهران. تئاتر هنر پستوخانهای نیست. اثر خوش ساخت نمایشی اگر درست دیده نشود مثل بچه ناقصالخلقهای خواهد بود که باعث عذاب و زجر والدینش خواهد بود و بیهیچ اغراقی باید بگوییم که چه بسیار نمایش خوب اما دیده نشده که در شهرستانها و استانها مورد غفلت واقع شد.
خبرنگار
مهدی آشوغ نویسنده و کارگردان تئاتر اندیمشکی از سال 84 فعالیت مستمر تئاتری را آغاز کرد و تا امروز بیش از 15 نمایش را نویسندگی و کارگردانی کرده و چندین و چند دوره بهعنوان نویسنده و کارگردان برتر استان خوزستان معرفی شده و در سطح کشور هم جوایز بسیاری کسب کرده است. او در گفتوگو با «ایران» از دغدغههای این روزها و انتظاراتی که به عنوان یک نویسنده و کارگردان تئاتر دارد میگوید.
کمی از فعالیتهای خود پیش و پس از دوران کرونا بگویید و وضعیت تئاتر استان را از زاویه دید خودتان به عنوان یکی ازفعالان حوزه نمایش شرح بدهید...
نکته ابتدایی این است که معمولاً فصل فعالیت در تئاتر استانها با سررسید و زمان برگزاری جشنوارهها تنظیم میشود و پیش از کرونا خب طبیعتاً به فکر تولیدات جدید و حتی پیشتولید کارهای جدید بودیم که با پیش آمد کرونا متوقف شد. در تئاتر استانها دو فصل همیشه وجود دارد یکی فصل تولید برای جشنواره و دیگری فصل ارائه تولیدات جشنوارهای برای مخاطبان بومی. نیمه اول سال تولید آثار و نیمه دوم سال شرکت در جشنوارهها و اجرای آثار. این دو فصل مشترک هم نقطه ضعف و هم نقطه قوت محسوب میشوند. یکی از نقاط قوت، تولید بسیار بالای آثار در استانها خارج از بحث کیفی است که میتوان گفت تئاتر استانها در بسیاری از نمایشها به دلیل انگیزه موفقیت در جشنوارهها و دیده شدن و راهیابی گروهها به جریان اصلی تئاتر در مرکز اغلب به دنبال تولیداتی فکر شده با شیوههای نوین اجرایی هستند؛ چون انگیزه دیده شدن باعث خلاقیت میشود و نقطه ضعف بسیار مهم، ساخت و تولید آثاری است که متناسب با نیاز جامعه بومی و اقلیمی گروهها نیست و هدفشان موفقیت در جشنوارههاست و به همین دلیل برای همین ارتباط گروههای استانی با مخاطبان استانی خود خیلی کم است. با این مقدمه به نظر میرسد که این روزها، اکثر گروهها در یک سکوت مطلق و کُمای تئاتری فرو رفتهاند. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که بیشترین صدمه را هم همین گروههای نمایشی و تئاتری در حوزه فرهنگ و هنر متحمل شدهاند. اصلیترین خاصیت هنر تئاتر ارتباط مستقیم و بیواسطه با مخاطب است و این مساله از اواخر بهمن ما تا امروز با چالش جدی مواجه شده و از طرفی دیگر همین مسأله باعث شده برای بخش گستردهای از هنرمندان تئاتر که تنها از راه اجرا و تولید آثار نمایشی و شرکت در جشنوارهها ارتزاق میکنند شرایط اصلاً مناسب نیست.
به عقیده شما، چه مشکلاتی در تئاتر استانهای ما وجود دارد که کمی مسأله را نسبت به تئاتری که در شرایط عادی در تهران وجود دارد، متفاوت میکند؟
ببینید تئاتر یکی از شاخصهای مهم فرهنگی یک جامعه پیشرفته و رو به پیشرفت است و برای سنجش فرهنگ یک شهر کافی است تعداد فرهنگسراها، سینماها و سالنهای تئاترش را در نظر بگیریم و داشتن سالنهای فرهنگی یک مطالبه شهری برای شهروندان هر جامعه فرهنگدوستی است. با این همه بسیاری چون من طبق تجربه و زیست شخصی معتقدیم تئاتریها در شهرستانهای مختلف با کمبودهای بسیاری روبهرو هستند و نیازمند توجه جدی به وضعیتی که در آن به سر میبرند. طبیعی است که سالن نامناسب برای اجرا طبیعتاً ریزش مخاطب را به همراه خواهد داشت و حالا فکر کنیم یک گروه نمایشی شهرستانی با تمام مصائبd که دارد اثری را تولید میکند و نمیداند اثرش با چه شرایطی روی صحنه خواهد رفت و چه تعداد مخاطب خواهد داشت؛ دلیلش هم همانطور که به آن اشاره کردم یکی عدم در اختیار داشتن سالنهای استاندارد نمایش است. چطور میشود در این شرایط انتظار داشت که هنرمند بیاید و کسانی را پرورش بدهد که تئاتر را در استانها زنده نگه دارند و از میراثی که در اختیارشان قرار گرفته پاسداری کنند. ما بسترهای لازم را نساختهایم و انتظار داریم که هنرمند همه کارها را به تنهایی انجام دهد و هیچ حمایتی هم نداشته باشد. دنیای هنر، مزرعهای نیست که بشود خلقالساعه از آن انتظار باروری داشت و در این زمین باید بذری کاشته شود و با مراقبت درست و اصولی،در آینده در انتظار ثمرهاش بود اما چنین چنین آن طور که ایدهآل است متأسفانه وجود ندارد. هنرمند استعدادی ذاتی دارد که باید در مسیر درست پرورش پیدا کند تا به درختی تنومند تبدیل شود و همه اینها، الزاماتی هستند که باید در نظر گرفته شود. حال، وقتی مسأله بزرگی مثل کرونا هم پیش میآید تمام مشکلات، 10 برابر میشوند و واقعاً هنرمند را مستأصل میکنند و آیندهای نامعلوم را روبهروی آن قرار میدهند.
دغدغه این روزهای شما به عنوان یک هنرمند چیست؟
مهم ترین دغدغه اینروزهای هنرمندان تئاتر و سؤالی که دارند شاید این باشد که چه زمانی میتوانیم به شرایط عادی بازگردیم و ترس دیگری که این روزهایشان را با آن میگذرانند شرایط نامناسب اقتصادی است. مسلماً در چنین شرایطی اولین چیزی که از سبد هزینههای خانوار حذف میشود هزینه اقلام فرهنگی است و این آسیب مستقیماً متوجه اهل فرهنگ و هنر خواهد بود. مردم به سینما نمیروند، تئاتر نمیبینند، کنسرت نمیروند، کتاب نمیخرند... چیزی که شاید ما شهرستانیها خلأ و آسیبش را بیشتر هم حس میکنیم برگزار نشدن جشنوارههاست. خلاصهاش را اگر بگویم این روزها دغدغهها بسیار و زمان بسیار کم است
چه انتظاری از مدیران فرهنگی دارید؟
ما طبق عادت حداقلترینها توقعات و انتظارات را داریم. یکی مهیا کردن بستر و مجالی برای دیده شدن آثار تولید شده ما در مرکز است یا اختصاص یک یا چند سالن مناسب در طول سال به گروههای منتخب شهرستانی برای اجراهای طولانی مدت در صورت داشتن مخاطب در تهران. تئاتر هنر پستوخانهای نیست. اثر خوش ساخت نمایشی اگر درست دیده نشود مثل بچه ناقصالخلقهای خواهد بود که باعث عذاب و زجر والدینش خواهد بود و بیهیچ اغراقی باید بگوییم که چه بسیار نمایش خوب اما دیده نشده که در شهرستانها و استانها مورد غفلت واقع شد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه