امید بر شادی مقدم است




اردشیر گراوند
 جامعه شناس
وجود شادی و نشاط در شرایط امروز جامعه ایران تاحدی دشوار به‌نظر می‌رسد، بخشی از آن به شرایط اقتصادی کنونی کشور برمی‌گردد و بخش زیادی از آن هم به علت ظهور ویروس منحوسی به‌نام کرونا است. در کشوری با حدود 24 میلیون خانوار، مرگ روزانه حدوداً 500 نفر و ابتلای بیش از 5000 نفر طی 24 ساعت، یعنی درگیری بخش زیادی از شهروندان با مرگ عزیزان شان یا درگیر شدن با بیماری یک یا چند نفر از اعضای خانواده! پس در چنین شرایطی کاملاً طبیعی است که غم، اندوه، نگرانی و تشویش افزایش یابد. از آن طرف هم بحث تورم، عدم تطبیق هزینه و درآمد خانوار و اضطرابی که به‌دنبال این وضعیت ایجاد می‌شود، عمق این غم را عمیق‌تر می‌کند، در هر صورت ته نشست این دو پدیده می‌تواند تا سال‌های متمادی، افراد جامعه را دچاراضطراب و افسردگی کند. چه آنکه کاهش ارزش پول ملی و ایجاد شکاف اقتصادی و به تبع آن عدم تطبیق حقوق و درآمدها موجب شد مردم تا 9 برابر ضعیف شوند و متأسفانه راه حل مشخصی نیز برای جلوگیری از این وضعیت انجام نگرفت. همین یک عامل مهم، موجب ایجاد احساس نا امنی طولانی مدت در نظام فکری و اخلاقی جامعه می‌شود و قطعاً این تصویر در نوجوانانی که در این شرایط زندگی می‌کنند، بویژه آنهایی که در دهک پایین و ضعیف هستند و با مشکلاتی مثل مسکن، ابزار آموزشی، تغذیه و پوشاک دست و پنجه نرم می‌کنند، ممکن است تا 5 دهه آینده نیز ادامه یابد. اگرچه بحران کرونا هم با شکل‌گیری وضعیت جدیدی از اضطراب‌ها بویژه برای خانواده فوتی‌ها، بیماران و کادر درمان، بر این تصویر غمبار اضافه کرد و نشان داد در زمان بروز بحران‌های عمیق، کار جدی از کسی بر نمی‌آید و گرفتاری‌ها تشدید می‌شود. در این شرایط، شخصاً معتقدم که برنامه‌ریزی برای شادی شهروندان محلی از اعراب ندارد و اساساً حتی نمی‌توان به نشاط اجتماعی فکر کرد. البته این به معنای نادیده گرفتن شادی نیست که باید باشد و اتفاقاً بسیار لازم است، حتی برای آن عده‌ای که از این وضعیت، آسیب کمتری دیده‌اند. اما بهتر است به جای واژه «شادی و نشاط » از «گفت‌و‌گوی امیدواری» صحبت کنیم که جایگاه بالاتری دارد. چراکه مردم برای دوام آوردن و ادامه دادن دراین شرایط ناامید کننده به امید و انرژی بیشتری نیاز دارند. نظام اجتماعی هم اکنون برگزاری جُنگ شادی را نمی‌پذیرد و اگربرای خلق شادی به سمت طنز برویم، از سوی بسیاری پس زده می‌شویم. چراکه خارج از موضوع است، اما امید آفرینی و تحرک می‌تواند سرمایه اجتماعی را تقویت کند. البته که مردم برای دوام آوردن در چنین شرایطی باید احساس کنند که جان شان ارزشمند است. معتقدم دولت می‌تواند با اجرای قرنطینه کامل، وضعیت تلخ امروز را به‌سمت امیدواری سوق دهد. حدوداً 24 میلیون خانوار در کشورمان زندگی می‌کنند که حدود 8 میلیون خانوار به نوعی تحت پوشش دولت هستند و ماهانه حقوق مشخصی دریافت می‌کنند. 8 میلیون نفر نیز خانوار روستایی هستند که درگیری جدی با معیشت روزانه ندارند و سبک زندگی متفاوتی را دنبال می‌کنند، از 8 میلیون خانوار باقیمانده نیز حدوداً یک میلیون خانوار نیازی به درآمدهای دولتی ندارند، بنابراین تنها 7 میلیون خانوار باقی می‌مانند که می‌توانند با کمک‌های دولتی در قرنطینه بمانند، بخشی از این کمک می‌تواند از محل صرفه‌جویی سازمانی و اداری تأمین شده و به این گروه‌ها منتقل شود. این کار شدنی است، ما باید آمار تلفات و مبتلایان را به هر نحوی کاهش دهیم، چراکه جدا از بحث قدرت جمعیت و نیاز کشور به جمعیت فعال، این وضعیت روحیه اجتماعی و امید آفرینی را نشانه رفته است که اگر آسیب ببیند، اثرات بلند مدت منفی برجای می‌گذارد.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7494/10/560693/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها