خودباوری زنان؛ گام نخست تغییر
شیرین ولی پوری
حقوقدان و جامعهشناس جنایی
در سالهای اخیر به ارتقای زنان در پستهای مدیریتی توجهات ویژه شده تا جایی که خوشبختانه شاهد افزایش آمار اشتغال زنان بودیم اما در این حوزه، همچنان مشکلاتی وجود دارند که با پرداختن به آنها و رفعشان میتوان شاهد افزایش چشمگیر انتصاب زنان در پستهای مدیریتی بود.
برای ارتقای جایگاه کیفی و کمی بانوان در جامعه موانعی فرهنگی وجود دارد که متعلق به امروز و دیروز نیست. این موانع که عمدهترین آنها به فرهنگ باز میگردد، سبب پدید آمدن آسیبهایی اجتماعی میشوند که این آسیبها، در فرآیندهای دیگر اجتماع تأثیرگذار هستند؛ به طور مثال یکی از موانع فرهنگی که در جامعه وجود دارد و موجب عدم حضور بیشتر و پررنگتر زنان در جایگاه مدیریتی میشود، بحث تبعیض جنسیتی است. در این بحث قانون جرم انگاری شده و مصوب سال 1356 نیز وجود دارد، که مقنن در آن نگاه تبعیضآمیز را جرم دانسته و تا کنون هم پابرجا مانده و همچنان کاربرد دارد.
جامعه مردسالار نمیپذیرد که یک بانو بر او مدیریت کند و به همین دلیل است که بانوانی با توانمندیهای بسیار چشمگیر و خوب را منزوی میکند و به حاشیه میکشاند. با توجه به این که در دوسال اخیر شاهد افزایش فرآیند پستهای مدیریتی زنان بودیم اما متأسفانه این نگاه مردسالارانه در برخی نهادها همچنان دیده میشود، بهعنوان نمونه در مجلس اخیر شاهدیم که ریاست هیچ یک از کمیسیونها به زنان واگذار نشد، چون نگاه تبعیضآمیز مردان نمیپذیرد که عدهای از مردان در کمیسیونی جمع شوند که ریاست آن بر عهده یک زن باشد.
مباحثی که شاید فرد فکر کند خیلی عادی است و چه اشکالی دارد که رئیس کمیسیون زن ندارد، بعد از این تفکر و نگاه این افکار هم به ذهن خطور میکند که چه اشکالی دارد وزیر زن یا معاون وزیر زن هم نداشته باشیم و موارد دیگر که سبب میشود این قضیه به بسیاری مشاغل مدیریتی دیگر هم تسری پیدا کند. نگاه دیگر آن جایی نمود پیدا میکند که ببینیم یک بانوی توانمند از پست مدیریتی بالایی برخوردار میشود ولی حتی در درون خانواده با او همکاری و همیاری نمیشود و این قضیه تا جایی میتواند پیش رود که مجبور شود از سمت خود کنارهگیری کند تا بتواند بنیان خانواده را حفظ کند.
این موارد در جامعه شناسی جنایی هم به آن توجه میشود، زیرا چنین رفتارهایی نشانههای بارز جنایت علیه زنان هستند. نیمی از جامعه جهانی را بانوان تشکیل میدهند، وقتی که حقوق طبیعی یک زن در نظر گرفته نشود یک جنایت علیه بشر است.
جنایت تنها به نسل کشی و نسلزدایی گفته نمیشود، همین که نیمی از جمعیت در هرجای کره زمین به انزوا کشیده شده و طرد شود، خود جنایت به حساب میآید. مسلماً بانویی که از نظر روحی، روانی دچار افسردگی و تشتت خاطر شود، در مراحل دیگر زندگی هم دچار مشکل میشود و نمیتواند به فعالیت خود بدرستی
ادامه دهد.
هر فردی وقتی نتواند از توانمندیهای خود به طور کامل استفاده کند، یقیناً منزوی شده و این امر پیامدهایی منفی با خود بهدنبال خواهد داشت و سبب می شود که در تربیت نسل بعدی نیز موفق نباشیم.
بحث اشتغال زنان در پستهای مدیریتی بیشتر از این که بخواهد مبحثی سیاسی باشد، بحثهای اجتماعی را بهدنبال دارد. فارغ از مباحث سیاسی و جناحی و دولت و حاکمیت، زنان باید بپذیرند که یک انسان هستند و از حقوق خود دفاع کنند.
زنان در ابتدا باید خود را باور کنند و در مرحله بعدی با دوری از عوام گرایی، اطلاعات و آگاهیهای خود را بالا برده و با حقوق انسانی خود آشنا شوند. باید تک تک زنان، خودباوری را از خودشان شروع کنند تا جامعه هم آنها را
باور کند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه