انتخاب دشوار اروپا در 2021
یوشکا فیشر
معاون صدراعظم و وزیر خارجه سابق آلمان
مترجم: بنفشه غلامی
ریاست جمهوری دونالد ترامپ با همه آه و نالههایی که داشت، 20 ژانویه 2021 به پایان میرسد و او به تاریخ میپیوندد. اما متأسفانه میراث سیاسی او باقی خواهد ماند. اروپا نباید فراموش کند که تنها تقریباً نیمی از رأی دهندگان امریکایی تصمیم گرفتند به بایدن رأی دهند. این باید واقعیتی نگرانکننده برای سران اروپایی باشد، زیرا میتواند پیامدهای گستردهای بر آینده سیاستگذاریهای اروپا داشته باشد.
اروپاییها در آینده نباید مرتکب اشتباه شده و براحتی تکیه داده و مسئولیتهای روابط بین آتلانتیکی را به دولت بایدن بسپارند. بایدن و مشاورانش، شاید بسیار با کفایتتر از ترامپ باشند. اما آینده روابط ترانس آتلانتیک تا حدود زیادی به وزن سیاستهای اروپا و به طور خاص آلمان بستگی خواهد داشت. سالهای ترامپ، رهبران اروپا را واداشت به سیاستهای دفاعی روی آورند. اما اکنون انتخاب بایدن نیازمند سیاستهایی متفاوت است تا روابط دو طرف نوسازی شود. برقراری یک روابط پویا بین دو طرف مستلزم آن است که اروپا مانند یک بزرگسال رفتار کرده و تابع محض نباشد. برای مثال دو طرف باید خیلی سریع در مورد هزینههای ناتو با یکدیگر به توافق برسند. اروپاییها همچنین باید از همان ابتدا برای دولت بایدن مشخص کنند که قادر به چه کارهایی هستند. اروپا متشکل از کشورهای کوچکی است که تواناییهای محدودی دارند. البته به استثنای دو قدرت هستهای اروپا، انگلیس و فرانسه. تجربه نشان داده، دیدگاههای یک قدرت جهانی با یک قدرت متوسط یا کوچک تفاوتهایی دارد. اروپا باید ببیند در کدام جایگاه است. در چارچوب روابط ترانس آتلانتیکی، نقش اروپا دفاع از قلمرو ناتو و حاشیه آن همچون اوکراین و سایر مناطق درگیر در این حوزه و همسایگی آن است که توان دیپلماسی اروپا را میطلبد. در بحث مهاجرتهای گسترده به اروپا و تروریسم نیز اروپا باید فعال ظاهر شده و تعامل خود را با کشورهای جنوبی مدیترانه، خاورمیانه و همین طور غرب آفریقا افزایش بخشد، بویژه که درگیریهای بین اعضای اتحادیه اروپا و ناتو (ترکیه، یونان و قبرس) و همین طور درگیریهای بالکان حل نشدنی به نظر میرسند. در مورد سیاست جهانی، اروپا بهتر است، مسائل را به قدرتهای بزرگتر بسپارد. برخلاف سیاستهای تجاری که اروپا در آن باید منافع استراتژیک خود را در روابط با امریکا و چین دنبال کند. حتی با آمدن بایدن به کاخ سفید، دیگر وابستگیهایی که اروپا نسبت به امریکا احساس میکرد، وجود نخواهد داشت. اکنون اروپاییها میدانند که در معرض چه خطراتی میتوانند باشند. آنها نباید در مورد روابط با چین توهم داشته باشند یا تصور کنند میتوانند جایگزینی بهتر از روابط با امریکا داشته باشند. پس برای تعیین مسیر آتی، توپ در زمین اروپا است.
منبع: project-syndicate
معاون صدراعظم و وزیر خارجه سابق آلمان
مترجم: بنفشه غلامی
ریاست جمهوری دونالد ترامپ با همه آه و نالههایی که داشت، 20 ژانویه 2021 به پایان میرسد و او به تاریخ میپیوندد. اما متأسفانه میراث سیاسی او باقی خواهد ماند. اروپا نباید فراموش کند که تنها تقریباً نیمی از رأی دهندگان امریکایی تصمیم گرفتند به بایدن رأی دهند. این باید واقعیتی نگرانکننده برای سران اروپایی باشد، زیرا میتواند پیامدهای گستردهای بر آینده سیاستگذاریهای اروپا داشته باشد.
اروپاییها در آینده نباید مرتکب اشتباه شده و براحتی تکیه داده و مسئولیتهای روابط بین آتلانتیکی را به دولت بایدن بسپارند. بایدن و مشاورانش، شاید بسیار با کفایتتر از ترامپ باشند. اما آینده روابط ترانس آتلانتیک تا حدود زیادی به وزن سیاستهای اروپا و به طور خاص آلمان بستگی خواهد داشت. سالهای ترامپ، رهبران اروپا را واداشت به سیاستهای دفاعی روی آورند. اما اکنون انتخاب بایدن نیازمند سیاستهایی متفاوت است تا روابط دو طرف نوسازی شود. برقراری یک روابط پویا بین دو طرف مستلزم آن است که اروپا مانند یک بزرگسال رفتار کرده و تابع محض نباشد. برای مثال دو طرف باید خیلی سریع در مورد هزینههای ناتو با یکدیگر به توافق برسند. اروپاییها همچنین باید از همان ابتدا برای دولت بایدن مشخص کنند که قادر به چه کارهایی هستند. اروپا متشکل از کشورهای کوچکی است که تواناییهای محدودی دارند. البته به استثنای دو قدرت هستهای اروپا، انگلیس و فرانسه. تجربه نشان داده، دیدگاههای یک قدرت جهانی با یک قدرت متوسط یا کوچک تفاوتهایی دارد. اروپا باید ببیند در کدام جایگاه است. در چارچوب روابط ترانس آتلانتیکی، نقش اروپا دفاع از قلمرو ناتو و حاشیه آن همچون اوکراین و سایر مناطق درگیر در این حوزه و همسایگی آن است که توان دیپلماسی اروپا را میطلبد. در بحث مهاجرتهای گسترده به اروپا و تروریسم نیز اروپا باید فعال ظاهر شده و تعامل خود را با کشورهای جنوبی مدیترانه، خاورمیانه و همین طور غرب آفریقا افزایش بخشد، بویژه که درگیریهای بین اعضای اتحادیه اروپا و ناتو (ترکیه، یونان و قبرس) و همین طور درگیریهای بالکان حل نشدنی به نظر میرسند. در مورد سیاست جهانی، اروپا بهتر است، مسائل را به قدرتهای بزرگتر بسپارد. برخلاف سیاستهای تجاری که اروپا در آن باید منافع استراتژیک خود را در روابط با امریکا و چین دنبال کند. حتی با آمدن بایدن به کاخ سفید، دیگر وابستگیهایی که اروپا نسبت به امریکا احساس میکرد، وجود نخواهد داشت. اکنون اروپاییها میدانند که در معرض چه خطراتی میتوانند باشند. آنها نباید در مورد روابط با چین توهم داشته باشند یا تصور کنند میتوانند جایگزینی بهتر از روابط با امریکا داشته باشند. پس برای تعیین مسیر آتی، توپ در زمین اروپا است.
منبع: project-syndicate
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه