مرگ گلشیری، شاملو و مشیری
سال نحس شعر و ادبیات
سال 1379 برای شعر و ادبیات ایران سال نحسی است، روزگاری که در بهارش هوشنگ گلشیری (16 خرداد) درگذشت، در گرمای تابستانش (2مرداد) احمد شاملو جان باخت و پاییزش (3 آبان) برگریزان زندگی شاعر «کوچه» فریدون مشیری بود.
هوشنگ گلشیری ۱۶ خرداد ۱۳۷۹ در 62 سالگی درگذشت. او از برجستهترین نویسندگان معاصر ایرانی و سردبیر مجله کارنامه بود. منتقدان ادبی گلشیری را از تأثیرگذارترین داستان نویسان قرن اخیر کشور میدانند که نوشتههایش با رمان کوتاه شازده احتجاب (در اواخر دهه 40) به اوج رسید و برایش شهرتی بسیار به همراه داشت؛ متنی که یکی از قویترین داستانهای ایرانی محسوب میشود. هوشنگ گلشیری سالهای بسیاری در اصفهان آموزگار بود، سپس بین سالهای 1353 تا 1357 به دعوت بهرام بیضایی در دانشکده هنرهای زیبای تهران، استاد شد. او بعد از انقلاب و در میانه جنگ تحمیلی از سال 1362 جلسات هفتگی داستان خوانی و نقد داستان را راهاندازی کرد و در این جلسات نویسندگان جوانی را آموزش داد. گلشیری عضو کانون نویسندگان ایران و از بنیانگذاران حلقه ادبی جنگ اصفهان بود. هوشنگ گلشیری در کنار نویسندگی سالهای بسیاری هم روزنامه نگاری کرد و با نشریات متعددی همچون آدینه، دنیای سخن، ماهنامه ادبی کارنامه و... همکاری داشت. او بر اثر ابتلاء به بیماری مننژیت که نخستین نشانههای آن از پاییز ۱۳۷۸ پدیدار شده بود در بیمارستان ایرانمهر درگذشت و در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.
پایان شاعر سپید
46 روز بعد از مرگ هوشنگ گلشیری، امامزاده طاهر کرج باردیگر میزبان پیکر یکی دیگر از بزرگان شعر و ادب فارسی بود؛ این بار احمد شاملو؛ شاعر پرآوازه داخلی و جهانی ایران؛ قصه گوی «دختران نه نه دریا» و شاعر عاشقانههای بسیار. شاعری که خود گفته بود: «اندوه اش/ غروبی دلگیر است/ در غربت و تنهایی/هم چنان که شادی اش/ طلوع همه آفتاب هاست.» و با مرگش غروبی گسترده را بر دل هزاران، هزار دل باختهاش به جای گذاشت.
احمد شاملو 21 آذر سال 1304 در تهران متولد شد و متخلص به الف. بامداد و الف. صبح بود. او شاعر، فیلمساز، روزنامهنگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگنویس و از دبیران اصلی کانون نویسندگان ایران بود. او در خانوادهای نظامی بزرگ شد و پدرش از افسران ارتش بود. شهرت اصلی شاملو بهخاطر نوآوری در شعر معاصر فارسی و سرودن گونهای شعر است که با نام شعر سپید خوانده میشود. وی در سال ۱۳۲۵ با نیما یوشیج ملاقات کرد و تحت تأثیرش به شعر نیمایی روی آورد؛ اما نخستین بار در شعر «تا شکوفه سرخ یک پیراهن» که در سال ۱۳۲۹ با نام «شعر سفید غفران» منتشر شد، وزن را رها کرد و بهصورت پیشرو سبک نویی را در شعر معاصر شکل داد. او علاوه بر شعر، فعالیتهایی مطبوعاتی، پژوهشی و ترجمههایی شناخته شده بسیاری دارد. مجموعه کتاب «کوچه» او یکی از بزرگترین آثار پژوهشی در باب فرهنگ عامه مردم ایران شناخته میشود که البته در زمان حیاتش تنها تعدادی از جلدهایش منتشر شد. احمد شاملو 2 مرداد سال 1379 در 75 سالگی درگذشت.آیدا همسر احمد شاملو در گفتوگویی درباره روزهای آخر زندگی او گفته است: «احمد در بخش پنج بیمارستان بستری بود و گلشیری در بخش سه. ما آخرین روزهای گلشیری را شاهد بودیم. یکی دو بار برای دیدن گلشیری رفتم اتاقش. با فرزانه طاهری همدرد شده بودیم. نه فرزانه میدانست به من چه بگوید و نه من میدانستم به او چه بگویم که تسلای خاطری باشد. فقط دستهای همدیگر را میفشردیم و به هم نگاه میکردیم. این مرگها شاملو را کشت. مرگ گلشیری، مرگ ساعدی، مرگ هوشنگ طاهری… میدیدم که احمد دارد از درون ویران میشود و در خودش فرو میریزد؛ وگرنه از نظر جسمی خیلی قوی و محکم بود. فکر هم نمیکردیم ما را ترک کند؛ این رنج از دست دادنها بود که او را از ما گرفت. با خود میگفتم شاملو سالهای سال کنار ما خواهد بود. نقشهها کشیده بودم. آرزوها داشتم. شاملو هیچوقت مرگاندیش نبود. همیشه انگیزه داشت؛ ولی دیگر میگفت کار تمام است و زمان رفتن رسیده…»
شاعر کوچه
نحسی سال 1379 برای ادبیات و شعر ایران در پاییز هم ادامه داشت و 3 آبان فریدون مشیری شاعر بزرگ ایران هم در 74 سالگی درگذشت. او 30 شهریور 1305 در تهران خیابان عین الدوله به دنیا آمد. بعد از تحصیل در ۱۸ سالگی در وزارت پست و تلگراف مشغول به کار شد و تا سال 1357 در این مجموعه مشغول به کار بود. البته مشیری همزمان با این کار در دانشگاه تهران و در رشته ادبیات ادامه تحصیل داد و با مطبوعات و روزنامهها همکاری میکرد. مشیری از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۱ مسئول صفحه شعر و ادب مجله روشنفکر بود. او همچنین مسئولیت صفحه شعر و ادب مجله سپید و سیاه را نیز برعهده داشت و با مجله سخن به سردبیری پرویز ناتل خانلری همکاری میکرد. فریدون مشیری سرودن شعر را از نوجوانی و تقریباً از پانزده سالگی شروع کرد. اولین مجموعه شعرش با نام تشنه طوفان در ۲۸ سالگی با مقدمه محمدحسین شهریار و علی دشتی در سال۱۳۳۴ به چاپ رسید. او همچنین علاقه و توجه بسیاری به موسیقی داشت و همین شد که طی سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ عضویت شورای موسیقی و شعر رادیو را پذیرفت و در کنار هوشنگ ابتهاج (سایه)، سیمین بهبهانی و عماد خراسانی سهمی مهم در پیوند شعر و موسیقی داشت و اشعار و نگاهش به غنی شدن برنامه گلهای رادیو کمک بسیاری کرد. مشهورترین شعر مشیری که دلبستگان بسیاری دارد عاشقانه «کوچه» است که در اردیبهشت ۱۳۳۹ در مجله «روشنفکر» چاپ شد.
فریدون مشیری سالها از بیماری رنج میبرد و در بامداد روز جمعه ۳ آبان ماه درگذشت. وی در قطعه 88 بهشت زهرا آرمیده است.
هوشنگ گلشیری ۱۶ خرداد ۱۳۷۹ در 62 سالگی درگذشت. او از برجستهترین نویسندگان معاصر ایرانی و سردبیر مجله کارنامه بود. منتقدان ادبی گلشیری را از تأثیرگذارترین داستان نویسان قرن اخیر کشور میدانند که نوشتههایش با رمان کوتاه شازده احتجاب (در اواخر دهه 40) به اوج رسید و برایش شهرتی بسیار به همراه داشت؛ متنی که یکی از قویترین داستانهای ایرانی محسوب میشود. هوشنگ گلشیری سالهای بسیاری در اصفهان آموزگار بود، سپس بین سالهای 1353 تا 1357 به دعوت بهرام بیضایی در دانشکده هنرهای زیبای تهران، استاد شد. او بعد از انقلاب و در میانه جنگ تحمیلی از سال 1362 جلسات هفتگی داستان خوانی و نقد داستان را راهاندازی کرد و در این جلسات نویسندگان جوانی را آموزش داد. گلشیری عضو کانون نویسندگان ایران و از بنیانگذاران حلقه ادبی جنگ اصفهان بود. هوشنگ گلشیری در کنار نویسندگی سالهای بسیاری هم روزنامه نگاری کرد و با نشریات متعددی همچون آدینه، دنیای سخن، ماهنامه ادبی کارنامه و... همکاری داشت. او بر اثر ابتلاء به بیماری مننژیت که نخستین نشانههای آن از پاییز ۱۳۷۸ پدیدار شده بود در بیمارستان ایرانمهر درگذشت و در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.
پایان شاعر سپید
46 روز بعد از مرگ هوشنگ گلشیری، امامزاده طاهر کرج باردیگر میزبان پیکر یکی دیگر از بزرگان شعر و ادب فارسی بود؛ این بار احمد شاملو؛ شاعر پرآوازه داخلی و جهانی ایران؛ قصه گوی «دختران نه نه دریا» و شاعر عاشقانههای بسیار. شاعری که خود گفته بود: «اندوه اش/ غروبی دلگیر است/ در غربت و تنهایی/هم چنان که شادی اش/ طلوع همه آفتاب هاست.» و با مرگش غروبی گسترده را بر دل هزاران، هزار دل باختهاش به جای گذاشت.
احمد شاملو 21 آذر سال 1304 در تهران متولد شد و متخلص به الف. بامداد و الف. صبح بود. او شاعر، فیلمساز، روزنامهنگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگنویس و از دبیران اصلی کانون نویسندگان ایران بود. او در خانوادهای نظامی بزرگ شد و پدرش از افسران ارتش بود. شهرت اصلی شاملو بهخاطر نوآوری در شعر معاصر فارسی و سرودن گونهای شعر است که با نام شعر سپید خوانده میشود. وی در سال ۱۳۲۵ با نیما یوشیج ملاقات کرد و تحت تأثیرش به شعر نیمایی روی آورد؛ اما نخستین بار در شعر «تا شکوفه سرخ یک پیراهن» که در سال ۱۳۲۹ با نام «شعر سفید غفران» منتشر شد، وزن را رها کرد و بهصورت پیشرو سبک نویی را در شعر معاصر شکل داد. او علاوه بر شعر، فعالیتهایی مطبوعاتی، پژوهشی و ترجمههایی شناخته شده بسیاری دارد. مجموعه کتاب «کوچه» او یکی از بزرگترین آثار پژوهشی در باب فرهنگ عامه مردم ایران شناخته میشود که البته در زمان حیاتش تنها تعدادی از جلدهایش منتشر شد. احمد شاملو 2 مرداد سال 1379 در 75 سالگی درگذشت.آیدا همسر احمد شاملو در گفتوگویی درباره روزهای آخر زندگی او گفته است: «احمد در بخش پنج بیمارستان بستری بود و گلشیری در بخش سه. ما آخرین روزهای گلشیری را شاهد بودیم. یکی دو بار برای دیدن گلشیری رفتم اتاقش. با فرزانه طاهری همدرد شده بودیم. نه فرزانه میدانست به من چه بگوید و نه من میدانستم به او چه بگویم که تسلای خاطری باشد. فقط دستهای همدیگر را میفشردیم و به هم نگاه میکردیم. این مرگها شاملو را کشت. مرگ گلشیری، مرگ ساعدی، مرگ هوشنگ طاهری… میدیدم که احمد دارد از درون ویران میشود و در خودش فرو میریزد؛ وگرنه از نظر جسمی خیلی قوی و محکم بود. فکر هم نمیکردیم ما را ترک کند؛ این رنج از دست دادنها بود که او را از ما گرفت. با خود میگفتم شاملو سالهای سال کنار ما خواهد بود. نقشهها کشیده بودم. آرزوها داشتم. شاملو هیچوقت مرگاندیش نبود. همیشه انگیزه داشت؛ ولی دیگر میگفت کار تمام است و زمان رفتن رسیده…»
شاعر کوچه
نحسی سال 1379 برای ادبیات و شعر ایران در پاییز هم ادامه داشت و 3 آبان فریدون مشیری شاعر بزرگ ایران هم در 74 سالگی درگذشت. او 30 شهریور 1305 در تهران خیابان عین الدوله به دنیا آمد. بعد از تحصیل در ۱۸ سالگی در وزارت پست و تلگراف مشغول به کار شد و تا سال 1357 در این مجموعه مشغول به کار بود. البته مشیری همزمان با این کار در دانشگاه تهران و در رشته ادبیات ادامه تحصیل داد و با مطبوعات و روزنامهها همکاری میکرد. مشیری از سال ۱۳۳۲ تا ۱۳۵۱ مسئول صفحه شعر و ادب مجله روشنفکر بود. او همچنین مسئولیت صفحه شعر و ادب مجله سپید و سیاه را نیز برعهده داشت و با مجله سخن به سردبیری پرویز ناتل خانلری همکاری میکرد. فریدون مشیری سرودن شعر را از نوجوانی و تقریباً از پانزده سالگی شروع کرد. اولین مجموعه شعرش با نام تشنه طوفان در ۲۸ سالگی با مقدمه محمدحسین شهریار و علی دشتی در سال۱۳۳۴ به چاپ رسید. او همچنین علاقه و توجه بسیاری به موسیقی داشت و همین شد که طی سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ عضویت شورای موسیقی و شعر رادیو را پذیرفت و در کنار هوشنگ ابتهاج (سایه)، سیمین بهبهانی و عماد خراسانی سهمی مهم در پیوند شعر و موسیقی داشت و اشعار و نگاهش به غنی شدن برنامه گلهای رادیو کمک بسیاری کرد. مشهورترین شعر مشیری که دلبستگان بسیاری دارد عاشقانه «کوچه» است که در اردیبهشت ۱۳۳۹ در مجله «روشنفکر» چاپ شد.
فریدون مشیری سالها از بیماری رنج میبرد و در بامداد روز جمعه ۳ آبان ماه درگذشت. وی در قطعه 88 بهشت زهرا آرمیده است.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه