به بهانه زادروز لیلیت تریان مجسمه ساز پیشکسوت
چهره یک هنرمند نوگرا
حمید شانس
مجسمه ساز
خانم لیلیت تریان مجسمه ساز پیشکسوت طبیعتاً در یک زمینه اجتماعی معین معنا میدهد. مثل خیلی از افراد دیگر که در یک زمینه اجتماعی شکل میگیرند و رشد میکنند. او متعلق به دورانی است که جریانات نوآورانه در هنر و موج نوخواهی و مدرنیسم در حال رشد بود.
ایشان به تبع همین موضوع درسشان را در فرانسه ادامه دادند و با سنت کلاسیک تدریس آکادمیک اروپایی اما به شکل تحول یافته آشنا میشوند و این مختصات آنهایی است که در اروپا درس خواندند. و تلفیقی بین تدریس دانشگاهی و سویهای به نگاه تجدد و نوخواهی در هنر باعث شد که او در آنجا یک شخصیت هنری پیدا کند که به مختصات روانی خود استوار است. او به گونهای از رفتار اصولگرا پایبند و در عین حال نوآور و با نگاه به واقعیت به ایران باز میگردد و تدریس را شروع میکند و میتواند مؤثر باشد و مهمترین فاکتورهای نیاز آموزش را جواب دهد. یک وجهه مشخصه شخصیت ایشان توان تدریس است. تمام دانشجویایی که از محضر ایشان بهره گرفتند، بلااستثنا ایشان را یادشان است.
وجه دوم شخصیت او وجه هنرمندانه ایشان است. هرچند تعداد کارهای ایشان بالا نیست و دلایل مختلفی دارد اما کار او از چند وجه مشخص جدی برخوردار است. خانم تریان بشدت دقیق و منسجم است و کنترل شده از روابط بصری که از واقعیت اخذ شده است. او هرکاری را که در یک لحظه میدید برای مدتهای طولانی با تمام جزئیات در ذهنش بود و این توان را داشت که مجسمهای که از مدل زنده ساخته شده از روی مجسمه بدون نگاه کردن به مدل بگویند که چه معایبی دارد و به چه تغییراتی نیاز هست. من از شاگردان نزدیک ایشان بودم، بعد از سه سال که با ایشان کار کردیم او هیچ گاه به کار ما دست نزد. وقتی به خانه استاد رفتیم درس عجیبی گرفتیم. کار ما مشخصات نگاه ایشان بود که روی آن نشسته بود. اگر معلم به درس مسلط باشد آنچه در کلام انتقال میدهد میتواند اصول نهایی کار باشد.ایشان حجم عظیمی از طراحی هایشان را به ما نشان دادند که از مدل دانشکده بود. او حالت مدل را در ذهنش نگه میداشت و در خانه آن را طراحی میکرد و آنقدر حافظهاش قوی بود که به شکل مانند تصویر مقابل عمل میکرد. خصلت سوم، شخصیت ایشان بود. او یک انسان جدی و سازشناپذیر و بشدت مهربان بود. محبتی که در پس جدیت ایشان برقرار بود در بسیاری از افراد پیش رو دیدم. جدیت و پایبندی به اصول به اتفاقی منجر شد که او در میانسالی آن ر ا طی کرد و بعد اما در دوره انقلاب که مقتضیات آن زمان فرق میکرد باید طرحی نو در انداخت. او از تدریس و کار منفک شد.
تا 6 سال پیش تصمیم گرفته شد که یکی از آثار ایشان به شیوهای نگهداری و تثبیت شود و در فضای ارامنه نگهداری شود. با ایشان صحبت شد و سازمان زیباسازی شهر تهران قیمت اندکی معین کرد و قرارداد به گونه ای حداقلی تنظیم شد. بعد از مدتی شنیدم که استاد تریان حاضر نشدند قرار داد را امضا کنند. رفتم به دیدارشان. ایشان گفتند من بیش از 30 سال گوشه نشین نشدم که این قرارداد را با این مختصات بپذیرم. از شهرداری به خانهام آمدند بر سر من منت گذاشتند که ما فقط به احترام شما آمدیم من هم گفتم نمیخواهم اینگونه با منت با من رفتار شود. اینگونه رفتارها در جهت تکریم هنرمندان نیست بلکه به گونهای کوچک شمردن هنرمند است. هنرمندان بزرگی در این سالها در ایران ظهور کردند. که از آنها فرصت و امکان دریغ شد. اگر میخواهیم بزرگداشتی برای ایشان بگیریم باید آنچه که سیره و تفکر ایشان است و تأثیر داشته است دیده شود. نه به خاطر مجسمه خوبی که ساخته است. بلکه بهخاطر برآیند امواج متلاطم اجتماعی که نقطه اوجش هنرمند است. اینکه چگونه یک انسان در مسیر تعالی حرکت کند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه