ناصریا


بهاءالدین مرشدی
داستان‌نویس
اگر امروز ناصر عبداللهی زنده بود، 50 ساله می‌شد و داشت شمع تولدش را فوت می‌کرد و حتماً یکی از محبوب‌ترین و پرطرفدارهای موسیقی ایرانی بود. 10 دی ماه سال 49 متولد می‌شود و 29 آذر 85 هم دیگر عبداللهی ترانه‌ای نمی‌خواند و این زمانی است که او تنها و تنها 36 ساله است. 36 ساله‌ای که در اوج است و دارد هی اوج می‌گیرد و محبوب‌تر می‌شود. آن هم در دوره‌ای که موسیقی پاپ تازه دارد جان می‌گیرد و او جزو اولین‌های پاپ بعد از انقلاب است که کنسرت‌هایش طرفدار دارد و صدایش طرفدار زیاد دارد و از مهم‌ترین‌های پاپ ایران است. اما این پرطرفدار بودن او را از مرگ جدا نمی‌کند. درست عین بسیاری از خواننده‌هایی که در اوج چشم به دنیا بستند. درست عین احمد ظاهر افغانستانی که تنها 33 سال داشت و مرد. یا عین داوود مقامی خواننده کوچه‌بازاری که او هم 33 سال داشت و مرد. این مردن‌ها خیلی غریب است. این مردن‌ها رشک آدم را برمی‌انگیزند.
اما برگردیم به ناصر عبداللهی، بعضی‌ها در مرز بین واقعیت و افسانه زندگی می‌کنند. اصلاً در ذات‌شان رازآمیزی وجود دارد. مثلاً بیایید یک سفر به اسپانیا برویم و سری به شاعر مهم آن دیار بزنیم. فدریکو گارسیا لورکا، شاعری که زیست شاعرانه‌اش او را جزو افسانه‌ها می‌کند و مرگش هم جزو افسانه‌هاست. مرگی که هیچ‌کس به وضوح نمی‌داند چه اتفاقی افتاده است. کسی نمی‌داند او چطور مرده. هرکسی روایتی نقل می‌کند و این او را رازآمیز می‌کند. اصلاً انگار بعضی‌ها به دنیا می‌آیند که راز دور و برشان را بگیرد و همان‌طور هم از دنیا بروند. لورکا شاعر و نمایشنامه‌نویسی که قدرت بی‌بدیلی دارد و او هم تنها 38 سال زندگی می‌کند و حالا یکی از مهم‌ترین‌ها در دنیاست. یکی از آن‌هایی که در همان سن کم توانسته تأثیر عمیقی در دنیای خودش بگذارد.
باز هم برگردیم به ناصر عبداللهی. آن روز در میان فایل‌های موجود کنسرت‌ها در فیلیمو چشمم افتاد به نام عبداللهی. کنترل را چرخاندم روی اسم او کنسرتش را باز کردم. چیزی که بود با کنسرت‌هایی که این روزها می‌بینیم فرق داشت اما این عبداللهی بود که سلطان صحنه بود. اما شکل کنسرت شکل کنسرت‌های دهه هشتادی بود با نوع فیلمبرداری آن دهه. همه چیز آرام آرام در آن دوره دارد جان می‌گیرد اما این ناصر عبداللهی است که از قافله عقب می‌ماند. کسی که طرفدار زیاد دارد و اگر اسمش را بشنوید یادتان می‌آید به آهنگ ناصریا که با آن مشهور شده بود و همکاری‌اش با دارینوش و همکاری‌اش با محمدعلی بهمنی و مشهور بودنش و بعد هم افسانه‌هایی که دور و برش می‌چرخید. افسانه‌ای که با مردنش قوی‌تر شد. مرگی که اگر به ویکی‌پدیای او مراجعه کنید می‌بینید نوشته راز مرگ ناصر عبداللهی. اما او هر طور که مرده باشد یکی از اثرگذاران موسیقی پاپ ایرانی است. کسی که از بندرعباس ظهور کرد و توانست شکل خودش باشد. کسی که صدایش شبیه کسی نبود و شبیه خودش بود. آن هم در دوره‌ای که شباهت خواننده‌های وطنی به خواننده‌های لس‌آنجلسی باب بود و وقتی صدای‌شان را می‌شنیدی شکل صدای دیگری بودند و نه شکل صدای خودشان. او شبیه خودش بود. نه مثل خواننده‌های امروزی هم که همه‌شان به لطف دست‌کاری‌های صدایی شبیه به همدیگر هستند. در کنار خاطره ناصر عبداللهی می‌مانیم و می‌گوییم ناصریا تولدت مبارک.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7530/20/564886/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها