خالق آثاری با رمز و رازی شگرف




محمدرضا عیوضی
خواننده موسیقی پاپ
آشنایی من با زنده یاد ناصرچشم آذربواسطه یکی ازدوستان خانوادگی شکل گرفت وسرانجام بعد ‌از تماس تلفنی و وعده دیدار، افتخار پیدا کردم درخدمت ایشان باشم. اولین دیدار او آخر سال ۱۳۷۵ بود و من دوران سربازی را می‌گذراندم؛ ساعت کمی از آمدنم به خانه نگذشته بود که آقای چشم‌آذر تماس گرفت و گفت کجایی! پاسخ دادم تازه رسیده‌ام و در ادامه آدرس استودیو صبا را برایم خواند و از من خواست بسرعت به آنجا بروم. زمانی که به استودیو رسیدم متوجه شدم مشغول ضبط کاری هستند و بعد ‌از اتمام کار، من را راهنمایی کرد به اتاقی بروم که پیانو قرار داشت. او پشت ساز نشست و گفت کارجدیدی ساخته‌ام می‌توانی بخوانی!؟ پاسخ دادم ایرادی ندارد لطفاً کار را ضبط کنید تا گوش بدهم و بعد بخوانم. گفت نیازی به‌گوش کردن نیست همین حالا ضبط می‌کنیم. در ادامه گفتم؛ من با ملودی و ترانه این کارآشنایی ندارم و نمی‌دانم بر چه اساسی باید بخوانم. البته درهمان مقطع زمانی که در استودیو منتظر او بودم، آقای سید فرید احمدی شاعر اثر«سرزمین عشق»، شعر را به‌من داد و گفت آقای چشم‌آذر از من خواست این کار را شما بخوانید و نگاه کوتاهی انداختم و باور نمی‌کردم باید این شعر را بخوانم... ناصر چشم‌آذر شروع به نواختن پیانو کرد؛ فکر نمی‌کنم بیشتر از یک دقیقه زمان برد تا گام صدای من را بشنوند و اینکه آیا مناسب این‌کار هست یا خیر و بعد ‌ازآن شاید کمتر از یک ساعت به‌طول نینجامید قطعه «سرزمین عشق» را که اولین همکاری من با استاد ناصر چشم‌آذر بود ضبط شد. البته نه به این دلیل که من خواننده خوبی بودم بلکه ایشان هنرمند کاربلدی بودند و شناخت خوبی از کار کردن با خواننده‌ها داشتند. از دیگر همکاری من با آقای چشم آذر تیتراژ فیلم «گنج خانه سفید» بود.
استاد ناصر چشم‌آذر دنیایی از موسیقی بود و تولیدات موسیقایی‌اش رمز و رازی شگرف و نهفته داشت و از نگاه من یکی‌ از دلایل ماندگاری آثارش ارتباط و الهامی بود که با طبیعت بکر برقرار می‌کرد.
به یاد دارم یک روزدرمنزل ایشان در خیابان ملک بودم، خانه قدیمی با پنجره‌هایی چوبی؛ خاطرم است هرگاه باران می‌بارید و پنجره‌ها را باز می‌گذاشت، گوش به صدای باران می‌سپرد و ساعت‌ها می‌نشست و به ریزش باران خیره می‌شد و یک ارتباط خاص و معنوی برقرار می‌کرد، شاید ارتباطی ورای مادیات و اینگونه بود که «باران عشق» را خلق کرد.
به‌ طورکلی باید بگویم ناصرچشم آذر هنرمندی توانمند و خلاق بود و هم در عرصه نوازندگی، آهنگسازی و تنظیم‌ها علاوه بر شناخت خوب، بسیار فوق‌العاده کار می‌کرد و دیگر اینکه با هنر و روح موسیقی ارتباط خوبی می‌گرفت. بی‌تردید نوازنده یا آهنگسازان بسیاری هستند که فیزیک موسیقی را بخوبی درک می‌کنند اما همان‌طور که اشاره کردم ناصر چشم‌آذر روح موسیقی را خوب می‌دانست و به‌همین دلیل آثاری که ساخت یک به یک ماندگارشد.
باید بگویم در یک دهه و نیم گذشته آن‌طورکه انتظار می رفت موسیقی خوبی تولید نشد و در اینجاست که جای و جایگاه بزرگانی چون ناصر چشم آذر خالی است.تا زمانی که توان داشت فعالیت کرد و موسیقی‌های زیبایی خلق شد که سال‌های سال قابل شنیدن و لذت بردن است اما متأسفانه در این سال‌های اخیر موسیقی خوبی تولید نشده است تا حداقل 10 سال بعد بگوییم چه‌کارهای خوبی بوده‌اند، همه کارهای مارکتی شده‌اند و جای تأسف است که باید بگویم سینما و موسیقی ما به‌سوی تجاری شدن رفته است.


آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7531/14/564991/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها