گزینش هایی از نظرات بزرگان در ذکر فضائل ام الائمه(س)
...از سه نسبت حضرت زهرا عزیز
منصور پهلوان
استاد دانشگاه تهران
هرچند بهترین راه برای پی بردن به شخصیتهای بزرگ تاریخ، بازنگری سخنان و عملکرد آنان است، اما اظهار نظر بزرگان- آنهم اگر از طوایف و ملیتهای گوناگون باشند -خود راهی کوتاه و گویا برای شناسایی منزلت و جایگاه آنان است. در این مجال برای شناخت بانوی بزرگ اسلام فاطمهزهرا(س)، ابتدا چند روایت از ائمه هدی(ع) نقل میشود و سپس اظهار نظر چند نفر از علما و دانشمندان را درباره ایشان ملاحظه خواهید فرمود.
دعا و خیرخواهی برای دیگران
امام حسن مجتبی (ع) در حدیث گرانقدری از خیرخواهی و دعا گویی ایشان برای دیگران چنین یاد کردهاند:
مادرم فاطمه(س) را شب جمعهای در محراب عبادت دیدم که تا دمیدن فجر به رکوع و سجود اشتغال داشت و پیوسته با ذکر نام مرد و زن مؤمن دعای فراوان برایشان مینمود ولی برای خود دعایی نکرد. گفتم: مادر! چرا همانگونه که برای دیگران دعا میکنی برای خود دعا نمیکنی؟ فرمود: پسرم! نخست همسایه و سپس خویشتن. (بحار ٨٢/٤٣)
مهر فراوان پیامبر(ص)
امام محمدباقر (ع) درباره محبت وافر پیامبر(ص) به فاطمه(ع) چنین فرموده است:
پیامبراکرم(ص)هرگاه میخواستند به سفر بروند با هرکس از اهل بیت خود میخواستند خداحافظی کنند، خداحافظی میکردند، سپس آخرین کسی که از او خداحافظی میکردند، فاطمه(س) بود، سپس سفرشان را از خانه فاطمه آغاز میکردند و زمانی که از سفر بازمیگشتند اول از همه بهخانه فاطمه(س)میرفتند. (بحار ٨٣/٤٣)
مصحف فاطمه(س) و علوم گسترده
امام صادق(ع) که ایشان را عالم آلمحمد خواندهاند به داشتن کتاب صحیفه فاطمه(س) افتخار و مباهات مینمودند و شگفتیهای معرفتی آن کتاب را یاد میکردند، چنان که ابوبصیر میگوید: بر حضرت صادق(ع) وارد شدم، (پس از چندی سخن) حضرت فرمود: همانا مصحف فاطمه(س) نزد ما است و مردم چه میدانند مصحف فاطمه(س) چیست. گفتم: مصحف فاطمه(س) چیست. حضرت فرمود: کتابی است که در آن مطالبی همانند قرآن است در حالی که (حجمش) سه برابر آن است.
(الکافی ٣٤٦/١)
در کلام ابن ابی الحدید معتزلی
فرستاده خدا فاطمه(س) را بیش از آنچه که در مخیله مردم میگنجید تکریم و تعظیم مینمود.
تکریمی بیش از آنچه که یک پدر نسبت به دخترش روا میدارد. آنقدر این تکریم بزرگ بود که از دوستی و محبت پدران در حق فرزندانشان فراتر بود.
پیامبر خدا در محافل مختلف، اعم از خصوصی و عمومی به کرّات میفرمود: او بانوی بانوان جهان و همتای مریم(ع) دختر عمران است.
او کسی است که هنگام عبور از صحرای محشر، منادی از جانب عرش خداوندی ندا سر میدهد که اهل محشر دیده فرو نهید تا فاطمه(س) دخت پیامبر(ص) از صحرا مرور کند. مستند این کلام احادیث صحیحی است که در این زمینه وارد گردیده و از زمره اخبار ضعیف نمیباشد تا گرد اشکال و ایراد دامنگیرش شود. همچنین، همسری فاطمه(س) برای علی(ع) به دست پیامبر خدا صورت نگرفت مگر پس از آنکه خداوند در آسمانها به شهادت ملائکه آن دو را به همسری یکدیگر درآورد.
پیامبر خدا به تکرار میفرمود: «یوذینی ما یوذیها و یغضبنی ما یغضبها و انها بضعه منی یریبنی ما رابها» مرا آزار دهد هر آنچه که او را بیازارد و به خشمم آورد هر آنچه که او را خشمگین نماید و او پاره تن من است. و مرا تکذیب نموده هر که او را تکذیب کند(فاطمه زهرا(س) سرور دل پیامبر(ص)/٣٠)
در کلام علامه محمداقبال لاهوری
اقبال لاهوری حکیم و شاعر بزرگ جهان اسلام در اشعاری به زبان فارسی شخصیت بانوی بزرگ اسلام را چنین وصف کرده است:
مریم(ع) از یک نسبت عیسی عزیز/از سه نسبت حضرت زهرا(س) عزیز/نور چشم رحمةللعالمین/آن امام اولین و آخرین/آنکه جان در پیکر گیتی دمید/روزگار تازه آیین آفرید/بانوی آن تاجدار «هل اتی»/مرتضی مشکل گشا شیر خدا/پادشاه و کلبهای ایوان او/یک حسام و یک زره سامان او/مادر آن مرکز پرگار عشق/مادر آن کاروان سالار عشق/آن یکی شمع شبستان حرم/حافظ جمعیت خیرالامم/...
(رموز بیخودی اقبال لاهوری)
در کلام لویی ماسینیون
مستشرق و پژوهشگر معروف فرانسوی یهودی که مدتی از عمر خود را وقف شناخت حضرت فاطمه زهرا(س) کرده و رسالهای در باب مباهله یهودیان نجران با پیامبر اسلام نوشته است، میگوید:« وردها و دعاهای ابراهیم از وجود دوازده نور که منشعب از فاطمه(س) هستند خبر میدهد… تورات موسی از آمدن محمد(ص) و دختر پر برکت او و دو آقازاده به مانند اسماعیل و اسحاق(حسن و حسین) نوید میدهد… و انجیلهای عیسی(ع) از آمدن احمد نوید میدهد و نیز بشارت میدهد که دختر پر برکتی خواهد داشت که دو پسر به دنیا میآورد.» (یابنده جهرمی، 1392، ص102) به نقل از (شخصیات قلقه عبد الرحمن بدوی و ضمیمه آن «المباهله» تألیف لویی ماسینیون چاپ میلان به سال 1944، ص 179)
در کلام سلیمان کتانی
سلیمان کتانی نویسنده، شاعر و ادیب مسیحی لبنانی، مؤلف کتاب ارزشمند فاطمه زهرا زهی در کمان (فاطمه الزهراء وَتَرٌ فی عَمَدٍ) در توصیف حضرت زهرا (س) چنین مینویسد:
«فاطمه زهرا علیهاالسلام مقامی والاتر از آن دارد که سندهای تاریخی و روایتی به سوی او اشاره کنند و گرامیتر از آن است که شرح حال گونهها به جانب وی راهنما باشند. فاطمه(س) را همین چارچوب کافی است که وی دختر محمد(ص)و همسر علی(ع) و مادر حسن و حسین(ع)و بزرگ بانوی جهان است.»
فاطمه، ای دخت مصطفی! ای روشنترین چهرهای که زمین را روی دو کتف خود بلند کرد، تو جز دو نوبت برای زمین لبخند نزدی: یک بار در سیمای پدر، آن دم که در بستر آرمیده بود و تو را مژده قرب وصل میداد لبخند زدی و لبخندی دیگر، بدان هنگام گرداگرد لبان تو میگردید که جان بر لب داشتی و واپسین دم خویش را فرو فرستادی …. تو همیشه با محبت زیست کردی، تو با پاکی و پاکدامنی زیستی، ای پاکیزهترین مادری که دو ریحانه زادی و پروردی و بر قامت آن دو جامهای از خز بخشندگی پوشاندی… تو زمین را همراه با لبخندی استهزاآمیز رها کردی و به ابدیت پیوستی، ای دختر پیامبر! ای همسر علی! ای مادر حسن و حسین و ای بزرگ بانوی بانوان همه جهانها و اعصار.
جای دیگر مینویسد: «قهرمانی نیرویی نیست که مستند به تن و بازو باشد، یا مستند به تاج و تخت؛ بلکه قهرمانی چیزی است که منطق، عقل، رشد و فهم را به کار گیرد؛ آن گاه هدفها را تعیین کند و برنامه را ترسیم نماید و قهرمانی زهرا(س) چیزی جز این معنی بزرگ نبود. از اینرو از هر چه عامل روشنایی دیگران میشد بهره گرفت، بیآن که بازوان ناتوان و نزار و پهلوی لاغر و نحیف وی در این خواست او مؤثر باشد (فاطمه الزهراء وتر فی عمد)
در کلام استاد شهید مرتضی مطهری
در تاریخ اسلام، زنان قدسیه و عالیقدر فراوانند اما کمتر زنی است که به پای حضرت خدیجه(ع)برسد و هیچ مردی جز پیامبر(ص) و علیبن ابیطالب(ع) به پای حضرت زهرا(س) نمیرسد.
زهرا بر فرزندان خود - که امامند - و بر همه پیامبران جز خاتمالانبیا(ص)، افضل هستند، برتری دارد (مجموعه آثار شهید مطهری)
در کلام معلم شهید علی شریعتی
خواستم بگویم: فاطمه(س) دختر خدیجه بزرگ است. دیدم که فاطمه(س) نیست. خواستم بگویم که: فاطمه(س) دختر محمد(ص) است. دیدم که فاطمه(س) نیست. خواستم بگویم که: فاطمه(س) همسر علی است. دیدم که فاطمه(س) نیست. خواستم بگویم که: فاطمه(س) مادر حسنین است. دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که: فاطمه(س) مادر زینب(س) است. باز دیدم که فاطمه(س) نیست.نه، اینها همه هست و این همه فاطمه(س) نیست. فاطمه، فاطمه است.(فاطمه فاطمه است)
آری شیعه و سنی، مسیحی و یهودی، اشعری و معتزلی، روشنفکر و سنتی، همه در پیشگاه بانوی بزرگ اسلام، خانم فاطمه زهرا علیهاالسلام، سر تعظیم فرود آورده و او را به بزرگی و عظمت ستودهاند.
استاد دانشگاه تهران
هرچند بهترین راه برای پی بردن به شخصیتهای بزرگ تاریخ، بازنگری سخنان و عملکرد آنان است، اما اظهار نظر بزرگان- آنهم اگر از طوایف و ملیتهای گوناگون باشند -خود راهی کوتاه و گویا برای شناسایی منزلت و جایگاه آنان است. در این مجال برای شناخت بانوی بزرگ اسلام فاطمهزهرا(س)، ابتدا چند روایت از ائمه هدی(ع) نقل میشود و سپس اظهار نظر چند نفر از علما و دانشمندان را درباره ایشان ملاحظه خواهید فرمود.
دعا و خیرخواهی برای دیگران
امام حسن مجتبی (ع) در حدیث گرانقدری از خیرخواهی و دعا گویی ایشان برای دیگران چنین یاد کردهاند:
مادرم فاطمه(س) را شب جمعهای در محراب عبادت دیدم که تا دمیدن فجر به رکوع و سجود اشتغال داشت و پیوسته با ذکر نام مرد و زن مؤمن دعای فراوان برایشان مینمود ولی برای خود دعایی نکرد. گفتم: مادر! چرا همانگونه که برای دیگران دعا میکنی برای خود دعا نمیکنی؟ فرمود: پسرم! نخست همسایه و سپس خویشتن. (بحار ٨٢/٤٣)
مهر فراوان پیامبر(ص)
امام محمدباقر (ع) درباره محبت وافر پیامبر(ص) به فاطمه(ع) چنین فرموده است:
پیامبراکرم(ص)هرگاه میخواستند به سفر بروند با هرکس از اهل بیت خود میخواستند خداحافظی کنند، خداحافظی میکردند، سپس آخرین کسی که از او خداحافظی میکردند، فاطمه(س) بود، سپس سفرشان را از خانه فاطمه آغاز میکردند و زمانی که از سفر بازمیگشتند اول از همه بهخانه فاطمه(س)میرفتند. (بحار ٨٣/٤٣)
مصحف فاطمه(س) و علوم گسترده
امام صادق(ع) که ایشان را عالم آلمحمد خواندهاند به داشتن کتاب صحیفه فاطمه(س) افتخار و مباهات مینمودند و شگفتیهای معرفتی آن کتاب را یاد میکردند، چنان که ابوبصیر میگوید: بر حضرت صادق(ع) وارد شدم، (پس از چندی سخن) حضرت فرمود: همانا مصحف فاطمه(س) نزد ما است و مردم چه میدانند مصحف فاطمه(س) چیست. گفتم: مصحف فاطمه(س) چیست. حضرت فرمود: کتابی است که در آن مطالبی همانند قرآن است در حالی که (حجمش) سه برابر آن است.
(الکافی ٣٤٦/١)
در کلام ابن ابی الحدید معتزلی
فرستاده خدا فاطمه(س) را بیش از آنچه که در مخیله مردم میگنجید تکریم و تعظیم مینمود.
تکریمی بیش از آنچه که یک پدر نسبت به دخترش روا میدارد. آنقدر این تکریم بزرگ بود که از دوستی و محبت پدران در حق فرزندانشان فراتر بود.
پیامبر خدا در محافل مختلف، اعم از خصوصی و عمومی به کرّات میفرمود: او بانوی بانوان جهان و همتای مریم(ع) دختر عمران است.
او کسی است که هنگام عبور از صحرای محشر، منادی از جانب عرش خداوندی ندا سر میدهد که اهل محشر دیده فرو نهید تا فاطمه(س) دخت پیامبر(ص) از صحرا مرور کند. مستند این کلام احادیث صحیحی است که در این زمینه وارد گردیده و از زمره اخبار ضعیف نمیباشد تا گرد اشکال و ایراد دامنگیرش شود. همچنین، همسری فاطمه(س) برای علی(ع) به دست پیامبر خدا صورت نگرفت مگر پس از آنکه خداوند در آسمانها به شهادت ملائکه آن دو را به همسری یکدیگر درآورد.
پیامبر خدا به تکرار میفرمود: «یوذینی ما یوذیها و یغضبنی ما یغضبها و انها بضعه منی یریبنی ما رابها» مرا آزار دهد هر آنچه که او را بیازارد و به خشمم آورد هر آنچه که او را خشمگین نماید و او پاره تن من است. و مرا تکذیب نموده هر که او را تکذیب کند(فاطمه زهرا(س) سرور دل پیامبر(ص)/٣٠)
در کلام علامه محمداقبال لاهوری
اقبال لاهوری حکیم و شاعر بزرگ جهان اسلام در اشعاری به زبان فارسی شخصیت بانوی بزرگ اسلام را چنین وصف کرده است:
مریم(ع) از یک نسبت عیسی عزیز/از سه نسبت حضرت زهرا(س) عزیز/نور چشم رحمةللعالمین/آن امام اولین و آخرین/آنکه جان در پیکر گیتی دمید/روزگار تازه آیین آفرید/بانوی آن تاجدار «هل اتی»/مرتضی مشکل گشا شیر خدا/پادشاه و کلبهای ایوان او/یک حسام و یک زره سامان او/مادر آن مرکز پرگار عشق/مادر آن کاروان سالار عشق/آن یکی شمع شبستان حرم/حافظ جمعیت خیرالامم/...
(رموز بیخودی اقبال لاهوری)
در کلام لویی ماسینیون
مستشرق و پژوهشگر معروف فرانسوی یهودی که مدتی از عمر خود را وقف شناخت حضرت فاطمه زهرا(س) کرده و رسالهای در باب مباهله یهودیان نجران با پیامبر اسلام نوشته است، میگوید:« وردها و دعاهای ابراهیم از وجود دوازده نور که منشعب از فاطمه(س) هستند خبر میدهد… تورات موسی از آمدن محمد(ص) و دختر پر برکت او و دو آقازاده به مانند اسماعیل و اسحاق(حسن و حسین) نوید میدهد… و انجیلهای عیسی(ع) از آمدن احمد نوید میدهد و نیز بشارت میدهد که دختر پر برکتی خواهد داشت که دو پسر به دنیا میآورد.» (یابنده جهرمی، 1392، ص102) به نقل از (شخصیات قلقه عبد الرحمن بدوی و ضمیمه آن «المباهله» تألیف لویی ماسینیون چاپ میلان به سال 1944، ص 179)
در کلام سلیمان کتانی
سلیمان کتانی نویسنده، شاعر و ادیب مسیحی لبنانی، مؤلف کتاب ارزشمند فاطمه زهرا زهی در کمان (فاطمه الزهراء وَتَرٌ فی عَمَدٍ) در توصیف حضرت زهرا (س) چنین مینویسد:
«فاطمه زهرا علیهاالسلام مقامی والاتر از آن دارد که سندهای تاریخی و روایتی به سوی او اشاره کنند و گرامیتر از آن است که شرح حال گونهها به جانب وی راهنما باشند. فاطمه(س) را همین چارچوب کافی است که وی دختر محمد(ص)و همسر علی(ع) و مادر حسن و حسین(ع)و بزرگ بانوی جهان است.»
فاطمه، ای دخت مصطفی! ای روشنترین چهرهای که زمین را روی دو کتف خود بلند کرد، تو جز دو نوبت برای زمین لبخند نزدی: یک بار در سیمای پدر، آن دم که در بستر آرمیده بود و تو را مژده قرب وصل میداد لبخند زدی و لبخندی دیگر، بدان هنگام گرداگرد لبان تو میگردید که جان بر لب داشتی و واپسین دم خویش را فرو فرستادی …. تو همیشه با محبت زیست کردی، تو با پاکی و پاکدامنی زیستی، ای پاکیزهترین مادری که دو ریحانه زادی و پروردی و بر قامت آن دو جامهای از خز بخشندگی پوشاندی… تو زمین را همراه با لبخندی استهزاآمیز رها کردی و به ابدیت پیوستی، ای دختر پیامبر! ای همسر علی! ای مادر حسن و حسین و ای بزرگ بانوی بانوان همه جهانها و اعصار.
جای دیگر مینویسد: «قهرمانی نیرویی نیست که مستند به تن و بازو باشد، یا مستند به تاج و تخت؛ بلکه قهرمانی چیزی است که منطق، عقل، رشد و فهم را به کار گیرد؛ آن گاه هدفها را تعیین کند و برنامه را ترسیم نماید و قهرمانی زهرا(س) چیزی جز این معنی بزرگ نبود. از اینرو از هر چه عامل روشنایی دیگران میشد بهره گرفت، بیآن که بازوان ناتوان و نزار و پهلوی لاغر و نحیف وی در این خواست او مؤثر باشد (فاطمه الزهراء وتر فی عمد)
در کلام استاد شهید مرتضی مطهری
در تاریخ اسلام، زنان قدسیه و عالیقدر فراوانند اما کمتر زنی است که به پای حضرت خدیجه(ع)برسد و هیچ مردی جز پیامبر(ص) و علیبن ابیطالب(ع) به پای حضرت زهرا(س) نمیرسد.
زهرا بر فرزندان خود - که امامند - و بر همه پیامبران جز خاتمالانبیا(ص)، افضل هستند، برتری دارد (مجموعه آثار شهید مطهری)
در کلام معلم شهید علی شریعتی
خواستم بگویم: فاطمه(س) دختر خدیجه بزرگ است. دیدم که فاطمه(س) نیست. خواستم بگویم که: فاطمه(س) دختر محمد(ص) است. دیدم که فاطمه(س) نیست. خواستم بگویم که: فاطمه(س) همسر علی است. دیدم که فاطمه(س) نیست. خواستم بگویم که: فاطمه(س) مادر حسنین است. دیدم که فاطمه نیست. خواستم بگویم که: فاطمه(س) مادر زینب(س) است. باز دیدم که فاطمه(س) نیست.نه، اینها همه هست و این همه فاطمه(س) نیست. فاطمه، فاطمه است.(فاطمه فاطمه است)
آری شیعه و سنی، مسیحی و یهودی، اشعری و معتزلی، روشنفکر و سنتی، همه در پیشگاه بانوی بزرگ اسلام، خانم فاطمه زهرا علیهاالسلام، سر تعظیم فرود آورده و او را به بزرگی و عظمت ستودهاند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه