هنرمند با جهان همسو است
بهزاد شیشه گران
نقاش، طراح و گرافیست و عضو هیأت مدیره انجمن هنرمندان نقاش ایران
برای هنرمندان خنثی و بیدغدغه در فعالیتهای اجتماعی عصرشان چه پیش از کرونا و چه پس از کرونا تفاوتی نخواهد داشت. ما دو دسته هنرمند داریم. هنرمندانی که فقط نقاشی میکنند و کاری به سرنوشت مردم ندارند اما یک عدهای در عین حال که هنرمند هستند به سرنوشت مردم هم میاندیشند و در مبارزه مردم برای آزادی و عدالت خواهی هم حرکت میکنند، در دسته دوم چه پیش از کرونا و چه پس از کرونا مسیر جدیدی گشوده شده است و گشودهتر هم خواهد شد.
هنرمند باید فرزند زمانش باشد. هنرمند معاصر در زمینه هنر باید با جامعه و جهان هم روزگار خود همسو باشد. او باید بازتاب دهنده زندگی اش در این محیط باشد. بسیاری از هنرمندان از روبهرو شدن با مسائل جامعه خود میگریزند. بازتابی از آنچه امروز میگذرد در آثارشان نمیبینید و نوعی فرار از حقیقت زمان را مشاهده میکنید. امروز تمام جوانب هنر از درون و بیرون و جهانی که در آن زندگی میکنیم دچار نابسامانی است. چگونه میشود هنرمند، این نابسامانی را در آثارش انعکاس ندهد؟ تا جایی که من اطلاع دارم در عرصه نقاشی، کاریکاتور، گرافیک، عکاسی و نقاشیهای دیواری چه در ایران و چه خارج از ایران با فعالیتهای اندکی مواجه شدهایم و بیشک در آینده نیز تأثیر کرونا برای هنرمندان دغدغهمند در همه عرصههای زندگی هنری و غیرهنری آشکارتر نیز خواهد شد. نگارنده از پنج دهه پیش که پا در عرصه هنرهای تجسمی گذاشتم آدمی بودم و هستم یکسره در ارتباط مؤثر با واقعیت، جامعه و با رسانههای مختلف مثل طراحی، نقاشی، گرافیک، مجسمهسازی و در سالهای اخیر از رایانه نیز برای پیشبرد اهداف فرهنگی و اجتماعی و نقد وقایع خوب و بد روزگارم بهرهمند بودم. البته برداشتهای ذهنی خودم را با واقعیت عینی تطبیق میدهم بیاینکه در دام خلق آثار سطحی و عامه پسند بیفتم. این کوشش مداوم و تمایل سوزان، من را برای سهیم شدن در فعالیتهای اجتماعیام همچنان راسخ نگه داشته است، چرا که نگاه من نسبت به هنر انسانی و اجتماعی است. مصلحت اندیشی در هنر من جایی ندارد. از مردم و جامعه میگیرم و با زبان هنر به مردم و جامعه برمیگردانم و خارج از فراسوی سود و زیان مادی میایستم و از این طریق به آرامش و تعالی لذتبخشی میرسم. به شخصه جاذبه هنری برای من آنجایی تعریف میشود که اثرم را پیوند میدهم با مسائلی که من را تحت تأثیر قرار میدهند و این عمل را نوعی مسئولیت و تعهد اجتماعی خود میدانم. در کارهای اجتماعی بهدنبال حرف دلم هستم تا فروش اثر. در دو نمایشگاهی که در ارتباط با «کرونا پرتره» و «من ماسک میزنم» که در شبکههای اجتماعی به نمایش درآمدند ناشی از این جهانبینی است که یکباره پدیده کرونا چهره جهان را دگرگون کرد. همین تغییر در چهره جهان سوژه کار من شد تا هر روز یک اثر جدید را از اول تا 15 اردیبهشت در ساعت ۴ عصر به مدت 15 روز به نمایش گذاشتم. اما با یک نگاه نزدیک به هنر تجریدی یا آبستراکت که در شبکههای اجتماعی اینستاگرام، فیس بوک و تلگرام به نمایش درآمد و همینطور نمایشگاه مجازی «من ماسک میزنم» به مدت 10 روز هر روز ساعت 10 صبح در سه شبکه اجتماعی به نمایش درآمدند. همه این آثار از طریق ایسنا در آخر نمایشگاه مجازی دوباره انتشار یافت که این اقدام خبرگزاری از نگاه من اقدامی فرهنگی و اجتماعی ارزشمندی بود.
نقاش، طراح و گرافیست و عضو هیأت مدیره انجمن هنرمندان نقاش ایران
برای هنرمندان خنثی و بیدغدغه در فعالیتهای اجتماعی عصرشان چه پیش از کرونا و چه پس از کرونا تفاوتی نخواهد داشت. ما دو دسته هنرمند داریم. هنرمندانی که فقط نقاشی میکنند و کاری به سرنوشت مردم ندارند اما یک عدهای در عین حال که هنرمند هستند به سرنوشت مردم هم میاندیشند و در مبارزه مردم برای آزادی و عدالت خواهی هم حرکت میکنند، در دسته دوم چه پیش از کرونا و چه پس از کرونا مسیر جدیدی گشوده شده است و گشودهتر هم خواهد شد.
هنرمند باید فرزند زمانش باشد. هنرمند معاصر در زمینه هنر باید با جامعه و جهان هم روزگار خود همسو باشد. او باید بازتاب دهنده زندگی اش در این محیط باشد. بسیاری از هنرمندان از روبهرو شدن با مسائل جامعه خود میگریزند. بازتابی از آنچه امروز میگذرد در آثارشان نمیبینید و نوعی فرار از حقیقت زمان را مشاهده میکنید. امروز تمام جوانب هنر از درون و بیرون و جهانی که در آن زندگی میکنیم دچار نابسامانی است. چگونه میشود هنرمند، این نابسامانی را در آثارش انعکاس ندهد؟ تا جایی که من اطلاع دارم در عرصه نقاشی، کاریکاتور، گرافیک، عکاسی و نقاشیهای دیواری چه در ایران و چه خارج از ایران با فعالیتهای اندکی مواجه شدهایم و بیشک در آینده نیز تأثیر کرونا برای هنرمندان دغدغهمند در همه عرصههای زندگی هنری و غیرهنری آشکارتر نیز خواهد شد. نگارنده از پنج دهه پیش که پا در عرصه هنرهای تجسمی گذاشتم آدمی بودم و هستم یکسره در ارتباط مؤثر با واقعیت، جامعه و با رسانههای مختلف مثل طراحی، نقاشی، گرافیک، مجسمهسازی و در سالهای اخیر از رایانه نیز برای پیشبرد اهداف فرهنگی و اجتماعی و نقد وقایع خوب و بد روزگارم بهرهمند بودم. البته برداشتهای ذهنی خودم را با واقعیت عینی تطبیق میدهم بیاینکه در دام خلق آثار سطحی و عامه پسند بیفتم. این کوشش مداوم و تمایل سوزان، من را برای سهیم شدن در فعالیتهای اجتماعیام همچنان راسخ نگه داشته است، چرا که نگاه من نسبت به هنر انسانی و اجتماعی است. مصلحت اندیشی در هنر من جایی ندارد. از مردم و جامعه میگیرم و با زبان هنر به مردم و جامعه برمیگردانم و خارج از فراسوی سود و زیان مادی میایستم و از این طریق به آرامش و تعالی لذتبخشی میرسم. به شخصه جاذبه هنری برای من آنجایی تعریف میشود که اثرم را پیوند میدهم با مسائلی که من را تحت تأثیر قرار میدهند و این عمل را نوعی مسئولیت و تعهد اجتماعی خود میدانم. در کارهای اجتماعی بهدنبال حرف دلم هستم تا فروش اثر. در دو نمایشگاهی که در ارتباط با «کرونا پرتره» و «من ماسک میزنم» که در شبکههای اجتماعی به نمایش درآمدند ناشی از این جهانبینی است که یکباره پدیده کرونا چهره جهان را دگرگون کرد. همین تغییر در چهره جهان سوژه کار من شد تا هر روز یک اثر جدید را از اول تا 15 اردیبهشت در ساعت ۴ عصر به مدت 15 روز به نمایش گذاشتم. اما با یک نگاه نزدیک به هنر تجریدی یا آبستراکت که در شبکههای اجتماعی اینستاگرام، فیس بوک و تلگرام به نمایش درآمد و همینطور نمایشگاه مجازی «من ماسک میزنم» به مدت 10 روز هر روز ساعت 10 صبح در سه شبکه اجتماعی به نمایش درآمدند. همه این آثار از طریق ایسنا در آخر نمایشگاه مجازی دوباره انتشار یافت که این اقدام خبرگزاری از نگاه من اقدامی فرهنگی و اجتماعی ارزشمندی بود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه