درباره «فیروز باقرزاده» که در 90 سالگی، در پاریس درگذشت
فیروزِ باستانشناسی ایران
شاهین آریامنش
باستانشناس و گردآورنده کتاب «جشننامه دکتر فیروز باقرزاده»
دریغا و دردا که 16 بهمنماه 1399 بزرگمردی درگذشت که سالها برای ایران و باستانشناسی ایران کارهای سترگ و ارزشمندی انجام داد چنانکه دوره مدیریت او به دوره زرین باستانشناسی ایران پرآوازه شده است.
فیروز باقرزاده 9 خرداد ۱۳۰۹ از خانوادهای آذربایجانیزاده شد. او از نوادگان دختری باقرخان سالار ملی است. وی در سال 1344در رشته ادبیات و زبان انگلیسی دانشآموخته و در سال ۱۳۳۵ در اداره کل هنرهای زیبای کشور استخدام شد، سپس با استفاده از رتبه تحصیلی فولبرایت به امریکا رفت و در دانشگاه ایلینوی در رشته تاریخ هنر جهان کارشناسی ارشد خود را دریافت کرد. باقرزاده سپس در پاریس به تحصیل در رشته باستانشناسی و تاریخ هنر ایران در مقطع دکتری پرداخت و پس از بازگشت به ایران، مرکز باستانشناسی ایران را در ۱۹ آذرماه ۱۳۵۱ پایه گذاشت.
براساس ماده ۱۴ قانون عتیقات هنگام کاوشهای باستانشناسان در ایران که بیشینه آنان انیرانی بودند شماری از یافتهها به غیر که همانا انیرانیان بودند واگذار و این آثار به بیرون از ایران منتقل میشد. اما فیروز باقرزاده پس از طرحریزی مرکز باستانشناسی ایران، طرحی نو درانداخت و قانون را به سود و سوی ایرانیان خم کرد. او برخی از مواد قانون عتیقات را زیر پا گذاشت و مانع از خروج آثار باستانی از ایران شد؛ چنانکه از سال ۱۳۵۲ مقرر شد همه اشیایی که از کاوشهای باستانشناسی به دست میآید در ایران بماند. باقرزاده فقط در میان ایرانیان ارجمند نبود، بلکه انیرانیان نیز به دیده احترام به او مینگریستند و جایگاه والایی در میان انیرانیان داشت، چنانکه نخستین رئیس ثبت میراث جهانی یونسکو بود؛ هنگامی که به پاس فعالیتهای میهنی و علمی و فرهنگی باقرزاده، کتاب فر فیروز جشننامه فیروز باقرزاده را آماده کرده بودم و در آستانه انتشار بود نامهای از رابرت هیلنبراند استاد سرشناس باستانشناسی دانشگاه ادینبرو دریافت کردم که در آن نوشته بود از همکارش شیلا بلر شنیده است که جشننامهای برای فیروز باقرزاده در حال تدوین است و خواسته بود که اگر هنوز فرصت باقی است او نیز که ارادتمند فیروز است برای جشننامه باقرزاده، مقالهای تقدیم کند. ما نیز به هیلنبراند پاسخ مثبت دادیم و او مقالهای برای جشننامه باقرزاده فرستاد که در این کتاب منتشر شد.
نگاهی به کارنامه باقرزاده نشان میدهد که فعالیتهای ارزنده فیروز باقرزاده همگی ازبرای ایران بود و او از برای ایرانیان و اعتلای ایرانِ مألوف خون دلها خورد و رنج دوران برد و خونی تازه در رگهای باستانشناسی ایران دمید. اگرچه سپستر باقرزاده دیگر سمتی در دستگاه باستانشناسی ایران نداشت، بر آن بود تا همواره رسالت میهنی خود را به جا آورد چنانکه در تلاش بود تا سه اثر بشکوه ایران یعنی میدان نقشجهان اصفهان، زیگورات چغازنبیل و تختجمشید را در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت کند. باقرزاده سالها از ایران دور بود، اما یاد این بامِ فیروزهای تاریخ در تار و پود او تنیده شده بود چنانکه با شرکت در همایشهای ایرانشناسی در کشورهای گوناگون پژوهشهای ایرانشناسی را پی میگرفت و از ایران و برای ایران مألوف میگفت و مینوشت. ایران فیروز زنده است، زندهباد ایران فیروز.
باستانشناس و گردآورنده کتاب «جشننامه دکتر فیروز باقرزاده»
دریغا و دردا که 16 بهمنماه 1399 بزرگمردی درگذشت که سالها برای ایران و باستانشناسی ایران کارهای سترگ و ارزشمندی انجام داد چنانکه دوره مدیریت او به دوره زرین باستانشناسی ایران پرآوازه شده است.
فیروز باقرزاده 9 خرداد ۱۳۰۹ از خانوادهای آذربایجانیزاده شد. او از نوادگان دختری باقرخان سالار ملی است. وی در سال 1344در رشته ادبیات و زبان انگلیسی دانشآموخته و در سال ۱۳۳۵ در اداره کل هنرهای زیبای کشور استخدام شد، سپس با استفاده از رتبه تحصیلی فولبرایت به امریکا رفت و در دانشگاه ایلینوی در رشته تاریخ هنر جهان کارشناسی ارشد خود را دریافت کرد. باقرزاده سپس در پاریس به تحصیل در رشته باستانشناسی و تاریخ هنر ایران در مقطع دکتری پرداخت و پس از بازگشت به ایران، مرکز باستانشناسی ایران را در ۱۹ آذرماه ۱۳۵۱ پایه گذاشت.
براساس ماده ۱۴ قانون عتیقات هنگام کاوشهای باستانشناسان در ایران که بیشینه آنان انیرانی بودند شماری از یافتهها به غیر که همانا انیرانیان بودند واگذار و این آثار به بیرون از ایران منتقل میشد. اما فیروز باقرزاده پس از طرحریزی مرکز باستانشناسی ایران، طرحی نو درانداخت و قانون را به سود و سوی ایرانیان خم کرد. او برخی از مواد قانون عتیقات را زیر پا گذاشت و مانع از خروج آثار باستانی از ایران شد؛ چنانکه از سال ۱۳۵۲ مقرر شد همه اشیایی که از کاوشهای باستانشناسی به دست میآید در ایران بماند. باقرزاده فقط در میان ایرانیان ارجمند نبود، بلکه انیرانیان نیز به دیده احترام به او مینگریستند و جایگاه والایی در میان انیرانیان داشت، چنانکه نخستین رئیس ثبت میراث جهانی یونسکو بود؛ هنگامی که به پاس فعالیتهای میهنی و علمی و فرهنگی باقرزاده، کتاب فر فیروز جشننامه فیروز باقرزاده را آماده کرده بودم و در آستانه انتشار بود نامهای از رابرت هیلنبراند استاد سرشناس باستانشناسی دانشگاه ادینبرو دریافت کردم که در آن نوشته بود از همکارش شیلا بلر شنیده است که جشننامهای برای فیروز باقرزاده در حال تدوین است و خواسته بود که اگر هنوز فرصت باقی است او نیز که ارادتمند فیروز است برای جشننامه باقرزاده، مقالهای تقدیم کند. ما نیز به هیلنبراند پاسخ مثبت دادیم و او مقالهای برای جشننامه باقرزاده فرستاد که در این کتاب منتشر شد.
نگاهی به کارنامه باقرزاده نشان میدهد که فعالیتهای ارزنده فیروز باقرزاده همگی ازبرای ایران بود و او از برای ایرانیان و اعتلای ایرانِ مألوف خون دلها خورد و رنج دوران برد و خونی تازه در رگهای باستانشناسی ایران دمید. اگرچه سپستر باقرزاده دیگر سمتی در دستگاه باستانشناسی ایران نداشت، بر آن بود تا همواره رسالت میهنی خود را به جا آورد چنانکه در تلاش بود تا سه اثر بشکوه ایران یعنی میدان نقشجهان اصفهان، زیگورات چغازنبیل و تختجمشید را در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت کند. باقرزاده سالها از ایران دور بود، اما یاد این بامِ فیروزهای تاریخ در تار و پود او تنیده شده بود چنانکه با شرکت در همایشهای ایرانشناسی در کشورهای گوناگون پژوهشهای ایرانشناسی را پی میگرفت و از ایران و برای ایران مألوف میگفت و مینوشت. ایران فیروز زنده است، زندهباد ایران فیروز.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه