کارشناسان و جامعه‌شناسان از برگزاری آیین نوروز و تأثیر آن بر زندگی مردم می‌گویند:

نوروز نوگشت جان و جامعه


مهسا قوی قلب
خبرنگار
هزاران سال است که ما ایرانی‌ها در هر جای دنیا فرا رسیدن بهار را به عنوان عید نوروز جشن می‌گیریم. نوروز با آیین‌ها و سنت‌های زیادی درهم گره خورده، از  جشن چهارشنبه‌سوری، خانه تکانی و تدارک سفره هفت سین که هر یک از سین‌ها نمادی از آغاز رویش و تولد دوباره زمین را نشان می‌دهد، گوش فرادادن به دعای یا مقلب القلوب و الابصار در لحظه تحویل سال و دید و بازدید از اقوام و بزرگ ترها، عیدی دادن‌ها و شادباش گفتن‌ها و حتی زیارت اهل قبوری که دیگر در میان ما نیستند و طلب آمرزش برای روح ایشان تا گره‌ زدن سبزه در سیزده بدر که آخرین روز از تعطیلات نوروز است. عید نوروز از مهم‌ترین جشن‌های ایرانیان از دوران باستان در طول تاریخ به شمار می‌رود و حتی به قبل از حکومت مادها بازمی‌گردد، هر چند در دوران‌ مختلف با آداب و رسوم متفاوتی، این عید جشن گرفته می‌شد، اما نقطه مشترک آن با دنیای مدرن، تزریق امید و نشاط در میان تمامی فارسی‌زبانان در سراسر دنیاست و نشان از همبستگی و نزدیکی دل‌های اقوام مختلف ایرانی در جای جای این کره خاکی دارد. در طول سال‌ها در میان اقوام مختلف، جنگ‌ها، قحطی‌ها، بلایا و بروز بیماری‌های مرگبار نتوانسته مانع فراموشی این آیین شود، بلکه با پاسداشت آغاز بهار که نمادی از رویش مجدد و غلبه بر سردی و تاریکی است، جشن نوروز، همواره توانسته امید و نشاط   را حتی در بدترین شرایط در بین مردم تزریق کند. امروز که همه دنیا با پاندمی هراسناک کرونا در حال دست و پنجه نرم کردن است، می‌بینیم که باز هم خانواده‌های ایرانی از تکاپو نیفتاده و هر یک به گونه‌ای سعی می‌کنند با رعایت شیوه‌های بهداشتی، این عید را هرچند با جشنی کوچک یا حتی به صورت مجازی با نزدیکان خود برگزار کنند. کرونای مخوف هم نمی‌تواند عظمت و اهمیت نوروز را در بین ایرانیان کمرنگ کند. در سال گذشته همه ما به دلیل وجود این پاندمی، سالی متفاوت را تجربه کردیم، حالا امسال تک تک ما ایرانی‌ها باید سین سلامت را هم به سفره هفت سین‌مان اضافه کنیم تا با دل‌هایی آغشته با عشق و امید و با استعانت از خداوند متعال بتوانیم از این پاندمی عبور کنیم.

نوروز بهار امیدواری

سیدمحمد بهشتی
مدیر فرهنگی
در بیان اهمیت و عظمت نوروز همین بس که نزد ایرانیان «شب عید» طولانی‌ترین شب سال است. شب عید بیش از یک ماه طول می‌کشد؛ یعنی با آغاز اسفند همه ما به نوعی دچار شب عید می‌شویم.
بسیاری تلاش کرده‌اند که از طرق مختلف اهمیت نوروز را کمرنگ کنند، اما عاقبت همگی متوجه شده‌اند که آب در هاون می‌کوبند و هیچگاه به مقصود نخواهند رسید. 1400 سال است که ایرانیان در عین مسلمانی، نوروز را برپا می‌دارند و با دعای تحویل سال، به استقبال سال جدید می‌روند. نوروز آیین‌ها و سنت‌های خاص خود را دارد که در آن مظاهر تجلی پیدا می‌کند؛ خانه‌تکانی ای که قبل از عید انجام می‌دهیم، چهارشنبه‌سوری که جشن آخرین چهارشنبه سال است، حاجی فیروز هم که نماد نوروز برای ما ایرانی‌ها است، تهیه مقدمات سفره هفت‌سین و دید و بازدید از خانواده‌ها، دوستان و آشنایان و در نهایت سیزده بدر، هرکدام شکل و صورتی خاص خود دارد ولی غالب آنها مراسمی خانوادگی و اجتماعی است. لیکن اتفاقی که سال گذشته و امسال روی داده این است که به علت کرونا، بخش قابل توجهی از آیین و آداب نوروز قابل اجرا نیست و نوروز در محذور قرار گرفته است؛ گردهمایی‌هایی که به مناسبت چهارشنبه‌سوری در محیط‌های عمومی شکل می‌گرفت، امسال وجود ندارد یا دید و بازدیدهای عید به‌خاطر شرایط قرنطینه و جلوگیری از شیوع ویروس کرونا، محدود می‌شود. در این اوضاع چیزهای قابل تأملی نیز وجود دارد؛ پیش از کرونا، آیین نوروز هرساله تمام و کمال برگزار می‌شد و هرسال تمامی عادات و رسوم را به جا می‌آوردیم. معمولاً وقتی آداب و رسوم مختلف در جامعه، طی سالیان طولانی، بی‌هیچ کم و کاستی برگزار می‌شود، تبدیل به عادت می‌شود. در نتیجه آن آیین یا رسم که از قضا بنا بود ما را از روزمرگی برهاند، خود تبدیل به امری روزمره و تکراری می‌شود. عادت همچون پرده‌ای است که در مقابل واقعیت و حقیقت قرار گرفته و افراد را از توجه و تذکر نسبت به مقصود و هدف آن رسم و آیین غافل می‌کند. اینک شرایط کرونا، همه عادات را تحت‌تأثیر قرار داده و نوروز را از حالت عادی‌اش خارج کرده است و این خرق‌عادت کمک می‌کند تا به حقیقت پس نوروز پی برده و واقعیت نوروز را عریان ببینیم. در این میان، اگر کسی اهل توجه نباشد، تصور می‌کند که کرونا سبب تضعیف نوروز شده ولی واقعش این است که ای‌بسا بر عطش و تشنگی نسبت به حقیقت این امر افزوده است. اینجاست که درمی‌یابیم کرونا، اثر مثبتی داشته و آن هم ایجاد اختلال در جریان رسومی است که از روی عادت انجام می‌شدند. امروز سنت‌های نوروز به مثابه عادت و بر همان سیاق قبل قابل اجرا نیست و این ما را متوجه حقیقت نوروز کرده است. در این اوضاع آن جوهره‌ای که قابل تداوم است، تداوم می‌یابد اما بنا به اوضاع جدید به‌ناگزیر مظاهر و اشکال جدیدی برای خود می‌جوید و پیدا می‌کند. در دنیای امروز، دید و بازدیدها به‌مدد ارتباطات مجازی بیشتر هم شده. در شرایط قبل از کرونا، افراد شاید سالی یکبار به دیدن هم می‌رفتند، اما در این شرایط جدید که مردم از طریق فضای مجازی با هم ارتباط دارند، بیشتر از گذشته از حال هم باخبر می‌شوند. بنابراین اگر نیک بنگریم شاید به این نتیجه برسیم که با کنار گذاشتن عادات، می‌توانیم به درک بهتری از نوروز دست پیدا کنیم، البته این امر، مستلزم این است که فعالانه برخورد کنیم و منفعل نباشیم. وقتی که منفعل باشیم، یعنی قافیه را به کرونا باخته‌ایم و آنگاه دیگر هیچ خلاقیت و ابتکار و فعل جدیدی از ما سر نخواهد زد و در نهایت هم می‌تواند اثرات سوء داشته باشد و افراد را به سمت افسردگی و سرخوردگی و ناامیدی سوق دهد. در حالی که شاید مهم‌ترین خاصیت نوروز تقویت امیدواری باشد؛ چرا که از قدیم می‌گفتند در پس هر زمستان، بهاری است. مسلماً دچار شدن به ناامیدی در ایامی که فحوای آن امیدواری ست، ناشایست است.​ این شکوفایی و رستاخیز باید ابتدا در درون ما اتفاق بیفتد، همان طور که در دعای تحویل سال هم، تغییر و شکوفایی نوید داده می‌شود.​

نوروز، آیینه‌ای از تنوع فرهنگی و همبستگی ملی

علیرضا حسن‌زاده
رئیس پژوهشکده مردم‌شناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری
مجموع مطالعات مردم شناسی و ایران‌شناسی که تاکنون از سوی مردم‌شناسان و محققان مختلف انجام شده، بر این امر دلالت می‌کند که ایرانیان، اهمیت گذر زمان و تقویم را چه در فرهنگ رسمی و چه در فرهنگ غیر رسمی خودشان، خیلی خوب درک کرده بودند، به همین دلیل مواجه هستیم با آیین‌های تقویمی در سطح ملی و محلی که هر یک به نوعی دگرگونی و تغییر فصول را جشن می‌گیرند و اعلام می‌کنند، برای مثال می‌توان این مسأله را عنوان کرد که اعتدال پاییزی، انقلاب زمستانی، اعتدال بهاری و انقلاب تابستانی هر یک با آیین‌های مختلفی در میان مردم ایران جشن گرفته می‌شود. طبیعی است که ما در گستره وسیع سرزمین ایران با اقوام مختلفی که ایرانی هستند، روایت‌های گوناگونی از نوروز را مشاهده می‌کنیم و این روایت‌ها آیینه ای از تنوع فرهنگی و همبستگی ملی شناخته می‌شود؛ اگر نگاهی به این آیین‌های تقویمی داشته باشیم، مشاهده می‌کنیم که در نقطه اعتدال بهاری که آیین نوروز برگزار می‌شود با جشن گرفتن اعتدال بهاری با نام نوروز بهاری مواجه هستیم، اما در عین حال در بین اقوام دیگر ایران همچون فرهنگ شبانی، در شمال ایران، در مردادماه تقریباً همزمان با انقلاب تابستانی، آیین نوروز شبانی برگزار شود و در همین مورد، در خلیج‌فارس در زمانی که مربوط به انقلاب تابستانی وهمچنین فصل ماهیگیری است، نوروز صیادی یا در واقع نوروز دریایی را داریم؛ به این ترتیب همبستگی عمیقی را بین ایرانیان و خرده فرهنگ‌های مختلف آن با تمرکز بر نوروز می‌بینیم که از فرهنگ اعراب ایرانی تبار در خلیج فارس  تا شمال ایران یعنی گیلک‌ها، طالش‌ها و مازندرانی‌ها را در بر می‌گیرد و تحت عنوان نوروز چوپانی یا شبانی یا نوروز ول گرامی داشته می‌شود. بنابراین نوروز از یک سو حلقه اتصال اقوام ایرانی در طی زمان بوده و از سوی دیگر فراتر از مرزهای سیاسی ایران هم به عنوان یک عنصر مشترک در میان مللی که دارای یک میراث میان فرهنگی مشترک هستند، حلقه اتصالی دیگر به شمار می‌آید. نوروز در چشم‌انداز‌های مختلفی این همگرایی را نشان می‌دهد، یعنی همان طور که همگرایی اقوام ایرانی را نشان می‌دهد، توسط خرده آیین‌های مختلفی که با آیین نوروز ارتباط دارند، عملاً همگرایی را در سطوح مختلف بازتولید یا احیا می‌کند، این سطوح از خانواده تا محله، دوستان، آشنایان و فامیل را در بر گرفته و به  همشهری‌ها، هم روستایی‌ها یا هم‌ولایتی‌ها می‌رسد. در کل آیین‌هایی که به این شکل برگزار می‌شود، یکی از مهم‌ترین چشم‌اندازهای فرهنگی، شادمانی و امید را در ایران نشان می‌دهد؛ به واقع نوروز مانند مهرگان، یکی از مهم‌ترین چشم‌اندازهای شادمانی در طی تاریخ در ایران بوده است، عملاً ما برای اینکه سال نو را آغاز کنیم، نیاز به امید و شادمانی داریم و نیاز به نوزایی و باز زدایی داریم و این موارد را می‌توانیم در آیین نوروز ملاحظه کنیم؛ بنابراین مشاهده می‌کنیم که بین همگرایی، امید و شادمانی در پهنه یا چشم‌انداز نوروز، ارتباطی عمیق وجود دارد.

آیین نوروز در زمانه ما

جبار رحمانی
مردم شناس و استاد دانشگاه
آیین‌ها و مناسک نقشی کلیدی در نظام‌های فرهنگی و اجتماعی دارند. آیین‌ها بواسطه گرد هم آوردن اعضای یک گروه در بستر زمانی و مکانی خاص و حول ایده‌ها، ‌پدیده‌ها و ارزش‌های بسیار مهم و جدی، فرصتی برای پیوندهای ذهنی و درونی افراد و گروه‌ها و ایجاد حس تعلق نسبت به اجتماع را فراهم می‌کنند. از این‌رو یک گروه یا یک جامعه، از خلال آیین‌ها ساخته می‌شود، ‌پویایی‌اش را به‌ دست می‌آورد و تداومش را حفظ می‌کند؛ در بستر‌های آیینی است که یک جامعه می‌تواند خود و اصولش را برای خودش روایت کند و آنها را مورد بازخوانی و گاه تغییر قرار بدهد. به همین دلیل می‌توان آیین‌ها را نبض جامعه و فرهنگ دانست؛ همه آیین‌های یک جامعه، لزوماً وزن یکسان و همسانی در حیات روحی و اخلاقی آن جامعه ندارند، برخی نقشی کانونی دارند و برخی هم نقشی در حاشیه.
در جامعه ایرانی مهم‌ترین آیینی که در فرهنگ سنتی ما و در بستر هویت ایرانی نقشی کلیدی برای فرهنگ ایرانی دارد آیین نوروز است. آیین نوروز که می‌توان آن را مجموعه‌ای از آیین‌های مرتبط با تحویل سال دانست، از آیین‌های پایان سال تا آیین‌های سیزده‌به در، جایی است که می‌توان آن را در فرهنگ تاریخی ایرانی حول تقویم شمسی و معیشت کشاورزی، آیین حیاتی فرهنگ ایرانی دانست و بسیاری از عناصر عقاید و جهان بینی انسان ایرانی در این آیین نمود یافته است،اما مسأله اصلی در این نوشتار  نه ماهیت تاریخی و اساطیری و ارزشی این آیین، ‌بلکه مکانیسم‌های عملکرد و اثربخشی آن است.
اصولاً در پدیده‌های آیینی، مسأله اصلی وجه کنشی و عملکردی افراد و گروه‌هاست؛ بواسطه این مشارکت و مداخله عملی است که آیین‌ها امکان اثرگذاری دارند. آیین‌های نوروز حسب روایت‌های تاریخی جایی بودند که همه اجزای جامعه را دور هم جمع می‌کرد؛ از دید و بازدیدهایی که در بستر فضاهای خانگی رخ می‌داد، تا دید و بازدید در دربار که مناسبات قدرت و سیاست را در اجتماع صاحب منصبان متجلی می‌کرد، تا فضاهای عمومی و بازارها و گذرها که جایی برای مواجهه‌های عمومی بود، نوعی عرصه عمومی آیینی را ایجاد می‌کردند ‌که مهم‌ترین نمود این عرصه عمومی، ‌فضاهایی بود که به‌ نام نوروزگاه معروف بود و امروز هم در برخی کشورهای حوزه تمدنی ایران می‌توان آنها را دید. به عبارت دیگر ما سه سطح از بسترهای مشارکت و حضور آیینی  را داشتیم: 1- ‌سطح اندرونی‌های خانگی، با دید و بازدیدهای آشنایان وخویشان 2- سطح اجتماعی و عرصه‌های عمومی ذیل فضای نوروزگاه‌ها، برای دید و بازدیدهای اهالی شهر‌3- سطح کانون‌های قدرت که اوج آن در فضای دربارها بود و در خانه‌های صاحب منصبان و بزرگان شهر و کشور هم می‌توان آن را دنبال کرد. این سه سطح از پیوند، دقیقاً متناسب با سه سطح از هویت هم بودند: هویت فردی – خانوادگی برای همه شبکه‌های خویشاوندی و گروه‌های اولیه در جامعه، هویت اجتماعی – عمومی در عرصه عمومی جامعه و برای اهالی شهر و روستا، ‌هویت کلان سیاسی در سلسله مراتب ایدئولوژی قدرت در جامعه؛ در نتیجه از خلال آیین نوروز افراد این فرصت را داشتند که در همه این سطوح هویت خودشان را بازسازی کنند و این آیین می‌توانست از خلال این مکانیسم‌های چندلایه آیینی، نظم و انسجام اجتماعی و اخلاقی جامعه را باردیگر در افرادش درونی کند، اما اتفاقی که در چند دهه اخیر در دستگاه‌های سیاستگذار جامعه رخ داده  کمرنگ کردن شدید سطوح دو و سه است، البته در سطح سوم، فقط پیام رهبران جامعه را می‌توان شاهد بود، اما بازدید عمومی یا آنچه که در گذشته آن را نوعی بارعام تلقی می‌کردند عملاً حذف شده است، در نتیجه در عمل  دید و بازدید‌ها، به مثابه نشانه کلیدی مشارکت آیین نوروز، فقط در سطح اول عمل می‌کردند. این در حالی است که در جامعه ایرانی که نظم اقتصادی و اداری و روال اصلی زندگی حول تقویم شمسی ساماندهی شده است (و تقویم قمری صرفاً در مناسبت‌های مذهبی  و برخی رویدادها مانند آیین‌های ازدواج و حیطه‌های حاکمیتی محوریت دارد)، ما شاهد نوعی کاستی یا نحیف بودگی مناسبت‌های آیین فراگیر و قدرتمندی هستیم که بتوانند همه سطوح هویتی و همه بخش‌های جامعه را در یک عرصه مشارکتی و مداخله‌ای جدی، ‌انسجام ببخشند و نوعی همبستگی روحی عمیق در بین اعضای جامعه ایجاد کنند؛ در آیین نوروز نیز این مکانیسم‌های انسجام بخش و انتظام بخش، ‌عملاً فقط در سطح خویشاوندی و خانوادگی و در فضاهای اندرونی عمل می‌کنند. این موضوع منجر به نوعی کاستی جدی در جامعه به‌خاطر فقدان یک فضای آیین فراگیر و عمومی شده است. به همین دلیل هم هست که مناسبت‌های آیین نوروزی، ‌با وجود تعطیلی فراگیر دو هفته‌ای، ما همچنان شاهد محوری خانواده و خانه در مناسبت‌ها و کنش‌های آیین هستیم و شریان اصلی حیات آیین نوروز در این فضا توانسته بازتولید شود. آیین‌ها به‌دلیل قدرتی که در برساخت و خلق تعلق اجتماعی، ‌نظم اخلاقی و تغییرات اجتماعی دارند، می‌توانند محوری کلیدی در سیاستگذاری‌های فرهنگی باشند، از این‌رو نیازمند آن هستیم که در منطق آیین نوروز و شیوه‌های اجرای آن آیین در سطوحی فراتر از خانه و خویشاوندی، نوعی بازبینی داشته باشیم و این مستلزم آن است که عرصه عمومی و حوزه تدبیر و سیاستگذاری فرهنگی و اجتماعی، امکان بازتری برای اجرای این آیین و مشارکت مردم در آن از طریق ایجاد نوروزگاه‌ها و بارعام‌های صاحب منصبان و بزرگان جامعه فراهم کنند، تا جامعه هم از حیث نظم اجتماعی و هم شبکه‌های هویتی افراد و گروه‌ها و هم از حیث روابط عاطفی و تعلقات روحی افراد به هم و به کلیت جامعه، قدرت بازسازی خلاقانه خودش را داشته باشد.

از تحسین انسان محلی تا نوید انسان جهانی

حسین میرزایی
جامعه‌شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
انسان مدرن شده و مصرف‌گرا در جهان پیچیده سرمایه‌محور امروز آنچنان خود را در تاروپودهای هزارتوهای امور روزمره هدایت‌شده اسیر کرده که این امور اجازه نمی‌دهد انسان ذاتاً مقید به آزادی، خود را از قید و بند این تارهای خودبافته دگرساخته رها سازد. هرچند، در دنیای جدید، انسان، در عبور از جهان سنت‌محور گذشته به مدرنیته امروز می‌خواهد در راه پیشرفت با عقلانیت انسان‌محور قدم بزند‌، اما چنانچه این ‌حرکت همراه با تعقل و تفهم نباشد، ذات انسان‌ها را از بنیان و ریشه فرهنگی خود جدا می‌سازد و پنجره‌های علقه‌های هیجانی و فرهنگی آنها را با هم، از یک‌سو و با پیشینیان خود، از سوی دیگر می‌بندد. حال اگر انسان بر آن باشد تا در دنیای جدید پیوندهای فرهنگی خویش را در زیست روزمره خود نگاه دارد و زندگی‌ای حکیمانه و معنوی داشته باشد، لاجرم باید به هویت خویش بازگردد. بازآفرینی سنت‌های ریشه‌داری که به حافظه تاریخی انسان چارچوب داده و احیای مناسک و آیین‌های فرهنگی- ملی جایگاه مهمی در حفظ هویت انسان مدرن، پیوستگی او با پیشینیان و همچنین همبستگی با مردمان جامعه امروز دارد. مناسک نوروزی و بزرگداشت سنت‌ها و آیین‌های آن در هر سال شمسی، یکی از تأثیرگذارترین کنش‌ها در منسجم‌سازی مردمان این سرزمین، از هر گروه، قوم و زبان و همچنین نگهبان و تداوم‌بخش هویت قومی و ملی در ایران بزرگ و سرزمین‌های حوزه فرهنگی ایران در جهان است. نوروز از جمله رخدادهایی است که هویت را از امر روزمره محلی به امر جهانی پیوند می‌زند و با حضور سالانه خود اجازه نمی‌دهد انسان در تاروپود ازخودبیگانگی روزهای یکنواخت نئولیبرالی و سیاست‌زده غیر انسانی، بیش از این پیچیده شود. نوروز تحسین‌گر حیات و زایش جهانی انسانی است.
ابوریحان بیرونی، اولین مردم‌شناس ایرانی در سال‌های دور، نوروز در آغاز بهار را روز «نوزایی آفرینش» و روز «خلقت انسان» دانسته است. شروع فصل بهار، هنگامه برون‌رفت انسان از چرخه سرما و افسردگی طبیعت زمستان و رسیدن به دوره بازآفرینی زندگی طبیعت در فصل گرما و سرزندگی و شکوفایی بهار است. نوروز عید زایش دوباره است که از هزاره سوم پ. م. در بین مردم آسیای غربی مرسوم بوده است. بنابر سنت‌های دیرین، نوروز، روز رقم خوردن مقدرات انسان است.
نوروز و سایر آیین‌ها و جشن‌های فصلی که عمدتاً به سال جدید کشتکاری مرتبط است، همگی بعدی جهانی دارند و مردم هر فرهنگی که با کشاورزی و کشتکاری در ارتباطند، چرخش سال را در اولین روز از هر سال جدید کشاورزی با مناسک و کنش‌های آیینی منتج از پهنه جغرافیای فرهنگی زیست‌بوم خود جشن می‌گرفته‌اند. نوروز در سال گشت کشاورزی در ایران زمین و سرزمین‌های دیگر جهان نوعی توزیع و تقسیم‌بندی زمانی را در فرهنگ‌های زمین‌محور نشان می‌داده است. این تقسیم‌بندی جهت حفظ و احیای منابع خوراکی و تضمین کننده تداوم زندگی مردم در جوامع کهن بوده است.
نوروز انعکاس‌دهنده ابعادی از کنش‌ها، تجربه‌ها و باورهای اصیل فرهنگی مردم در مناسکی پیوسته و کنش‌هایی آیینی است که هر سال در آغاز بهار و سال جدید تکرار می‌شود. این کنش‌های آیینی در نوروز آرام آرام در هزاره‌های تاریخی نظام و قوام یافته و نهادینه شده است.
هنگامه نوروز با ذات تاریخی- فرهنگی و مناسک نمادین چند هزار ساله‌ای که دارد، جلوه‌ای از ابعاد چندگانه تجربه‌ها و آیین‌های ایرانیانی را به نمایش می‌گذارد که در ساختار اساسی جامعه ایرانی، بخشی از هویت فرهنگی و ملی ایرانیان را برجسته می‌سازد.
ویژگی‌های محلی نوروز، می‌تواند ابعادی جهانی به خود بگیرد. نوروز زایش دوباره زندگی است، زندگی‌ای که در طول یک سال با روزمرگی‌ها و فسردگی‌ها عجین شده، با آمدن نوروز، گویی حیات و شوری دوباره به زندگی باز می‌گردد و همه چیز نو می‌شود. در عصری که فسردگی‌ها و ناملایمات طبیعی و انسانی بیش از هر زمانی دیگر بشر را رنج می‌دهد، فرصت نوروز می‌تواند شعف و شادی را دوباره در زندگی انسان‌های جهان جاری سازد و آنها را آینده‌ای روشن نوید دهد. زیستن بدون امید، برای انسان فانی دردناک خواهد بود و امروز بیش از هر روز دیگر انسان‌های جهان نیازمند رویش دوباره و امید روزافزون هستند. نوروز هویت‌های انسانی را می‌تواند به هم گره بزند و انسان ایرانی را جهانی و جهان را ایرانی سازد تا یک بار دیگر تولد زمین با تولد زیست انسان‌مدارانه توأم شود. نوروز انسان از خود بیگانه امروزی را با خویشتن و گذشته‌اش آشتی می‌دهد و نوید روزهایی پر از شادی را برای او و همنوعانش به همراه دارد. نوروز، روز نویی است که شاید همیشه منتظر آن بوده‌ایم تا جهانی بهتر داشته باشیم.









آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7592/9/572972/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها