خاطرات یک دیپلمات
روایت گمشده
فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری
کشف افقهای جدید
آن روز این موضوع در حافظهام ماندگار شد که «حافظ اسد» عضو کمیته نظامی بود که در دوره «اتحاد سوریه و مصر»، از گروه برگزیدهای از افسران بعثی در «قاهره» تشکیل شد و اضافه بر او، شامل «صلاح جدید» و «محمد عمران» و «عبدالکریم جندی» و «احمد میر» و افسران دیگری میشد، که نامشان بعدها اعلام شد.
من با علاقه ساعتهای طولانی در «شرکت هواپیمایی سوریه» کار میکردم که وابسته به «سازمان هواپیمایی کشوری» بود که توسط «حافظ اسد»، راهبری میشد. اضافه بر اینکه بهصورت پاره وقت در بخش زبان انگلیسی [دانشکده ادبیات دمشق] هم تحصیل میکردم، که استادانی از شهروندان اروپایی،هندی و امریکایی داشت و از طریق آنها با خوب و بد ظاهری کشورهایشان آشنا شدم، پیش از آنکه سالها بعد از این کشورها دیدار کنم.
در دوره تحصیلی، با وجود تنگنای وقت؛ دوستیهای شخصی با تعداد محدودی از استادان برقرار کردم و علاقهام به کشف افقهای جدید ادبیات، بیشتر شد و خود را دلبسته به رمان و داستان کوتاه عربی یافتم که توسط مجله لبنانی «الآداب» و مجله شعر منتشر میشد، سپس به جهان ادبیات تطبیقی و نابغههای آن پا گذاشتم، [و آثار] کسانی مانند «داستایوفسکی» و «چخوف» از ادبیات روس، «شکسپیر» و «دیکنز» و «تی.اس.الیوت» از ادبیات انگلیسی و کتابی که از خواندن آن گریزی نیست یعنی «دوزخ» اثر «دانته» فلورانسی و در پایان «ایلیاد» و «اودیسه» از سرزمین «یونان» [را خواندم].
آن زمان فکر نمیکردم که این جنبه از کسب دانش من، روزی - در عرصه سیاست خارجی - و هنگام گفتوگو با افراد دیگر از کشورهای مختلف، برای قانع کردنشان با استدلال و منطق، به اندازه آموختن قوانین بهکارم خواهد آمد.
بدون تردید کار من بهعنوان یکی از مدیران «شرکت هواپیمایی عربی سوریه» در آن زمان، با توجه به وابستگی این شرکت به وزارت دفاع؛ به من کمک کرد تا با «حافظ اسد» وزیر دفاع [وقت]، ارتباط داشته باشم. ارتباط من با «اسد»، حتی هنگامی که پس از جنگ ژوئن ۱۹۶۷؛ مدیر منطقهای «شرکت هواپیمایی سوریه» در «لندن» شدم، قطع نشد. در آن شرایط، احساس ناامیدی بر من غلبه داشت، زیرا شکافهای درونی حزب [بعث، تشدید شده] و انتقادات و شایعاتی که در پی داشت، بهصورت رسمی به تشکیلات حزب در «لندن» میرسید که من هم با استفاده از آزادی بیان طبیعی برای ساکنان «بریتانیا» در آن عضو بودم. بریتانیاییها البته به آزادی بیان در چارچوب جزایر خود باور دارند، اما هنگامی که در موقعیت سروری در خارج از این جزایر قرار میگیرند، به شکل متفاوتی عمل میکنند.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه