بررسی الگوی مصرف در دوگانه جامعه و اقتصاد
میثم موسایی
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
برای بررسی نقش فرهنگ در الگوی مصرف جامعه و پاسخ به این پرسش که آیا چالشهای فعلی که در رابطه با مصرف وجود دارد ناشی از الگوی فرهنگی ماست یا به متغیرهای اقتصادی مربوط میشود باید گفت مصرف همواره در همه اقتصادها دارای اهمیت بالایی است، گویی که تشویق به عدم مصرف به عنوان مقدمه و پیش نیاز پس انداز و سرمایهگذاری و توسعه و رشد کشورها مطرح بوده است.
موضوعی که حداقل در نوشتههای صاحب نظران غربی و اقتصاددانان بزرگ مشاهده میشود. به عنوان مثال «آدام اسمیت» به عنوان پدر علم اقتصاد در حدود بیش از دو قرن قبل ثروت جامعه را به عنوان عامل قدرت جوامع معرفی کرد. او به دنبال ارائه نظریهای برای ایجاد ثروت در کشورها بود. یکی از پایههای اصلی نظریه اسمیت امساک و خودداری از مصرف در زمان حال و پسانداز کردن و نهایتاً پسانداز را سرمایهگذاری کردن تشکیل میداد.
همچنین در قرن 19 با یک تغییر پارادایم مواجه میشویم. به این معنا که اگر در قرن قبل بر امساک تأکید میشد در قرن 19 «کینز» نشان داد آنچه میتواند اقتصاد را از رکود خارج کند تکیه بر متغیر مصرف است که باید آن را تشویق کرد و نشان داد که مصرف به صورت تکاثری بر تولید ناخالص ملی اثر دارد. با این توضیح که اگر در جامعهای 80 درصد درآمد مردم مصرف شود با افزایش هر یک واحد مصرف در بلند مدت 5 واحد به تولید ناخالص ملی اضافه میشود و این را به عنوان اثرتکاثری مصرف نشان داد. موضوعی که به عنوان یک تحول بزرگ مورد توجه قرار گرفت. هم گزاره اول و هم دوم مبتنی بر شرایطی است که اگر درست فهم نشود آثار متفاوتی برای جوامع مختلف در پی دارد.
علاوه بر این تشویق به مصرف در دنیای غرب در ابتدای قرن 20 به معنای تشویق به مصرف کالاهای ساخت غرب و ایجاد اشتغال و در نتیجه رونق اقتصادی و کمک به توسعه آن جوامع بوده است چون محصولات آنها در آن شرایط رقیبی نداشته است و افزایش مصرف منجر به افزایش تولید میشد اما بررسی همین عنصر در جامعهای مانند ایران اگر تشویق و به اجرا گذاشته شود با توجه به اینکه الگوی مصرف ما مبتنی بر تولید نیست معمولاً تشویق مصرف به مصرف کالاهای لوکس که اغلب وارداتی هستند دامن میزند.
بنابراین در اینجا افزایش مصرف باعث ایجاد شغل و البته رشد اقتصادی برای کشورهایی مثل چین، ترکیه، کره ، هند و... است که کالاهایشان در کشور ما استفاده میشود. در داخل هم به معنای از دست دادن شغل کارگر ایرانی و کاهش تولید داخلی است.بنابراین عناصر فرهنگی در هر جامعهای میتواند آثار اقتصادی و اجتماعی متفاوتی بر جای بگذارد.
ادامه در صفحه 8
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
برای بررسی نقش فرهنگ در الگوی مصرف جامعه و پاسخ به این پرسش که آیا چالشهای فعلی که در رابطه با مصرف وجود دارد ناشی از الگوی فرهنگی ماست یا به متغیرهای اقتصادی مربوط میشود باید گفت مصرف همواره در همه اقتصادها دارای اهمیت بالایی است، گویی که تشویق به عدم مصرف به عنوان مقدمه و پیش نیاز پس انداز و سرمایهگذاری و توسعه و رشد کشورها مطرح بوده است.
موضوعی که حداقل در نوشتههای صاحب نظران غربی و اقتصاددانان بزرگ مشاهده میشود. به عنوان مثال «آدام اسمیت» به عنوان پدر علم اقتصاد در حدود بیش از دو قرن قبل ثروت جامعه را به عنوان عامل قدرت جوامع معرفی کرد. او به دنبال ارائه نظریهای برای ایجاد ثروت در کشورها بود. یکی از پایههای اصلی نظریه اسمیت امساک و خودداری از مصرف در زمان حال و پسانداز کردن و نهایتاً پسانداز را سرمایهگذاری کردن تشکیل میداد.
همچنین در قرن 19 با یک تغییر پارادایم مواجه میشویم. به این معنا که اگر در قرن قبل بر امساک تأکید میشد در قرن 19 «کینز» نشان داد آنچه میتواند اقتصاد را از رکود خارج کند تکیه بر متغیر مصرف است که باید آن را تشویق کرد و نشان داد که مصرف به صورت تکاثری بر تولید ناخالص ملی اثر دارد. با این توضیح که اگر در جامعهای 80 درصد درآمد مردم مصرف شود با افزایش هر یک واحد مصرف در بلند مدت 5 واحد به تولید ناخالص ملی اضافه میشود و این را به عنوان اثرتکاثری مصرف نشان داد. موضوعی که به عنوان یک تحول بزرگ مورد توجه قرار گرفت. هم گزاره اول و هم دوم مبتنی بر شرایطی است که اگر درست فهم نشود آثار متفاوتی برای جوامع مختلف در پی دارد.
علاوه بر این تشویق به مصرف در دنیای غرب در ابتدای قرن 20 به معنای تشویق به مصرف کالاهای ساخت غرب و ایجاد اشتغال و در نتیجه رونق اقتصادی و کمک به توسعه آن جوامع بوده است چون محصولات آنها در آن شرایط رقیبی نداشته است و افزایش مصرف منجر به افزایش تولید میشد اما بررسی همین عنصر در جامعهای مانند ایران اگر تشویق و به اجرا گذاشته شود با توجه به اینکه الگوی مصرف ما مبتنی بر تولید نیست معمولاً تشویق مصرف به مصرف کالاهای لوکس که اغلب وارداتی هستند دامن میزند.
بنابراین در اینجا افزایش مصرف باعث ایجاد شغل و البته رشد اقتصادی برای کشورهایی مثل چین، ترکیه، کره ، هند و... است که کالاهایشان در کشور ما استفاده میشود. در داخل هم به معنای از دست دادن شغل کارگر ایرانی و کاهش تولید داخلی است.بنابراین عناصر فرهنگی در هر جامعهای میتواند آثار اقتصادی و اجتماعی متفاوتی بر جای بگذارد.
ادامه در صفحه 8
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه