چند خط در استقبال از سال نو

کرونا جهش‌یافته‌ غم‌


ارمغان بهداروند
شاعر
تکیده و ترسان اسفند را به فروردین ‌بردیم و از خلوت ناخواسته نتوانستیم اما یک قدم دور شویم که این روزها به شرط زندگی نفس می‌کشیم و بهتر از همیشه شبیه این جمله‌ایم که «ای بابا! کی زنده و کی مرده». آن قدر داغ دیده‌ایم که نمی‌دانیم بر کدام مرده زار بزنیم. به خودم می‌گویم خوب نیست اول سالی این زخم را تازه کنی که به قول حسنکِ وزیر، عاقبت آدمی؛ مرگ است.
در دلتنگی دست و پا می‌زنیم و به لعن و نفرین به خودمان می‌گوییم این چه دردی بود بی‌وقت که هر کدام از ما به جزیره‌ای بدل شده‌ایم در دوردست‌ها که صدا به صدا نمی‌رسد. کجای راه را اشتباه رفته‌ بودیم که حالا سر از بیابان بلا درآوردیم. گوش کن! یکی می‌گوید این چوب خداست. یکی دیگر می‌گوید انتقام طبیعت است و یکی هم به چین و ماچین لعنت می‌فرستد و دیگری می‌گوید اصلاً فرض کن کرونا نبود، آیا ما همان آدم‌هایی نبودیم که یکدیگر را به مرگ می‌گرفتیم تا به تب راضی شویم! شنیدن این یکی، دو جمله از عذاب شب اول قبر بدتر است که ما همیشه دیر می‌رسیم و نوشداروی پس از مرگ سهرابیم. اگر برای همه‌ عصرها، رسولی با کتابی در دست، مردم را به راستی و رستگاری دعوت می‌کرد، آیا ما چنان ناسزاوار بودیم که از بلایی منقرض شویم که حتی به چشم نمی‌آید!؟ در کتاب‌های درسی صد سال بعد، از ما و از عذاب الیم ما چه خواهند نوشت. خیلی از ما به قبل از کرونا می‌اندیشند و خیلی‌های دیگر به بعد از کرونا. ما به هر دو سوی پیش و پس کرونا گرفتاریم. ما این بخت را داشته‌ایم که غم‌هایمان را از قرنی به قرن دیگر ببریم.
سال نو شده است و دریای کرونا چه آرام و چه ناآرام پیش چشم است با این همه اما ما نمی‌خواهیم دیگر ملاحان مرگ باشیم و بردگانِ ماتم. اگر خاطرتان باشد قدیم‌ترها تا گرمِ خندیدن می‌شدیم به اخم و تخم می‌شنیدیم که: «کم بخند بچه! به ما نیومده خندیدن!» ما از نسلی به جا مانده بودیم که عاشق عزای عظیم بود، نسلی که گریبان می‌درید به مرگ و در سیاه رسوب کرده بود و حتماً این نسل نمی‌توانست معنا و مفهوم لبخند را باور کند. زیستن در این رنجِ ناگزیر اما بیش از گریه و زاری، لبخند می‌خواهد. لبخندی که از پس شنیدن چنین جملاتی خرج می‌شود: «سایه‌تون کم نشه!»، «خدا از برادری کم‌تون نکنه»، «قربون قدمتون...»، «هرچه زودتر لباس عافیت بپوشید» و هزار جمله‌ دیگر که با همان اندک لبخند، قشنگ‌تر دیده و شنیده می‌شوند. سال نو شده است و همین اول سالی با خودمان خلوت کنیم و هر کدام، نقشه‌ای برای روزهای در راه بکشیم. به هم که می‌رسیم نه در دل که بلندبلند بگوییم: چشم بد از تو دور! خوشحال باشیم و خوشحال کنیم که هر بدی و هر نابلدی، می‌تواند کرونای جهش‌یافته‌ای باشد که جز به هلاک ما رضایت نمی‌دهد.

آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7594/20/573305/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها