ارتقای کیفیت زندگی با گذرهای فرهنگی و هنری
بهروز فتحی
کارشناس برنامهریزی فرهنگی
آنچه شهرها را به مکانی خاص تبدیل میکند، مکانهای خصوصی آن نیست، بلکه اماکن عمومی است. ایجاد مکان یا فضایی کاربردی در شهرها از یک اصل ساده تابعیت میکند؛ شهر را برای.... بسازید. هستند شهرهایی در ایران و جهان – که البته تعداد آنها بسیار زیاد است- که طراحان و
برنامه ریزان آن، شهر را برای خودروها و ترافیک ساختند و میسازند که حاصل آن هم شهری خواهد بود پر از ماشین و ترافیک.
مشکل توسعه نابخردانه بسیاری از شهرهای ایران و بویژه تهران، که تمامی منابع زندگی ساز و تجدیدناپذیر شهر را برای کسب درآمدهای زودگذر و جاه طلبیهای ناچیز مشخصی برباد داد، داستان پرغصهای است. این نحوه توسعه، تهران و بسیاری از شهرهای کشور و بویژه کلانشهرها را به فضای پرتراکمی از ساختمانها، خیابانها و اتومبیلها تبدیل کرده است که به همدیگر فشار میآورند، آلودگی ایجاد میکنند، راه تنفس همدیگر را میبندند و به جای آرامش، تنش، اندوه و عصبانیت تولید میکنند. در چنین شهرهایی استفاده از فضاهای عمومی و حتی فضاهای کوچک عمومی اهمیت حیاتی دارند و گذرهای فرهنگ و هنر یک جریان ثانوی بسیار مطلوب و یکی از مهمترین فضاهای عمومی شهری در دنیای معاصر است. باید بپذیریم جامعه ما دچار فقر فرهنگ است و این فقر فرهنگی خود علت ثانویه تبدیل شهرهای کشور به مکانی به دور از شادی و نشاط و آرامش است. گذرهای فرهنگ اما نقش اصلی را در ارتقای کیفیت زندگی شهرنشینان ایفاء میکند. معابر، میادین، بافتهای قدیمی، خانههای قدیمی و ارزشمند، خیابانها و... میتوانند با حداقل مداخلات مدیریتهای شهری، به مکان عمومی متفاوت و محلی برای مکث و درنگ تبدیل شوند تا شهروندان در فضایی به دور از هیاهوهای روزمره، در جوی فرهنگی و هنری، در کنار هم گرد بیایند، قدم بزنند، گفتوگو کنند، نیازهای فرهنگی و هنری خود را تأمین کنند و در نهایت ذائقه هنری آنها ارتقا بیابد.متأسفانه، شهری شدن در ایران معاصر پدیدهای است که با سرعت انجام شده و در خلال این فرایند پرسرعت، فضاهایی باید ایجاد میشد که بدان توجه نشده است؛ فضاهایی که نه میدان است، نه خیابان، نه ساحل دریا، نه جنگل و نه حق گذرگاه، فضاهایی که میتواند همه این مکانها باشد لکن با هویت و محوریت فرهنگی و هنری. البته گذر فرهنگ و هنر از گذشتههای دور بوده و بسیاری از شهرهای ایران دارای بازار قدیمی هستند که بخشی از آن آثار و محصولات فرهنگی و هنری و بیشتر صنایع دستی و هنرهای سنتی تولید، نمایش و عرضه میشد. اما در طراحی و ساخت شهرهای مدرن ایران، بهصورت نظام مند و طراحی شده، گذر فرهنگ و هنر دیده نشد.
و اما گذر فرهنگ و هنر
البته چند تعریف یا تجربه در خصوص معرفی و شناساندن گذر فرهنگ و هنر وجود دارد، اما نویسنده این.... بر اساس تجربه، دانش و برداشت خود گذر فرهنگ و هنر را مکانی میداند که در آن چرخه کامل تولید، نمایش، فروش، مشتری و هنرمند در کنار همدیگر قرار گیرند. گذر فرهنگ و هنر که در خصوص عنوان آن هم بحث وجود دارد و این حقیر میدان فرهنگ و هنر را مناسبتر میدانم باید هم پیاده محور باشد، هم مجموعهای از صنایع فرهنگی با محوریت صنایع پیشگام آن شهر را در خود جای دهد، هم فرایند تولید عرضه شود، هم فرایند آموزش، هم بازار خرید و فروش گرم باشد، هم شهروندان و گردشگران آنجا را مکانی برای تفریح، گذران اوقات فراغت و نیز خرید و تأمین نیازهای فرهنگی و هنری خود بدانند، هم رونق کسب و کارهای فرهنگی وهنری باشد، هم کارآفرینی، هم محرک و شناسایی استعدادهای جوان و خلاق و....
بنابراین این گذر باید شاخصهای مهمی را در برگیرد. به لحاظ فضا، پیاده محور باشد، به لحاظ معماری، جذاب و منطبق با معماری اصیل ایرانی- اسلامی و نیز معماری غالب همان شهر باشد، به لحاظ مبلمان شهری، برانگیزاننده و جذاب برای شهروندان و گردشگران باشد، به لحاظ دسترسی مردم، وجود امکانات رفاهی، وجود مکانهای تلفیقی مانند کافه کتاب، کافه تئاتر و...
بنابراین مدیریتهای شهری باید در انتخاب و فعالسازی گذرهای فرهنگی و هنری بسیار دقیق باشند. شهروندان و گردشگران آنجا را مکان مناسب و مقصد خود بدانند و در چنین شرایطی است که بازار و کسب و کار فرهنگی و هنری نیز رونق میگیرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه