خاطرات یک دیپلمات
روایت گمشده
فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری
آخرین تلاش ها برای نجات روابط با عراق
حافظ اسد رئیسجمهوری سوریه در حین دیدار خود از بغداد در تابستان ۱۹۷۹، هنگامی که شکوه احمد حسن البکر رئیسجمهوری عراق را از برخی زد و خوردهای ایرانی در مرزها شنید، بر این گمان بود که خواهد توانست نقش میانجی را میان عراق و ایران ایفا کند.
اسد حتی بر این باور بود که هیچ کس جز او در این لحظات خاص نمیتواند با رضایت رسمی طرفین در این زمینه اقدام کند، زیرا سوریه با میثاق کار قومی، رابطهای بیهمتا با عراق و با انقلاب ایران نیز با توافقی بیسابقه در روابط، پیوند داشت.
اما رئیسجمهوری اسد ناامیدانه به دمشق بازگشت، با این برداشت که مجموعهای در رهبری عراق، با [نهال] نورسته انقلاب ایران، احساس دوستی نمیکند.
اسد هنگام بازگشت، با آثار کشتار دردناک مدرسه توپخانه در حلب مواجه شد که دهها دانشجوی نظامی قربانی آن شده بودند؛ چند روز بعد فرستاده بکر رئیسجمهوری عراق نزد او آمد و نامهای به امضای او آورد که به اسد اطلاع میداد، مایل است که به دلایل مربوط به سلامتی خود از ریاست جمهوری استعفا دهد و صدام حسین، معاونش جانشین او خواهد شد و آنکه خواهد آمد بهتر از او است خواهد رفت، بویژه که نسبت به میثاق قومی با سوریه نیز متعهد است و به رئیسجمهوری اسد اطمینان میداد که نگران روابط سوریه و عراق نباشد.
صدام حسین پیش از آنکه سال ۱۹۷۹ پایان یابد رئیسجمهوری عراق شد و [با آمدن او] هیچیک از اهداف میثاق قومی تحقق نیافت، زیرا بغداد بدون مقدمه و به شکل ناگهانی از توطئهای علیه نظام عراق خبر داد که ظرف چند روز اعلام شد نظام سوریه در پشت آن قرار داشته است. اسد اندوهگین از سیل اخباری که در این باره میرسید، کوشید با اعزام عبدالحلیم خدام وزیر خارجه و حکمت شهابی رئیس ستاد ارتش خود به بغداد، اوضاع را آرام و [به طرف عراقی] اعلام کند، سوریه آماده است کمیتهای سوری - عراقی یا عربی برای بررسی اتهامات، با ترکیبی که عراق میخواهد، تشکیل شود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه