دفن تاریخ زیر سیمان و آهن
توسعه پایدار روستایی حفاظت و مرمت یا سازهمحور؟
امیرعباس وفایی
کارشناس ارشد گردشگری
در سفر اخیرم به روستای تاریخی خوئین، یکی از روستاهای هدف گردشگری کشورمان در استان زنجان، مسأله بسیار مهمی ذهنم را مشغول کرد. مسألهای که در روستاهای سراسر ایران به چشم میخورد و بهعنوان یکی از چالشهای اصلی توسعه پایدار روستایی و به طور خاص توسعه گردشگری روستایی از آن یاد میشود.
امروزه مسأله پایداری موضوع اصلی تمامی برنامهها و فعالیتهای توسعه از جمله توسعه گردشگری روستایی است. بخش عظیمی از کشور عزیزمان ایران را نواحی روستایی تشکیل دادهاند. در واقع یکی از مزیتهای صنعت گردشگری ایران نسبت به سایر کشورها، وجود همین روستاها، با قدمتی چند صد یا چند هزار ساله و با تنوع بینظیر فرهنگی، نژادی، طبیعی و همچنین سبک معماری است. امروزه کشورهای پیشرفته جهان به اهمیت بالای توسعه در مناطق روستایی پی بردهاند تا از طریق آن بتوانند به تقویت روند توسعه اقتصادی-اجتماعی، کنترل روند مهاجرت از روستاها به شهرها، توسعه امکانات زیربنایی و زیرساختها، تقویت روند توسعه کشاورزی در نواحی روستایی و بهطور کلی توسعه پایدار روستایی دست یابند. این در حالی است که متأسفانه نظام مدیریت روستایی ایران طی سالیانی طولانی بهدلیل خلأ مدیریت کارآمد و اصولی دچار مشکلات بسیاری بوده است. طی دهههای اخیر توسعه و مدیریت روستایی در ایران از روندی اندیشیده و برنامهریزی شده برخوردار نبوده و بیشتر شکلی سازه محور داشته است. نوعی از توسعه که پیشرفت را در تخریب ابنیه تاریخی و حتی فرهنگهای کهن و به جای آن ساخت بناهایی جدید و بدشکل میبیند و به اصطلاح توسعه سازه محور نام دارد. اما آیا کشورهای پیشرفته جهان نیز نواحی روستایی و بطور خاص گردشگری روستایی خود را همینگونه توسعه دادهاند؟ پاسخ بسیار ساده است: خیر!
مفهوم توسعه پایدار به معنای نوعی از توسعه است که بتواند نیازهای کنونی بشر را تأمین کند، بدون آنکه توانهای محیطی و زیستی نسلهای آینده را در تأمین نیازهایشان بهخطر اندازد. در واقع هدف اصلی از توسعه پایدار روستایی، بهبود و ارتقای کیفیت زندگی مردم محلی از طریق مشارکت آنها، حفاظت و اداره بهینه ابنیه تاریخی، فرهنگها و اکوسیستمهاست که این مهم در سایه مدیریت و تفکری نو و دانشمحور مهیا خواهد شد. امروزه تعداد روستاهای توسعه یافته ایران از نظر گردشگری به تعداد انگشتان دست نیز نمیرسد. از این میان میتوان به روستاهای ماسوله، میمند، کندوان، پالنگان و... اشاره کرد. اما آیا ظرفیت رونق گردشگری روستایی ما همین قدر است؟! ایران عزیزمان روستاهای منحصر به فرد زیادی دارد که هر کدام پتانسیل این را دارند که به یکی از مقاصد برتر گردشگری کشور تبدیل شوند. اما متأسفانه روند تخریب بناهای تاریخی و منظر روستایی و بهجای آن ایجاد ساختمانهایی آجری یا حتی ییلاقی ظرفیت توسعه گردشگری در بسیاری از این روستاها را از بین برده است. بهبود کیفیت زندگی مردم محلی صرفاً به معنای تخریب و ساخت و ساز و ایجاد بناهایی با منظر شهری نیست. وقت آن رسیده است که این تفکر را کنار بگذاریم و به جای توسعه سازه محور، بهسمت مرمت، حفاظت و توسعه پایدار روستایی و بهطور خاص گردشگری روستایی قدم برداریم. مسلماً یک محیط روستایی با منظری سنتی و خانههای کاهگلی یا چوبی، بسیار جذابتر و پر تقاضاتر از روستایی با منظری زشت و خانههای آجری است!
کارشناس ارشد گردشگری
در سفر اخیرم به روستای تاریخی خوئین، یکی از روستاهای هدف گردشگری کشورمان در استان زنجان، مسأله بسیار مهمی ذهنم را مشغول کرد. مسألهای که در روستاهای سراسر ایران به چشم میخورد و بهعنوان یکی از چالشهای اصلی توسعه پایدار روستایی و به طور خاص توسعه گردشگری روستایی از آن یاد میشود.
امروزه مسأله پایداری موضوع اصلی تمامی برنامهها و فعالیتهای توسعه از جمله توسعه گردشگری روستایی است. بخش عظیمی از کشور عزیزمان ایران را نواحی روستایی تشکیل دادهاند. در واقع یکی از مزیتهای صنعت گردشگری ایران نسبت به سایر کشورها، وجود همین روستاها، با قدمتی چند صد یا چند هزار ساله و با تنوع بینظیر فرهنگی، نژادی، طبیعی و همچنین سبک معماری است. امروزه کشورهای پیشرفته جهان به اهمیت بالای توسعه در مناطق روستایی پی بردهاند تا از طریق آن بتوانند به تقویت روند توسعه اقتصادی-اجتماعی، کنترل روند مهاجرت از روستاها به شهرها، توسعه امکانات زیربنایی و زیرساختها، تقویت روند توسعه کشاورزی در نواحی روستایی و بهطور کلی توسعه پایدار روستایی دست یابند. این در حالی است که متأسفانه نظام مدیریت روستایی ایران طی سالیانی طولانی بهدلیل خلأ مدیریت کارآمد و اصولی دچار مشکلات بسیاری بوده است. طی دهههای اخیر توسعه و مدیریت روستایی در ایران از روندی اندیشیده و برنامهریزی شده برخوردار نبوده و بیشتر شکلی سازه محور داشته است. نوعی از توسعه که پیشرفت را در تخریب ابنیه تاریخی و حتی فرهنگهای کهن و به جای آن ساخت بناهایی جدید و بدشکل میبیند و به اصطلاح توسعه سازه محور نام دارد. اما آیا کشورهای پیشرفته جهان نیز نواحی روستایی و بطور خاص گردشگری روستایی خود را همینگونه توسعه دادهاند؟ پاسخ بسیار ساده است: خیر!
مفهوم توسعه پایدار به معنای نوعی از توسعه است که بتواند نیازهای کنونی بشر را تأمین کند، بدون آنکه توانهای محیطی و زیستی نسلهای آینده را در تأمین نیازهایشان بهخطر اندازد. در واقع هدف اصلی از توسعه پایدار روستایی، بهبود و ارتقای کیفیت زندگی مردم محلی از طریق مشارکت آنها، حفاظت و اداره بهینه ابنیه تاریخی، فرهنگها و اکوسیستمهاست که این مهم در سایه مدیریت و تفکری نو و دانشمحور مهیا خواهد شد. امروزه تعداد روستاهای توسعه یافته ایران از نظر گردشگری به تعداد انگشتان دست نیز نمیرسد. از این میان میتوان به روستاهای ماسوله، میمند، کندوان، پالنگان و... اشاره کرد. اما آیا ظرفیت رونق گردشگری روستایی ما همین قدر است؟! ایران عزیزمان روستاهای منحصر به فرد زیادی دارد که هر کدام پتانسیل این را دارند که به یکی از مقاصد برتر گردشگری کشور تبدیل شوند. اما متأسفانه روند تخریب بناهای تاریخی و منظر روستایی و بهجای آن ایجاد ساختمانهایی آجری یا حتی ییلاقی ظرفیت توسعه گردشگری در بسیاری از این روستاها را از بین برده است. بهبود کیفیت زندگی مردم محلی صرفاً به معنای تخریب و ساخت و ساز و ایجاد بناهایی با منظر شهری نیست. وقت آن رسیده است که این تفکر را کنار بگذاریم و به جای توسعه سازه محور، بهسمت مرمت، حفاظت و توسعه پایدار روستایی و بهطور خاص گردشگری روستایی قدم برداریم. مسلماً یک محیط روستایی با منظری سنتی و خانههای کاهگلی یا چوبی، بسیار جذابتر و پر تقاضاتر از روستایی با منظری زشت و خانههای آجری است!
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه