در حاشیه جوایز اسکار 2021
غرامت مضاعف هالیوود
سیدحسام فروزان
منتقد
بالاخره با دو ماه تأخیر مراسم اسکار سال ۲۰۲۱ بدون شکوه و جلال همیشگی و با تعدادی محدود از مدعوین برگزار شد. به جرأت میتوان گفت اسکار یکی از بیرمقترین دورههای خود را پشت سر گذاشت. البته در سالی که هیولای کرونا همهچیز را تحتالشعاع قرارداد شاید انتظار بیشتری هم نباید داشت. ویژگی مراسم امسال حضور پررنگ اقلیتها در میان نامزدها و برندگان نهایی بود. اقلیتهایی که سالها نادیده گرفته میشدند در این مراسم یا روی سن جایزه میگرفتند یا در حال سخنرانی در باب اخلاق و دوری از نفرتورزی بودند. جایزه بهترین فیلم و کارگردانی هم به یک زن آسیاییتبار رسید. برای اینکه بدانیم چطور کار به اینجا رسید باید کمی به عقب برگردیم.
آنچه گذشت
«...فیلمها برای واجد شرایط شدن در شاخه بهترین فیلم باید حداقل یک شخصیت اصلی و یا یک شخصیت مکمل مهم از اقلیتهای قومی و نژادی داشته باشند، حداقل ۳۰ درصد از نقشهای ثانویه باید از اقلیتهای قومی و نژادی باشند یا خط اصلی داستان، مضمون و یا روایت روی این گروه از اقلیتها متمرکز باشد. بر اساس این اعلام، اقلیتها شامل زنان، رنگینپوستان یا افرادی با معلولیت میشود.»
آیا فکر میکنید پاراگراف فوق قسمتی از بخشنامه یک اداره دولتی برای هدایت سینمای ایران در دهه شصت است؟ خیر، در کمال حیرت باید بگوییم این جملات در اعلامیه تغییر استانداردهای انتخاب بهترین فیلم اسکار آمدهاند. این قواعد قرار است از دوره نود و ششم اسکار یعنی سال 2024 در جهت تقویت اقلیتها اعمال شوند. آکادمی حتی پا را فراتر نهاده و برای ترکیب عوامل فیلم هم راهبرد ارائه داده است: «دو سمت کلیدی فیلم و یا شش نفر از عوامل تولید باید از اقلیتها باشند» به قول یکی از منتقدان، کم مانده بود که آکادمی تعیین کند ۳۰ درصد تماشاگران از چه نژادی باشند!
تاریخچه سیاه هالیوود
هالیوود از ابتدای شکلگیری آیینه تمام نمای فرهنگ و طرز فکر غالب در جامعه امریکا بوده است. در فیلم «تولد یک ملت» گریفیث، کوکلاکس کلانها ستایش میشوند و سیاهان در این فیلم وحشی و نادان و متجاوز به زنان سفیدپوست تصویر شدهاند. در وسترنهای جان فورد نیز نسلکشی سرخپوستان توجیه میشود. تا دهه ۱۹۴۰، نقش سیاهان در فیلمها فراتر از خدمتکار، دایه و مستخدم نمیرفت و گاهی هم آوازهخوان و رقاص. در آن سالها سیاهان هیچ جایگاهی در نویسندگی، کارگردانی یا فیلمبرداری نداشتند. در سال ۱۹۳۹، هاتی مک دانل برای ایفای نقش خدمتکار اسکارلت در «بربادرفته» جایزه اسکار گرفت. اما حتی اسکار هم آینده او را در سینما تضمین نکرد. حتی در کارتون «تام و جری» هم خدمتکار سیاهپوستی میبینیم که احساساتی و بیعقل است. در ۱۹۶۳، سیدنی پواتیه برای فیلم «نیلوفرهای مزرعه» اسکار گرفت و پس از آن در فیلمهایی ظاهر شد که نقشی برجستهتر از سفیدپوستان داشت.
در واقع پنجاه سال طول کشید تا هالیوود به سیاهپوستان اندکی روی خوش نشان دهد. همان فضای تبعیضآمیزی که در فیلم «کتاب سبز» دیدیم، دقیقاً تا دهه شصت میلادی در جامعه امریکا و هالیوود غالب بوده است. به موازات جنبش اعتراضی سیاهپوستان علیه تبعیض نژادی، فضا تغییر میکند و در هالیوود هم جای بیشتری برای رنگینپوستان باز میشود. فیلم «حدس بزن چه کسی برای شما میآید» راجع به برخورد طبقه مرفه امریکا با تبعیض نژادی و ازدواج سفیدپوستان و سیاهپوستان است. سیدنی پواتیه در این فیلم نقش سیاهپوست تحصیلکردهای دارد که با سازمان ملل همکاری دارد و علیالقائده مطابق معیارهای جامعه سرمایهداری امریکا باید فرد موفقی محسوب شود. در سالهای بعد، فیلمسازی مانند اسپایک لی را داریم که با فیلم «مالکوم ایکس» نقش اصلی را به یک سیاه میدهد. در دهههای هشتاد و نود بازیگران سیاهپوست بزرگی مانند مورگان فریمن، دنزل واشنگتن و جیمی فاکس ظهور کردند که راه را برای فیلمسازان سیاه هموار ساختند. نسل نو فیلمسازان سیاهپوستی مانند استیو مک کوئین برآمده از همین فضای ایجاد شده موفق شدند فیلمهایی مانند «۱۲ سال بردگی» را بسازند. در دو دهه اخیر، نگاه انتقادی به گذشته و بازخوانی تاریخ امریکا را در بسیاری از فیلمها دیدهایم. تارانتینو در «جانگو» و «هشت نفرتانگیز» به سیاهان پرداخت یا فیلمی مانند «تصادف» پل هاگیس که روی برخورد پلیس نژادپرست امریکا با یک خانواده سیاهپوست و مسأله مهاجران مختلف در امریکا تمرکز داشت. در سال ۲۰۱۸ فیلمسازان سیاهپوست به رکوردی تاریخی دست یافتند و ۱۶ فیلم پرفروش و موفق ساختند.
افتادن از آن سوی بام
تا پیش از این هالیوود در بیشتر پژوهشها «کانون نابرابری فرهنگی» خوانده میشد. حالا بهنظر میرسد هالیوود دارد غرامت مضاعف گذشته تاریک خود را میپردازد و بسرعت میخواهد شمایل خود را بازسازی کند. هنوز به سال ۲۰۲۴ نرسیدهایم اما نتیجه استانداردهای حمایت از اقلیتها را داریم در فیلمها میبینیم. جنبشهای اعتراضی زنان، فمینیسم جهانی، رسواییهای اخلاقی مردان مشهور، قتل سیاهپوستان توسط پلیس امریکا و بسیاری از رویدادهای دیگر جو غالب زمانه را تشدید کردهاند. حالا کمپانیها بهدنبال فیلمسازان اقلیت هستند و به آنها فرصت و سرمایه میدهند تا نزد منتقدان و روشنفکران اعتبار کسب کنند. حالا ابرقهرمانان زن و سیاهپوست هم داریم. قصهها با محوریت زنان نوشته میشود و مردان حذف یا کمرنگ میشوند. در فیلمهای یکی دو سال اخیر، مردان سفیدپوست افرادی شرور و بیبندوبار تصویر میشوند. تجربه تاریخی نشان داده است که این نوع سیاستگذاریهای فرمایشی به ضد خود تبدیل میشوند و در واقع تبعیضهای دیگری به وجود میآورد. مضمونگرایی بیش از حد و اولویت دادن به مسائل خارج از معیارهای هنری فیلم، خطری برای هنر اصیل سینما خواهد بود.
منتقد
بالاخره با دو ماه تأخیر مراسم اسکار سال ۲۰۲۱ بدون شکوه و جلال همیشگی و با تعدادی محدود از مدعوین برگزار شد. به جرأت میتوان گفت اسکار یکی از بیرمقترین دورههای خود را پشت سر گذاشت. البته در سالی که هیولای کرونا همهچیز را تحتالشعاع قرارداد شاید انتظار بیشتری هم نباید داشت. ویژگی مراسم امسال حضور پررنگ اقلیتها در میان نامزدها و برندگان نهایی بود. اقلیتهایی که سالها نادیده گرفته میشدند در این مراسم یا روی سن جایزه میگرفتند یا در حال سخنرانی در باب اخلاق و دوری از نفرتورزی بودند. جایزه بهترین فیلم و کارگردانی هم به یک زن آسیاییتبار رسید. برای اینکه بدانیم چطور کار به اینجا رسید باید کمی به عقب برگردیم.
آنچه گذشت
«...فیلمها برای واجد شرایط شدن در شاخه بهترین فیلم باید حداقل یک شخصیت اصلی و یا یک شخصیت مکمل مهم از اقلیتهای قومی و نژادی داشته باشند، حداقل ۳۰ درصد از نقشهای ثانویه باید از اقلیتهای قومی و نژادی باشند یا خط اصلی داستان، مضمون و یا روایت روی این گروه از اقلیتها متمرکز باشد. بر اساس این اعلام، اقلیتها شامل زنان، رنگینپوستان یا افرادی با معلولیت میشود.»
آیا فکر میکنید پاراگراف فوق قسمتی از بخشنامه یک اداره دولتی برای هدایت سینمای ایران در دهه شصت است؟ خیر، در کمال حیرت باید بگوییم این جملات در اعلامیه تغییر استانداردهای انتخاب بهترین فیلم اسکار آمدهاند. این قواعد قرار است از دوره نود و ششم اسکار یعنی سال 2024 در جهت تقویت اقلیتها اعمال شوند. آکادمی حتی پا را فراتر نهاده و برای ترکیب عوامل فیلم هم راهبرد ارائه داده است: «دو سمت کلیدی فیلم و یا شش نفر از عوامل تولید باید از اقلیتها باشند» به قول یکی از منتقدان، کم مانده بود که آکادمی تعیین کند ۳۰ درصد تماشاگران از چه نژادی باشند!
تاریخچه سیاه هالیوود
هالیوود از ابتدای شکلگیری آیینه تمام نمای فرهنگ و طرز فکر غالب در جامعه امریکا بوده است. در فیلم «تولد یک ملت» گریفیث، کوکلاکس کلانها ستایش میشوند و سیاهان در این فیلم وحشی و نادان و متجاوز به زنان سفیدپوست تصویر شدهاند. در وسترنهای جان فورد نیز نسلکشی سرخپوستان توجیه میشود. تا دهه ۱۹۴۰، نقش سیاهان در فیلمها فراتر از خدمتکار، دایه و مستخدم نمیرفت و گاهی هم آوازهخوان و رقاص. در آن سالها سیاهان هیچ جایگاهی در نویسندگی، کارگردانی یا فیلمبرداری نداشتند. در سال ۱۹۳۹، هاتی مک دانل برای ایفای نقش خدمتکار اسکارلت در «بربادرفته» جایزه اسکار گرفت. اما حتی اسکار هم آینده او را در سینما تضمین نکرد. حتی در کارتون «تام و جری» هم خدمتکار سیاهپوستی میبینیم که احساساتی و بیعقل است. در ۱۹۶۳، سیدنی پواتیه برای فیلم «نیلوفرهای مزرعه» اسکار گرفت و پس از آن در فیلمهایی ظاهر شد که نقشی برجستهتر از سفیدپوستان داشت.
در واقع پنجاه سال طول کشید تا هالیوود به سیاهپوستان اندکی روی خوش نشان دهد. همان فضای تبعیضآمیزی که در فیلم «کتاب سبز» دیدیم، دقیقاً تا دهه شصت میلادی در جامعه امریکا و هالیوود غالب بوده است. به موازات جنبش اعتراضی سیاهپوستان علیه تبعیض نژادی، فضا تغییر میکند و در هالیوود هم جای بیشتری برای رنگینپوستان باز میشود. فیلم «حدس بزن چه کسی برای شما میآید» راجع به برخورد طبقه مرفه امریکا با تبعیض نژادی و ازدواج سفیدپوستان و سیاهپوستان است. سیدنی پواتیه در این فیلم نقش سیاهپوست تحصیلکردهای دارد که با سازمان ملل همکاری دارد و علیالقائده مطابق معیارهای جامعه سرمایهداری امریکا باید فرد موفقی محسوب شود. در سالهای بعد، فیلمسازی مانند اسپایک لی را داریم که با فیلم «مالکوم ایکس» نقش اصلی را به یک سیاه میدهد. در دهههای هشتاد و نود بازیگران سیاهپوست بزرگی مانند مورگان فریمن، دنزل واشنگتن و جیمی فاکس ظهور کردند که راه را برای فیلمسازان سیاه هموار ساختند. نسل نو فیلمسازان سیاهپوستی مانند استیو مک کوئین برآمده از همین فضای ایجاد شده موفق شدند فیلمهایی مانند «۱۲ سال بردگی» را بسازند. در دو دهه اخیر، نگاه انتقادی به گذشته و بازخوانی تاریخ امریکا را در بسیاری از فیلمها دیدهایم. تارانتینو در «جانگو» و «هشت نفرتانگیز» به سیاهان پرداخت یا فیلمی مانند «تصادف» پل هاگیس که روی برخورد پلیس نژادپرست امریکا با یک خانواده سیاهپوست و مسأله مهاجران مختلف در امریکا تمرکز داشت. در سال ۲۰۱۸ فیلمسازان سیاهپوست به رکوردی تاریخی دست یافتند و ۱۶ فیلم پرفروش و موفق ساختند.
افتادن از آن سوی بام
تا پیش از این هالیوود در بیشتر پژوهشها «کانون نابرابری فرهنگی» خوانده میشد. حالا بهنظر میرسد هالیوود دارد غرامت مضاعف گذشته تاریک خود را میپردازد و بسرعت میخواهد شمایل خود را بازسازی کند. هنوز به سال ۲۰۲۴ نرسیدهایم اما نتیجه استانداردهای حمایت از اقلیتها را داریم در فیلمها میبینیم. جنبشهای اعتراضی زنان، فمینیسم جهانی، رسواییهای اخلاقی مردان مشهور، قتل سیاهپوستان توسط پلیس امریکا و بسیاری از رویدادهای دیگر جو غالب زمانه را تشدید کردهاند. حالا کمپانیها بهدنبال فیلمسازان اقلیت هستند و به آنها فرصت و سرمایه میدهند تا نزد منتقدان و روشنفکران اعتبار کسب کنند. حالا ابرقهرمانان زن و سیاهپوست هم داریم. قصهها با محوریت زنان نوشته میشود و مردان حذف یا کمرنگ میشوند. در فیلمهای یکی دو سال اخیر، مردان سفیدپوست افرادی شرور و بیبندوبار تصویر میشوند. تجربه تاریخی نشان داده است که این نوع سیاستگذاریهای فرمایشی به ضد خود تبدیل میشوند و در واقع تبعیضهای دیگری به وجود میآورد. مضمونگرایی بیش از حد و اولویت دادن به مسائل خارج از معیارهای هنری فیلم، خطری برای هنر اصیل سینما خواهد بود.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه