اورسن ولز، فینچر و دیگران


 بهاءالدین مرشدی
داستان‌نویس
همین پنجشنبه که از راه برسد تولد یک آقایی است به‌نام اورسن ولز. یکی از سینماگرانی که زیاد به او علاقه دارم. نشانه‌اش هم این‌که رمان «خرشیفتگی» را که اقتباسی بود از رمان بی‌بدیل دون‌کیشوت به همین آقای اورسن ولز تقدیم کرده‌ام. فکر نمی‌کنم هیچ سینماگر دیگری مرا وادار کند این‌طور به او ادای احترام کنم. این ستون هم ادای احترامی است به این سینماگری که اصلاً نمی‌خواهم چیزی از زندگی‌اش بگویم چون هیچ از زندگی‌اش نمی‌دانم و فقط فیلم‌هایش را دیده‌ام و مبهوت همان «همشهری کین» هستم و علاقه‌مند به فیلم سینمایی «دون‌کیشوت» اش که نگاهی جذاب است به این شخصیت رمان سروانتس.
اما همین دیروز اینها بود که توی شرکت داشتیم درباره ولز حرف می‌زدیم. یکی از رفقایم که بلد تاریخ سینما است کلی درباره همین آقا صحبت کرد و با شگفتی حرف می‌زد. جوری که دارد از یک نابغه حرف می‌زند. می‌دانید همیشه مبهوت کسانی می‌شوم که با شگفتی از یک نفر حرف می‌زنند. مثلاً خودم وقتی یک چیزی را دوست دارم چنان با حرارت از آن موضوع حرف می‌زنم و دلم می‌خواهد همه هم مشتاق باشند. معمولاً هم از دایره لغات محدودی استفاده می‌کنم. مثلاً می‌گویم فلانی شگفت‌انگیز است. فلانی اعجاب‌آور است. بعید است حرف دیگری بزنم مثلاً بگویم به این دلیل شگفت‌آور است. چون فکر می‌کنم اصلاً دلیلش مهم نباشد فقط مهم است که مثلاً اورسن ولز اعجاب‌برانگیز است. مثلاً همین رفیق‌مان می‌گفت آقای ولز یک آمبولانس شخصی خریده بوده که در ترافیک نماند. نمی‌دانم آدم چقدر می‌تواند چنین حقی داشته باشد اما فکر می‌کنم باید برای بعضی‌ها تسهیلات ویژه گذاشت. درست مثل ولز که در یک دوره همه کاره استودیو بود حرفش حرف آخر بود اما همین ولز به جایی می‌رسد که باید مدام و مدام برای رسیدن به اهدافش مبارزه کند و مبارزه می‌کند و سرانجام می‌شود ولز.
همین چند وقت پیش یعنی سال 2020 بود که آقای دیوید فینچر یک فیلم ساخت به‌نام «منک» یک درام بیوگرافی درباره هرمن جی. منکویتس. حالا این آقا چه کسی است؟ کسی است که در این فیلم نشان داده می‌شود که فیلمنامه همشهری کین را نوشته و ولز می‌خواهد این فیلمنامه را فقط با نام خودش بسازد که موفق نمی‌شود و فیلمنامه مشترک می‌شود و بعد هم که جایزه اسکار را با همدیگر مشترک می‌برند. توی همین فیلمی که فینچر ساخته نشان داده می‌شود که حتی طرح فیلمنامه دون‌کیشوت هم از زبان منکویتس تعریف می‌شود. نمی‌دانم ولز این طرح را از منکویتس برداشته یا نه اما فکر می‌کنم اگر برداشته باشد هم یک دزد خوب است. اصلاً یکی از شگفت‌انگیزی‌های یک هنرمند این است که او دزد خوبی باشد. طوری کار را پیش ببری که کسی اصلاً متوجه نشود که چه اتفاقی افتاده باشد و نتیجه هم اعجاب‌آور باشد. دقیقاً مثل نتیجه‌هایی که همین آقای ولز در زندگی‌اش به دست آورده باشد. نتیجه‌ای که ولز در 26 سالگی به دست می‌آورد و آدم فکر می‌کند چطور می‌شود یک نفر در این سن فیلمی بسازد که در هر فهرستی جزو فیلم‌های برتر است. این غیر از شگفت‌انگیز بودن است؟ حالا فرقی نمی‌کند این فیلمنامه را دزدیده باشد یا می‌خواسته بدزدد مهم این است که نبوغ در همه‌جا خودش را نشان می‌دهد.



آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7620/16/576223/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها