یار سربلند هنر


 امین عارف‌نیا
مدیر هنری
در میان مدیران وزارت فرهنگ چند نفری هستند که از روزهای نخستین تأسیس وزارتخانه پس از انقلاب اسلامی در آن نقش‌آفرین بوده‌اند، انسان‌های شریفی که نامشان نشانه است و در هر دوره‌ای و با هر گرایش، ارتباط و اتصالشان با فرهنگ و هنر و اهالی آن قطع نشده است.
یکی از این نشانه‌ها علی مرادخانی بود؛ روحانی‌زاده‌ای که روانشناسی خوانده بود و در علوم تربیتی سررشته داشت. کار خود را از اداره کل تولید فیلم و مرکز آموزش فیلمسازی آغاز کرده بود و در اواخر دهه شصت با دعوت ابوالقاسم خوشرو وارد مدیریت مرکز سرود و آهنگ‌های انقلابی شد.
علی مرادخانی صدای خوشی داشت، قاری قرآن بود و در جلسات شورای معاونان وزارتخانه، قرآن جلسه را با صوتی خوش می‌خواند و گاهی در مجالس اهل‌بیت علیهم‌السلام با اخلاص و از بن جان مدیحه‌سرایی می‌کرد و مناجات و زیارتنامه می‌خواند. به معرفی خلاقیت‌های نهفته هنر ایران در جهان توجه ویژه‌ای داشت. در دهه هفتاد چهره‌های گمنام موسیقی نواحی ایران را راهی جشنواره آوینیون فرانسه کرد. هنرمندان وارسته‌ای همچون حاج قربان سلیمانی، شامیرزا مرادی، خلیفه میرزا، آغه غوثی و... که پس از آن رویداد جهانی شدند و نامشان در موسیقی دنیا ماندگار شد.
علی مرادخانی از خود یادگارهای ارجمند بسیاری به‌جا گذاشته است که یکی از آنها موزه موسیقی است؛ موزه‌ای که از سال 1373 برای ایجاد آن آستین‌ها را بالا زد و در تمام این 27 سال، تصدی آن را عهده‌دار بود.
به یاد دارم یکی از نهاد‌های نظارتی بر تصدی همزمان معاونت هنری وزارتخانه و موزه موسیقی ایراد گرفته بود. موضوع که به علی آقا منعکس شد، گفته بود من مسئولیت موزه را بر هر جایگاهی ترجیح می‌دهم.
هر وقت به دفترش در موزه می‌رفتی، هنرمند  یا جمعی از اهالی فرهنگ آنجا در حال ملاقات  یا در انتظار علی آقا بودند. علی آقا حلال مشکلات بود. برای رفع چالش‌های حرفه‌ای و حتی رفع گرفتاری‌های شخصی هنرمندان مضایقه نمی‌کرد. تماس می‌گرفت و پیگیری می‌کرد. علی آقا بسیار بامعرفت بود، هر روز به صورت اتفاقی با چند نفر از دوستان تماس می‌گرفت و احوالپرسی می‌کرد. می‌گفت نباید آدم‌ها را فراموش کرد.
مرتب و منظم و به قاعده، تکیه کلام و مرامش بود، خط خوشی داشت. به یاد دارم در دوره تصدی‌ام در حوزه وزارتی کمتر نامه‌ای از او به دستم می‌رسید که با خط خوش، خودش ننوشته و به تایپیست متوسل شده باشد.
در افطاری ماه رمضانش که تنها سال گذشته به واسطه کرونا تعطیل شد، سرشناس‌ترین هنرمندان را می‌توانستی ملاقات کنی.
هفته دوم ماه رمضان امسال، روزی به دیدارش رفته بودم، گفت: امین حیف است رمضان امسال هم تمام شود و افطاری دور هم جمع نشویم. دست به تلفن شد و چند نفری از دوستان را دعوت کرد. بعد از افطار، بهرام جمالی ساز زد و علی آقا آوازی خواند.
صدای دلنشین او هنوز در گوش و جان من است.
به کوی میکده گریان و سرفکنده روم / چرا که شرم همی‌آیدم ز حاصل خویش
اما سرنوشت او پس از سال‌ها همت و تلاش و تأثیرگذاری نشان داد که به کوی میکده نه گریان، که خندان، نه سرافکنده که سربلند، نه شرمنده که مفتخر به حاصل خویش، راهی شد. نوشش باد جام گوارای وصال



آدرس مطلب http://old.irannewspaper.ir/newspaper/page/7647/16/579107/0
ارسال دیدگاه
  • ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
  • دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
  • از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
  • دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
captcha
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
ویژه نامه ها