انتظار فعالان بازار سرمایه از دولت سیزدهم
فردین آقابزرگی
کارشناس بازار سرمایه
طی روزهای اخیر کاندیداهای سیزدهمین دوره ریاست جمهوری درباره بازار سرمایه اظهارات زیادی داشتهاند. یکی از نکات مهمی که دراین اظهارات دیده میشود این است که سهامداران بورس که زیان کردهاند را مالباختگان معرفی میکنند و برهمین اساس از جبران زیان آنها سخن گفته میشود. این درحالی است که این نگاه اشتباهترین نوع انتقال مطلب به مردم است. درسال گذشته نیز با همین مشکل روبهرو بودیم.
بهطور معمول بازار سرمایه در بلندمدت بازدهی بیشتری نسبت به بازارهای دیگر دارد. بنابراین ریسک بیشتری هم دارد و بدون درنظر گرفتن ریسکهای آن سرمایهگذاری درآن اشتباه است. نگاه صحیح به این موضوع این است که چگونه میتوان با استفاده از ابزارها و امکاناتی که در بازار وجود دارد، ریسک و نوسان قیمت دراین بازار پوشش داده شود. اشاره به اینکه ظرف 3 روز یا 3 ماه ریسک تمام سهامداران پوشش داده و جبران میشود با ذات بازار سرمایه در تضاد است.
نکته اصلی که باید درخصوص بازار سرمایه به آن توجه کرد و در واقع مهمترین انتظار فعالان بازار از دولت آینده محسوب میشود، این است که همانگونه که از استقلال بانک مرکزی صحبت میشود، سازمان بورس و شورای عالی بورس نیز بهصورت کامل مستقل شود. بدین ترتیب انتظاری که فعالان بورس از دولت آینده دارند، این است که سازمان بورس از سیاستهای مقطعی دولتها جدا شود. مقرراتی به تصویب برسد که این مهم را تضمین کند تا نقدشوندگی بازار بهعنوان مهمترین متغیر بازار افزایش یابد.
دراین راستا، یکی از مشکلات ساختاری بازار سرمایه، ترکیب دولتی شورای عالی بورس بهعنوان نهاد متولی این بازار است که اکثر اعضای آن دولتی هستند. نمیتوان انتظار داشت، قانونی که در زمان خود تنها 4 تا 5 میلیون فعال بازار را تحت تأثیر قرار میداد، اکنون که تعداد فعالان بازار به نزدیک 60 میلیون نفر رسیده است، کارایی لازم را داشته باشد و برهمین اساس نیازمند اصلاح و تغییر برخی از قوانین هستیم. درصورتی که شورای عالی بورس از بدنه اجرایی و بخشهای عمومی کشور جدا شود، تمام تصمیمات این شورا به نفع سهامداران و بازار به تصویب میرسد. دراین صورت دیگر نیازی به مخالفت با قیمتگذاری دستوری از سوی دولت نخواهیم بود، چرا که موضوعی تعریف شده میشود. برای منفک کردن شورای عالی و سازمان بورس از سیاستهای مقطعی دولت، نیازمند یک نقشه راه بلندمدت حداقل 5 تا 10 ساله دراین ارکان هستیم تا به دور از تغییراتی که در دولت رخ میدهد، این برنامه از سوی مسئولان این بازار دنبال شود. تنها برنامه استراتژیکی که درسازمان بورس به تصویب رسیده، مربوط به سال 1390 است که با 7 سرفصل تدوین شده است. اما بررسی این 7 فصل نشان از تسلط تفکر دولتی دراین برنامه است.
ادامه در صفحه 8
کارشناس بازار سرمایه
طی روزهای اخیر کاندیداهای سیزدهمین دوره ریاست جمهوری درباره بازار سرمایه اظهارات زیادی داشتهاند. یکی از نکات مهمی که دراین اظهارات دیده میشود این است که سهامداران بورس که زیان کردهاند را مالباختگان معرفی میکنند و برهمین اساس از جبران زیان آنها سخن گفته میشود. این درحالی است که این نگاه اشتباهترین نوع انتقال مطلب به مردم است. درسال گذشته نیز با همین مشکل روبهرو بودیم.
بهطور معمول بازار سرمایه در بلندمدت بازدهی بیشتری نسبت به بازارهای دیگر دارد. بنابراین ریسک بیشتری هم دارد و بدون درنظر گرفتن ریسکهای آن سرمایهگذاری درآن اشتباه است. نگاه صحیح به این موضوع این است که چگونه میتوان با استفاده از ابزارها و امکاناتی که در بازار وجود دارد، ریسک و نوسان قیمت دراین بازار پوشش داده شود. اشاره به اینکه ظرف 3 روز یا 3 ماه ریسک تمام سهامداران پوشش داده و جبران میشود با ذات بازار سرمایه در تضاد است.
نکته اصلی که باید درخصوص بازار سرمایه به آن توجه کرد و در واقع مهمترین انتظار فعالان بازار از دولت آینده محسوب میشود، این است که همانگونه که از استقلال بانک مرکزی صحبت میشود، سازمان بورس و شورای عالی بورس نیز بهصورت کامل مستقل شود. بدین ترتیب انتظاری که فعالان بورس از دولت آینده دارند، این است که سازمان بورس از سیاستهای مقطعی دولتها جدا شود. مقرراتی به تصویب برسد که این مهم را تضمین کند تا نقدشوندگی بازار بهعنوان مهمترین متغیر بازار افزایش یابد.
دراین راستا، یکی از مشکلات ساختاری بازار سرمایه، ترکیب دولتی شورای عالی بورس بهعنوان نهاد متولی این بازار است که اکثر اعضای آن دولتی هستند. نمیتوان انتظار داشت، قانونی که در زمان خود تنها 4 تا 5 میلیون فعال بازار را تحت تأثیر قرار میداد، اکنون که تعداد فعالان بازار به نزدیک 60 میلیون نفر رسیده است، کارایی لازم را داشته باشد و برهمین اساس نیازمند اصلاح و تغییر برخی از قوانین هستیم. درصورتی که شورای عالی بورس از بدنه اجرایی و بخشهای عمومی کشور جدا شود، تمام تصمیمات این شورا به نفع سهامداران و بازار به تصویب میرسد. دراین صورت دیگر نیازی به مخالفت با قیمتگذاری دستوری از سوی دولت نخواهیم بود، چرا که موضوعی تعریف شده میشود. برای منفک کردن شورای عالی و سازمان بورس از سیاستهای مقطعی دولت، نیازمند یک نقشه راه بلندمدت حداقل 5 تا 10 ساله دراین ارکان هستیم تا به دور از تغییراتی که در دولت رخ میدهد، این برنامه از سوی مسئولان این بازار دنبال شود. تنها برنامه استراتژیکی که درسازمان بورس به تصویب رسیده، مربوط به سال 1390 است که با 7 سرفصل تدوین شده است. اما بررسی این 7 فصل نشان از تسلط تفکر دولتی دراین برنامه است.
ادامه در صفحه 8
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه