خاطرات یک دیپلمات
روایت گمشده
فاروق الشرع / وزیر خارجه سابق سوریه
مترجم: حسین جابری انصاری
اسد در وضعیت نقاهت
منزل رئیسجمهوری در منطقه گرانقیمت مالکی قرار داشت، اما ساده و کوچک و مناسب گذراندن دوره نقاهت پس از بیماری اسد و آمدن میهمانانِ مهم نبود.
با این حال اسد بدون هرگونه تغییری آن را بهعنوان محل اقامت خود حفظ کرده بود. اینجا اضافه کنم که اسد وسایل منزل خود را تا همین اواخر که با فشار دوستانه دیدارکنندگان خود تغییر داد، عوض نکرده بود. اگر فردی بهطور ناگهانی به دیدار اسد میآمد، حداکثر کاری که میکرد این بود که پیراهنی آبی و جامهای خاکستری بر تن میکرد. این رویه بر خلاف تیپ و کراواتهای رنگارنگی بود که اسد در آغاز جنبش اصلاحی میبست. رئیسجمهوری کار خود را در کاخ ریاست جمهوری انجام میداد و در خانه میخوابید. زندگی اسد در خانه اش، عادی و همانند دیگر خانوادهها بود و بر اساس اطلاعاتی که داشتم، حرف از سیاست به هیچ وجه موضوع جلسات منزل را تشکیل نمیداد. اسد در منزل خود هیچ خدم و حشمی به استثنای یک خانم خدمتکار نداشت، که قهوه و دمنوش میداد. در هر حال از شخص اسد شنیدم که یکی از دوستان قدیمی اش او را قانع کرده که دوره نقاهت پس از خروج از بیمارستان شامی را در منزلی روستایی در حومه «القدم» در منطقه ورودی جنوبی دمشق بگذراند. ظاهراً رئیسجمهوری این منزل را از پیش میشناخت و رضایتش را جلب کرده بود؛ منزلی روستایی و آرام که صاحب آن باغچه سرسبزی در پیرامون آن ساخته بود. عدنان مخلوف رئیس گارد جمهوری به من اطلاع داد که رئیسجمهوری پیرو درخواست ملاقاتی که پس از بازگشت از جورجیا داشتم، در انتظار من است. دیدارم با رئیسجمهوری در دوره نقاهت پس از بیماری او بود. مخلوف مرا تا محل استقرار رئیسجمهوری همراهی کرد و استقبال اسد از من خودمانی و در شکل و شمایلی بود که انگار در بیمارستان به دیدارش رفته ام. اسد را در وضعیت سلامتی خوبی یافتم و از من درباره کنفرانس کارتر پرسید و از آنچه پیش از ورود به بیمارستان شامی و در جریان بهبودی اش بر او گذشته است، برای من گفت. رئیسجمهوری مطابق عادت خود به گزارش کوتاه من از سفر گوش فرا داد. آنچه توجه مرا جلب کرد اما از آن شگفت زده نشدم، این بود که کنفرانس رئیسجمهوری کارتر که روی آن برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی بویژه در امریکا شرطبندی کرده بود، ذهن او را به خود مشغول نکرد؛ جزئیات بیماری و سپس صحبت از برادرش فرمانده گردانهای دفاعی، او را به فکر واداشت.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه