پخش فوتبال مسکن است نه راه علاج
حبیب اسماعیلی
بازیگر، تهیهکننده، سینمادار
تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا مبنی بر ممنوع نبودن فعالیت سینما در وضعیت قرمز شیوع کرونا، اقدامی امیدوارکننده و اعتمادآفرین بود. برای دیدن تأثیر این تصمیم بر استقبال مخاطب از سینما زود است.
همانطور که همواره تأکید داشتهایم سالن سینما در التزام به رعایت پروتکلهای بهداشتی از اماکن مطمئن به جهت امنیت و سلامت است اما با سمپاشیهای رسانهای مردم نسبت به سلامت فضای سالن سینما احساس وحشت دارند و زمان میبرد تا جامعه اطمینان حاصل کند.
نکته مهمتر بیاطلاعی مردم نسبت به فعالیت سالنهای سینماست. اغلب مردم گمان میکنند که سینماها تعطیل هستند. این امر نیاز به اطلاعرسانی گسترده دارد، فضای مجازی و مطبوعات همیشه حامی سینما بودند اما همچنان توقع و انتظار اصلی از دو ارگان شهرداری و صداوسیماست که با اختصاص بیلبورد یا پخش گزارش و تیزر فیلمها، در اطلاعرسانی و تشویق مردم به دیدن فیلم از سینما حمایت کنند. چرا که با این میزان فروش تهیهکنندهها توان تبلیغات و اطلاعرسانی ندارند. فارغ از همه این مباحث نکته مهم این زنجیره همچنان ایجاد خوراک مناسب برای مخاطب است.
سینما رفتن انگیزه میخواهد و بهترین مشوق و عامل ترغیبکننده فیلم خوب است. برای این منظور باید شرایطی فراهم شود تا اعتماد صاحبان فیلمهای پرمخاطب برای نمایش فیلمشان جلب شود.
نمایش فیلم برای کمتر از 10 نفر صرفه اقتصادی ندارد اما در روزهایی که در هر سانس فقط دو یا سه نفر در سالن حضور دارند و سینماداران صرفاً به احترام تماشاگر و قطع نشدن این زنجیره به نمایش فیلم رضایت دادهاند، نمایش پخش زنده فوتبال در سالن سینما یک مسکن است.
این اقدام یک علاج موقت است اما همچنان این امید را ایجاد میکند مخاطبی را که به استادیوم دسترسی ندارد به سالنهای سینما بکشاند تا با تجربه تماشای دست جمعی به لحاظ روحی تخلیه شود. با این اقدام ضرری متوجه فیلمهای در حال اکران نمیشود چرا که این فیلمها در حال حاضر مخاطبی ندارند و حق فیلمی خورده نمیشود. از اکران بازی ایران و کامبوج با توجه به حساسیت کم بازی استقبال چندانی نشد. نکته جالب در این میان سهمخواهی فدراسیون فوتبال از فروش حاصل از اکران بازیهای فوتبال است. مگر سینماها چقدر فروش داشتند که فدراسیون فوتبال سهم بخواهد؟ آیا فدراسیون فوتبال حق پخش را از کافهها و قهوهخانهها دریافت میکند؟ آیا تلویزیون در تمام این سالها که بازیهای تیم ملی را پخش کرده حق پخش به فدراسیون فوتبال پرداخت کرده است؟ چرا سینما را اینقدر در بوق میکنند؟ بله اگر شرایط عادی بود و فروش سینماها رونق داشت باید حق هر ارگانی پرداخت میشد و فدراسیون فوتبال از سینما سهم میگرفت و در عین حال مکلف بود سهم تیمهای فوتبال را هم پرداخت کند اما الان در شرایط استثنایی هستیم. باید زنجیره همبستگی و اعتماد بیشتر شود. همانطور که اماکن از منظر نظارتی برای صدور مجوز همکاری کرد دیگر ارگانها هم به کمک هم بیایند. اگر این جریان ادامه پیدا کند در بازیهای حساس میتوان امید داشت مخاطب برای تجربه دلنشین تماشای جمعی به سینما بیاید و کمک هزینهای برای سینما باشد. اگر سینماها رونق بگیرند، نفع آن فقط به سینمادارها نمیرسد همچنان که پیش از این در تجربه یکساله نمایش فوتبال در سالنهای سینما درصدی از فروش به خانه سینما بهمنظور کمک به ازکارافتادگان و بیکاران اختصاص یافت. در نهایت تأکید میکنم که نمایش فوتبال در سینما راه علاج نیست و برای رونق سینما باید فکر اساسی کرد.
بازیگر، تهیهکننده، سینمادار
تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا مبنی بر ممنوع نبودن فعالیت سینما در وضعیت قرمز شیوع کرونا، اقدامی امیدوارکننده و اعتمادآفرین بود. برای دیدن تأثیر این تصمیم بر استقبال مخاطب از سینما زود است.
همانطور که همواره تأکید داشتهایم سالن سینما در التزام به رعایت پروتکلهای بهداشتی از اماکن مطمئن به جهت امنیت و سلامت است اما با سمپاشیهای رسانهای مردم نسبت به سلامت فضای سالن سینما احساس وحشت دارند و زمان میبرد تا جامعه اطمینان حاصل کند.
نکته مهمتر بیاطلاعی مردم نسبت به فعالیت سالنهای سینماست. اغلب مردم گمان میکنند که سینماها تعطیل هستند. این امر نیاز به اطلاعرسانی گسترده دارد، فضای مجازی و مطبوعات همیشه حامی سینما بودند اما همچنان توقع و انتظار اصلی از دو ارگان شهرداری و صداوسیماست که با اختصاص بیلبورد یا پخش گزارش و تیزر فیلمها، در اطلاعرسانی و تشویق مردم به دیدن فیلم از سینما حمایت کنند. چرا که با این میزان فروش تهیهکنندهها توان تبلیغات و اطلاعرسانی ندارند. فارغ از همه این مباحث نکته مهم این زنجیره همچنان ایجاد خوراک مناسب برای مخاطب است.
سینما رفتن انگیزه میخواهد و بهترین مشوق و عامل ترغیبکننده فیلم خوب است. برای این منظور باید شرایطی فراهم شود تا اعتماد صاحبان فیلمهای پرمخاطب برای نمایش فیلمشان جلب شود.
نمایش فیلم برای کمتر از 10 نفر صرفه اقتصادی ندارد اما در روزهایی که در هر سانس فقط دو یا سه نفر در سالن حضور دارند و سینماداران صرفاً به احترام تماشاگر و قطع نشدن این زنجیره به نمایش فیلم رضایت دادهاند، نمایش پخش زنده فوتبال در سالن سینما یک مسکن است.
این اقدام یک علاج موقت است اما همچنان این امید را ایجاد میکند مخاطبی را که به استادیوم دسترسی ندارد به سالنهای سینما بکشاند تا با تجربه تماشای دست جمعی به لحاظ روحی تخلیه شود. با این اقدام ضرری متوجه فیلمهای در حال اکران نمیشود چرا که این فیلمها در حال حاضر مخاطبی ندارند و حق فیلمی خورده نمیشود. از اکران بازی ایران و کامبوج با توجه به حساسیت کم بازی استقبال چندانی نشد. نکته جالب در این میان سهمخواهی فدراسیون فوتبال از فروش حاصل از اکران بازیهای فوتبال است. مگر سینماها چقدر فروش داشتند که فدراسیون فوتبال سهم بخواهد؟ آیا فدراسیون فوتبال حق پخش را از کافهها و قهوهخانهها دریافت میکند؟ آیا تلویزیون در تمام این سالها که بازیهای تیم ملی را پخش کرده حق پخش به فدراسیون فوتبال پرداخت کرده است؟ چرا سینما را اینقدر در بوق میکنند؟ بله اگر شرایط عادی بود و فروش سینماها رونق داشت باید حق هر ارگانی پرداخت میشد و فدراسیون فوتبال از سینما سهم میگرفت و در عین حال مکلف بود سهم تیمهای فوتبال را هم پرداخت کند اما الان در شرایط استثنایی هستیم. باید زنجیره همبستگی و اعتماد بیشتر شود. همانطور که اماکن از منظر نظارتی برای صدور مجوز همکاری کرد دیگر ارگانها هم به کمک هم بیایند. اگر این جریان ادامه پیدا کند در بازیهای حساس میتوان امید داشت مخاطب برای تجربه دلنشین تماشای جمعی به سینما بیاید و کمک هزینهای برای سینما باشد. اگر سینماها رونق بگیرند، نفع آن فقط به سینمادارها نمیرسد همچنان که پیش از این در تجربه یکساله نمایش فوتبال در سالنهای سینما درصدی از فروش به خانه سینما بهمنظور کمک به ازکارافتادگان و بیکاران اختصاص یافت. در نهایت تأکید میکنم که نمایش فوتبال در سینما راه علاج نیست و برای رونق سینما باید فکر اساسی کرد.
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه