چالشی پیرامون تنهایی
میثم فرجی
فعال حوزه نشر
«تنهایی این بود» رمان دیگری از نویسنده و روزنامه نگار اسپانیایی «خوان خوسه میاس» است که از اسپانیایی به فارسی ترجمهشده است. درونمایه رمان «تنهایی» است، مسألهای که بشر امروزی با زندگی مدرن بیشتر از قبل احساسش میکند. براستی «تنهایی» چیست؟ آیا به قول برخی اندیشمندان، بشر در این دنیا غریب است و تنها؟نکتۀ ظریف و درعینحال غیرقابل توضیحی که میاس بهخوبی از عهده پردازش آن برمیآید. چرا احساس تنهایی در گوشه قلب ما است اما هراس مواجهشدن با آن را داریم؟ میاس، ما را با «تنهایی» روبهرو میکند و دوست دارد راهکاری برای خروج از این سایه تنهایی به ما دهد. «در آثار او هر اتفاق ساده روزمرهای پتانسیل این را دارد که تغییر شگرفی در مسیر زندگی ما ایجاد کند و اگر با نگاه متفاوتی به آن بنگریم مسیرمان هم متفاوت خواهد بود. شاید همین به چالش کشیدن مسأله تنهایی در آثار این نویسنده است که تاکنون آثارش به بیست و سه زبان ترجمهشده و این نشان میدهد همه ما، همه ما آدمها، نیاز داریم به این مفهوم نگاه دوبارهای بیندازیم.»
شخصیت اصلی داستان زنی است به اسم «النا». و داستان از زمان مرگ مادرش آغاز میشود، النا در اتاق مادرش چند دفترچه کوچک از یادداشتهای او پیدا میکند که با مطالعه آن، قسمتهایی از زندگی خود را درمییابد. در یکی از دفترچهها مادرش میگوید: «سختترین زایمان را سر النا داشتم که از همه بچههایم هم بیشتر از او بدم میآید. شوهرم میگوید چون شخصیت ما دو تا شبیه هم است آنقدر با هم بحثوجدل میکنیم.» در بخش اول رمان، مدام النا زندگی خود را با مادرش مقایسه میکند. در قسمتی دیگر، النا کارآگاه خصوصی استخدام میکند تا گزارشی از زندگی همسر خود داشته باشد، نکته جالب این استخدام این است که النا در ادامه میخواهد کارآگاه خصوصی خودش را زیرنظر بگیرد و هر روز گزارش خود را در صندوق پست شخصاش قرار دهد این گزارشها کنجکاویهایی برای او به وجود میآورد.
تنهایی این بود
نویسنده: خوان خوسه میاس(1946 والنسیا)
ترجمه: نسترن میرهادی
انتشارات: نشر گویا
فعال حوزه نشر
«تنهایی این بود» رمان دیگری از نویسنده و روزنامه نگار اسپانیایی «خوان خوسه میاس» است که از اسپانیایی به فارسی ترجمهشده است. درونمایه رمان «تنهایی» است، مسألهای که بشر امروزی با زندگی مدرن بیشتر از قبل احساسش میکند. براستی «تنهایی» چیست؟ آیا به قول برخی اندیشمندان، بشر در این دنیا غریب است و تنها؟نکتۀ ظریف و درعینحال غیرقابل توضیحی که میاس بهخوبی از عهده پردازش آن برمیآید. چرا احساس تنهایی در گوشه قلب ما است اما هراس مواجهشدن با آن را داریم؟ میاس، ما را با «تنهایی» روبهرو میکند و دوست دارد راهکاری برای خروج از این سایه تنهایی به ما دهد. «در آثار او هر اتفاق ساده روزمرهای پتانسیل این را دارد که تغییر شگرفی در مسیر زندگی ما ایجاد کند و اگر با نگاه متفاوتی به آن بنگریم مسیرمان هم متفاوت خواهد بود. شاید همین به چالش کشیدن مسأله تنهایی در آثار این نویسنده است که تاکنون آثارش به بیست و سه زبان ترجمهشده و این نشان میدهد همه ما، همه ما آدمها، نیاز داریم به این مفهوم نگاه دوبارهای بیندازیم.»
شخصیت اصلی داستان زنی است به اسم «النا». و داستان از زمان مرگ مادرش آغاز میشود، النا در اتاق مادرش چند دفترچه کوچک از یادداشتهای او پیدا میکند که با مطالعه آن، قسمتهایی از زندگی خود را درمییابد. در یکی از دفترچهها مادرش میگوید: «سختترین زایمان را سر النا داشتم که از همه بچههایم هم بیشتر از او بدم میآید. شوهرم میگوید چون شخصیت ما دو تا شبیه هم است آنقدر با هم بحثوجدل میکنیم.» در بخش اول رمان، مدام النا زندگی خود را با مادرش مقایسه میکند. در قسمتی دیگر، النا کارآگاه خصوصی استخدام میکند تا گزارشی از زندگی همسر خود داشته باشد، نکته جالب این استخدام این است که النا در ادامه میخواهد کارآگاه خصوصی خودش را زیرنظر بگیرد و هر روز گزارش خود را در صندوق پست شخصاش قرار دهد این گزارشها کنجکاویهایی برای او به وجود میآورد.
تنهایی این بود
نویسنده: خوان خوسه میاس(1946 والنسیا)
ترجمه: نسترن میرهادی
انتشارات: نشر گویا
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه