مروری بر نمایش «مکبث» بهکارگردانی رضا ثروتی
نفرین ابدی در عمق صحنه
محسن بوالحسنی
خبرنگار
این روزها حرف و حدیث درباره سریال «زخم کاری» محمدحسین مهدویان و حاشیههایش در فضای مجازی کم نیست؛ سریالی که براساس رمانی از محمود حسینی زاد بهنام زخم کاری ساخته شده و نگاهی ویژه هم داشته به مکبث شکسپیر؛ البته اینجا و در این نوشتار موجز قصد معرفی سریال را نداریم و میخواهیم به اثری نمایشی بپردازیم که چند سال پیش به کارگردانی رضا ثروتی روی صحنه رفت و داستان آن هم، مکبث اثر بزرگ شکسپیر بود. کمتر کسی است که نام «مکبث» را نشنیده باشد و با قصه آن آشنا نباشد. یکی از آثار جاودانه تاریخ ادبیات نمایشی که قرنهاست به شکل و شیوههای مختلف در سراسر دنیا روی صحنه میرود اما هر خوانشی از آن، با دیگری متفاوت است و این مسأله یکی از دلایل ماندگاری و بزرگی و البته جاودانگی آن است. ثروتی هم روایت و اجرای خود از مکبث را با این جمله آغاز میکند:«چه خونها که نمیریختند پیش از این در روزگار باستان، پیش از اینکه رسم انسانیت مردمان را خوی انسانی بخشد، چه جنایتها که نکردهاند، چه جنایتها که گوش را تاب شنیدنشان نیست، روزگاری بود که چون سر از تن کسی میبریدند، مرد میمرد وبس، اما امروز باز برمی خیزند با بیست زخم کاری بر سرتا ما را از جا بپرانند، این شگفتتر از آن جنایت.» روایتی که از همان اول مشخص میکند که کارگردان اثر میخواهد دست به جراحی و حلاجی روانشناسانه کاراکترهای مکبث بزند تا انگیزهها و منویات دو زوج قصه را که در لایههای زیرین متن شکسپیر نهفته است برملا کند. ثروتی انگار میخواهد بگوید تئاترش قادر است از دل متون کهن، روایتی نو ارائه کند، آنگونه که چیزی شگفتتر از کارکرد تاریخی شخصیتها بر دوششان باشد. چیزی که با وضعیت امروزین مخاطب همخوانی داشته باشد. روایتی که او ارائه میدهد قصد دارد بگوید کلمات خلق میشوند و خلق میکنند و هر زمان مصداقی در دنیای خارج داشته باشند، این کلمات بر کاغذ مینشیند و وقتی که خوانده میشوند هم دنیای خود را عینیت میبخشند. در واقع یعنی اگر متن واقعه هولناکی را با خود حمل کند در خوانش هم درگیر خلقی تازه میشود و در این دو دنیا مخاطب شانه به شانه با این تراژدی پیش میرود و خودش را جزئی از این جهان تراژیک تصور میکند. به هر حال مکبث و لیدی مکبث با دردها و زخمهای التیامناپذیرشان بر بستر تاریخ در زمان، برزخ و متن در حرکت و البته در انتظار بهبودی هستند و از پزشک میخواهند آنها را مداوا کنند. او آنها را دوباره از گورهایشان به اکنون روی صحنه یا همان دوزخ میآورد تا دوباره قصه جنایت خود را برای مخاطبان بازگو کنند و انگار دوباره و دوباره نفرت بشر از این گناهکاران و گناه بزرگ را یادآور شوند. رضا ثروتی در دراماتیزه کردن مکبث چنین قصدی دارد و از تکتک عناصر نمایشاش چنین چیزی برداشت میشود و این برداشت نه برداشت دوری است و نه برداشت محیرالعقولی. برای این مقصود ثروتی از تکنیکهای سینمایی هم استفاده میکند. مثلاً صحنه اول نمایش که مکبث و لیدی مکبث را در عمق صحنه بر بستر خواب یا بهتر است بگوییم مرگ تاریخی نشان میدهد و بریده شدن سر مکبث توسط پزشک این تکنیک سینمایی به کمک میآید و صحنه و ملزوماتش طوری طراحی شدهاند که مخاطب حرفهای سینما و تئاتر را یاد حقههای سینمایی میاندازد. شاید همین مرور کوتاه کافی باشد تا بروید و نمایش خوب مکبث به کارگردانی رضا ثروتی را در پلتفرمهایی مثل تیوال یا فیلیمو و... ببنید. اجرایی که اولین بار سال 1395 با بازی پویا رادی، بهنام دارابی، نادر فلاح، مهدی محمدی، علی خسروجردی، نواب ثریا و عرفان چوخیده روی صحنه رفت.
مکبث
نمایشنامه نویس: ویلیام شکسپیر
کارگردان: رضا ثروتی
بازیگران: پویا رادی، بهنام دارابی، نادر فلاح، مهدی محمدی، علی خسروجردی، نواب ثریا و عرفان چوخیده
خبرنگار
این روزها حرف و حدیث درباره سریال «زخم کاری» محمدحسین مهدویان و حاشیههایش در فضای مجازی کم نیست؛ سریالی که براساس رمانی از محمود حسینی زاد بهنام زخم کاری ساخته شده و نگاهی ویژه هم داشته به مکبث شکسپیر؛ البته اینجا و در این نوشتار موجز قصد معرفی سریال را نداریم و میخواهیم به اثری نمایشی بپردازیم که چند سال پیش به کارگردانی رضا ثروتی روی صحنه رفت و داستان آن هم، مکبث اثر بزرگ شکسپیر بود. کمتر کسی است که نام «مکبث» را نشنیده باشد و با قصه آن آشنا نباشد. یکی از آثار جاودانه تاریخ ادبیات نمایشی که قرنهاست به شکل و شیوههای مختلف در سراسر دنیا روی صحنه میرود اما هر خوانشی از آن، با دیگری متفاوت است و این مسأله یکی از دلایل ماندگاری و بزرگی و البته جاودانگی آن است. ثروتی هم روایت و اجرای خود از مکبث را با این جمله آغاز میکند:«چه خونها که نمیریختند پیش از این در روزگار باستان، پیش از اینکه رسم انسانیت مردمان را خوی انسانی بخشد، چه جنایتها که نکردهاند، چه جنایتها که گوش را تاب شنیدنشان نیست، روزگاری بود که چون سر از تن کسی میبریدند، مرد میمرد وبس، اما امروز باز برمی خیزند با بیست زخم کاری بر سرتا ما را از جا بپرانند، این شگفتتر از آن جنایت.» روایتی که از همان اول مشخص میکند که کارگردان اثر میخواهد دست به جراحی و حلاجی روانشناسانه کاراکترهای مکبث بزند تا انگیزهها و منویات دو زوج قصه را که در لایههای زیرین متن شکسپیر نهفته است برملا کند. ثروتی انگار میخواهد بگوید تئاترش قادر است از دل متون کهن، روایتی نو ارائه کند، آنگونه که چیزی شگفتتر از کارکرد تاریخی شخصیتها بر دوششان باشد. چیزی که با وضعیت امروزین مخاطب همخوانی داشته باشد. روایتی که او ارائه میدهد قصد دارد بگوید کلمات خلق میشوند و خلق میکنند و هر زمان مصداقی در دنیای خارج داشته باشند، این کلمات بر کاغذ مینشیند و وقتی که خوانده میشوند هم دنیای خود را عینیت میبخشند. در واقع یعنی اگر متن واقعه هولناکی را با خود حمل کند در خوانش هم درگیر خلقی تازه میشود و در این دو دنیا مخاطب شانه به شانه با این تراژدی پیش میرود و خودش را جزئی از این جهان تراژیک تصور میکند. به هر حال مکبث و لیدی مکبث با دردها و زخمهای التیامناپذیرشان بر بستر تاریخ در زمان، برزخ و متن در حرکت و البته در انتظار بهبودی هستند و از پزشک میخواهند آنها را مداوا کنند. او آنها را دوباره از گورهایشان به اکنون روی صحنه یا همان دوزخ میآورد تا دوباره قصه جنایت خود را برای مخاطبان بازگو کنند و انگار دوباره و دوباره نفرت بشر از این گناهکاران و گناه بزرگ را یادآور شوند. رضا ثروتی در دراماتیزه کردن مکبث چنین قصدی دارد و از تکتک عناصر نمایشاش چنین چیزی برداشت میشود و این برداشت نه برداشت دوری است و نه برداشت محیرالعقولی. برای این مقصود ثروتی از تکنیکهای سینمایی هم استفاده میکند. مثلاً صحنه اول نمایش که مکبث و لیدی مکبث را در عمق صحنه بر بستر خواب یا بهتر است بگوییم مرگ تاریخی نشان میدهد و بریده شدن سر مکبث توسط پزشک این تکنیک سینمایی به کمک میآید و صحنه و ملزوماتش طوری طراحی شدهاند که مخاطب حرفهای سینما و تئاتر را یاد حقههای سینمایی میاندازد. شاید همین مرور کوتاه کافی باشد تا بروید و نمایش خوب مکبث به کارگردانی رضا ثروتی را در پلتفرمهایی مثل تیوال یا فیلیمو و... ببنید. اجرایی که اولین بار سال 1395 با بازی پویا رادی، بهنام دارابی، نادر فلاح، مهدی محمدی، علی خسروجردی، نواب ثریا و عرفان چوخیده روی صحنه رفت.
مکبث
نمایشنامه نویس: ویلیام شکسپیر
کارگردان: رضا ثروتی
بازیگران: پویا رادی، بهنام دارابی، نادر فلاح، مهدی محمدی، علی خسروجردی، نواب ثریا و عرفان چوخیده
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ویژه نامه